
بهی
شنبه, هفده آذر ۱۴۰۳
بهیمن به کل مسیر دورهی بهی که نگاه میکنم، انگار عروسکهای تو در توی روسی رو دستم گرفتم و......
ادامه مطلب
سلسله قصد
پنجشنبه, هفده خرداد ۱۴۰۳
سلسله قصد "چوپان آتا" نشانهای بود بر آن کوه بلند.(1) از پایین که نگاه میکردی نقطه ای......
ادامه مطلب
طعم سپاس
یکشنبه, بیست و سه اردیبهشت ۱۴۰۳
یه تجربه بامزه😄 الان بدون فکر بلوزمو در آوردم ودوباره پوشیدم ویکی گفت:... مرسی بل......
ادامه مطلب
آن به آن
پنجشنبه, سیزده اردیبهشت ۱۴۰۳
بعد از حدود ۶ ماه که پیگیر یه مورد مشکوک سرطانی بودم امروز دارم میرم برای سونو گرافی کنترلی. از صبح......
ادامه مطلب
امروز، من
پنجشنبه, سیزده اردیبهشت ۱۴۰۳
امروز، من نه پایبند هستام با هرآن چه که هست و نه وابستۀ پیمانام با خواستم......
ادامه مطلب
به بوستان رفتن
چهارشنبه, دوازده اردیبهشت ۱۴۰۳
به بوستان رفتن به بوستان شدن است در خانه ماندن، در خانه شدن پیال......
ادامه مطلب
گر این نوشته را میخوانی
جمعه, هفت اردیبهشت ۱۴۰۳
گر این نوشته را میخوانی یعنی امروز است و تو وارث همه روزهای پیشینی و همه روزگارانی......
ادامه مطلب
گرایِ تن خیالپوش و
پنجشنبه, شش اردیبهشت ۱۴۰۳
گرایِ تن خیالپوش و همبودی ابرِ امکان، اکنونِ من بیرون افتاد  ......
ادامه مطلب

آشوب و نظم زندگی
یکشنبه, دو اردیبهشت ۱۴۰۳
آشوب و نظم زندگی در روزهای آخر سال زمانیکه اکثریت در آشوب و دوندگیهای آخر سال هستند به این......
ادامه مطلب
درباره صَحو و سُکر
شنبه, بیست و پنج فروردین ۱۴۰۳
درباره صَحو و سُکردر اساطیر یونانی، آپولو خدای موسیقی، ریاضیات و پیشگویی است. او زیبا، کمال طلب و حس......
ادامه مطلب
دوباره نوشتن … و طراحی زندگی هایمان!
جمعه, بیست و هفت بهمن ۱۴۰۲
دوباره نوشتن … و طراحی زندگی هایمان! هنگامی که پسرم به دنیا آمد,......
ادامه مطلب
کشش زندگی
چهارشنبه, بیست و پنج بهمن ۱۴۰۲
اینجا که امروز هستم شادی آن میوه بهشتی نیست که مدام بخواهمش. به هوایش تا اینجا آمدهام و نمید......
ادامه مطلب
چگونه بازی می کنیم؟
چهارشنبه, بیست و پنج بهمن ۱۴۰۲
چگونه بازی می کنیم؟ وصل بودن به تن، یکی از معنی هایش برایم, نزدیک تر بودن به......
ادامه مطلب
در گویِ امروز نظر کن!
جمعه, پانزده دی ۱۴۰۲
در گویِ امروز نظر کن! می بینی؟ همه جاها اینجاست همه گاهها این&zwnj......
ادامه مطلب
سه بار شهادت دادم:
پنجشنبه, چهارده دی ۱۴۰۲
سه بار شهادت دادم: امروزست! به دینِ امروزم اکنون. هر دم را دروازهایست؛......
ادامه مطلب
دستورپخت شادخواریِ امروز:
چهارشنبه, سیزده دی ۱۴۰۲
دستورپخت شادخواریِ امروز: نخست تن را نگاهدار! آگاه، مهربان و آرام چون بب......
ادامه مطلب
امروز، آرایهایست از انتظارها
سه شنبه, دوازده دی ۱۴۰۲
امروز، آرایهایست از انتظارها رقصی که با آن میروی به آینده .........
ادامه مطلب
چه لرزان است زندگی!
دوشنبه, یازده دی ۱۴۰۲
چه لرزان است زندگی! در آینۀ روزگار چه روشن و بیتردید است! نورِ گنگِ امروز. &......
ادامه مطلب
رَف رَفِ گامهای گاه به گاه
یکشنبه, ده دی ۱۴۰۲
رَف رَفِ گامهای گاه به گاه بر برف؛ مرهم نرمِ پوشانندۀ زخمهای ذهن و زم......
ادامه مطلب
گوشههای لب باز شد
شنبه, نه دی ۱۴۰۲
گوشههای لب باز شد و آمد به جانبی خوشایند جایی زیرِ چین گونهها... ن......
ادامه مطلب
سپید است، سپید
جمعه, هشت دی ۱۴۰۲
سپید است، سپید بساطِ گستردۀ این دشت ماهوری مرا دلیری راه رفتن نیست مرا پرواست از به......
ادامه مطلبسرگردان چون کولیای رمیده از ایل
پنجشنبه, هفت دی ۱۴۰۲
سرگردان چون کولیای رمیده از ایل که هیچ خاک آرام نمیگیرد زیر پاهایش، از ترس&rlm......
ادامه مطلب
چه روشن دیدم امروز را!
چهارشنبه, شش دی ۱۴۰۲
چه روشن دیدم امروز را! در آن مهِ هموارۀ ابهام چه خوب خو کرد چشمانم به این روشناییِ تار......
ادامه مطلب
اینجا دود هست
سه شنبه, پنج دی ۱۴۰۲
اینجا دود هست غبار هست و البته هنوز انبوهِ هوا گنبدی از آتش، امروز باز شعلۀ......
ادامه مطلب
حفرهای فروافتاد در همارگی؛
دوشنبه, چهار دی ۱۴۰۲
حفرهای فروافتاد در همارگی؛ آن هیچِ فراگیر، میلی شد به سویی زایش فزایندۀ شکل&z......
ادامه مطلب
یک روز ...
یکشنبه, سه دی ۱۴۰۲
یک روز ... قصهها چنین آغاز میشود؛ این است روایت دیگری، روایتِ من؛ امروز ........
ادامه مطلب
تنم را میتکانم
شنبه, دو دی ۱۴۰۲
تنم را میتکانم از پسماندِ رویاهای دیروز خالی میشوم، خالیِ عالی!......
ادامه مطلبتاریکم امروز
جمعه, یک دی ۱۴۰۲
تاریکم امروز سیاهِ سیاه درست به سان نور. اکنون هوا روشنم است گیاه، سبزم جنب......
ادامه مطلب
در بنِ تاریک زهدان زمان
پنجشنبه, سی آذر ۱۴۰۲
در بنِ تاریک زهدان زمان آفتابِ امروز آب شده فرو رفت به ناکجا نوای ماهوری عود میآید زم......
ادامه مطلب
این خانه تاریک است
چهارشنبه, بیست و نه آذر ۱۴۰۲
این خانه تاریک است بیهودهاست بهدنبال سایه روشنی گشتن یا روزنی به نورِ......
ادامه مطلب
قدری شعلههای پاییزی درختانِ پشت پنجره
سه شنبه, بیست و هشت آذر ۱۴۰۲
قدری شعلههای پاییزی درختانِ پشت پنجره و چند آواز کوتاه کلاغ بگذارید بیامیزند پرتوها و......
ادامه مطلب
شکلها؛
دوشنبه, بیست و هفت آذر ۱۴۰۲
شکلها؛ انجماد رویدادها در یاد هستی؛ خانهای بر رخدادگیِ بی&rl......
ادامه مطلب
پرنده را دانهای نفشاندم
یکشنبه, بیست و شش آذر ۱۴۰۲
پرنده را دانهای نفشاندم آبی به آوندهای شمعدانی نریختم دست قندیل بستها......
ادامه مطلب
بهشت موعودست
شنبه, بیست و پنج آذر ۱۴۰۲
بهشت موعودست این خواب نسبتا آرام شام بیبر و بویی با یاری چند گامی بر س......
ادامه مطلب
تنهایی دارم در پس
جمعه, بیست و چهار آذر ۱۴۰۲
تنهایی دارم در پس در انتظار تنهای پسین ممکناند تن&rl......
ادامه مطلب
چه میشد اگر امروزم را
پنجشنبه, بیست و سه آذر ۱۴۰۲
چه میشد اگر امروزم را رسم میکردم بر فضا با چند کش وقوس جانانه......
ادامه مطلب
چند چُرت شیرین بامدادی
چهارشنبه, بیست و دو آذر ۱۴۰۲
چند چُرت شیرین بامدادی چند غلت به هر جهت پارهرویاهای پاییزی، بیسروته......
ادامه مطلب
از کجا دانستی
سه شنبه, بیست و یک آذر ۱۴۰۲
از کجا دانستی اینجایم، در امروز؟ فرزاد گلی-امروزنامه ...
ادامه مطلب
چکیست در وجه امروز
دوشنبه, بیست آذر ۱۴۰۲
چکیست در وجه امروز واژگانی که پول میشود، پولی که چیز میشود تا......
ادامه مطلب
هوا بیدریغ روشن است امروز
دوشنبه, نوزده آذر ۱۴۰۳
هوا بیدریغ روشن است امروز چنان پدیدارند آدمها و درختها......
ادامه مطلب
این تن، دروغ میگوید به شما که منام
یکشنبه, هجده آذر ۱۴۰۳
این تن، دروغ میگوید به شما که منام این تنِ من نیست نه، این منِ این تن نیست......
ادامه مطلب
آمدهای به پادشاهی شرّ
شنبه, هفده آذر ۱۴۰۳
آمدهای به پادشاهی شرّ ببین! هیچ شیطانی میبینی اینجا؟ جز احساس&zwnj......
ادامه مطلب
تن را امتدادیست
پنجشنبه, شانزده آذر ۱۴۰۲
تن را امتدادیست به روشنِ پیش رو و امتدادی دیگر به آتش مانده از گذار؛ به......
ادامه مطلب
ببین!
چهارشنبه, پانزده آذر ۱۴۰۲
ببین! این است آن راهِ شاهی بیآغاز راهی ناپیدا که میگذرد از......
ادامه مطلب
امروز، دل را سپهرهاست
سه شنبه, چهارده آذر ۱۴۰۲
امروز، دل را سپهرهاست غم تنگ نمیکند جای شادی را و دردها تابی اسلیمیوار......
ادامه مطلب
ناخوشیام امروز
دوشنبه, سیزده آذر ۱۴۰۲
ناخوشیام امروز رنگیست برپردۀ جانم تنِ بسیار درستی دارم با چند خطِ......
ادامه مطلب
آه! دختر نارنجی پوش من
یکشنبه, دوازده آذر ۱۴۰۲
آه! دختر نارنجی پوش من پیر شدی میان این دیوارها، پیر شدی و خیالهات می......
ادامه مطلب
یک بهره کتاب صبحگاهی
شنبه, یازده آذر ۱۴۰۲
یک بهره کتاب صبحگاهی بشقاب روشن ناشتایی نوبتی کار نفسگیر و ناهار......
ادامه مطلب
تردید دارم که فروبندم
جمعه, ده آذر ۱۴۰۲
تردید دارم که فروبندم دفتر امروز را نکند گشایشی سر رسد بلغزد از تورِ گشاد خواب... تو آسوده بخوا......
ادامه مطلب
برگ، برگ
پنجشنبه, نه آذر ۱۴۰۲
برگ، برگ ورق میخورند رویدادها لایه، لایه پس میروند یادها و امروزها؟ نه،......
ادامه مطلب
در کودکیام
چهارشنبه, هشت آذر ۱۴۰۲
در کودکیام چشمانم بسیار بزرگ بود و دهانم بسیار گشاد امروز چشمانی باریکتر دا......
ادامه مطلب
کار غریبیست!
سه شنبه, هفت آذر ۱۴۰۲
کار غریبیست! به روزی همسفرِ روزگار گزیدن کار غریبیست! تکثیر دسته......
ادامه مطلب
میبینی
دوشنبه, شش آذر ۱۴۰۲
میبینی چه بساطی گسترده است دیدار دوستان عزیزم با همه آن تردیدها که همیشه هست؟......
ادامه مطلب
دیروز
یکشنبه, پنج آذر ۱۴۰۲
دیروز آن شاخه نیمشکستۀ بید راهبر من بود با آن اصرار سبزِ سالیانش امروز لب......
ادامه مطلب
آن شاخۀ خشکیدۀ دیروز
شنبه, چهار آذر ۱۴۰۲
آن شاخۀ خشکیدۀ دیروز آن مرگ سیاهِ در خود پیچیده خاموش و سرد افتاده بود کنار جادهای دور اکن......
ادامه مطلب
آفتابِ مسین زمستانی
جمعه, سه آذر ۱۴۰۲
آفتابِ مسین زمستانی نرم نرمک بالا میآید بر این قالیچۀ اصفهان یک، یک گل......
ادامه مطلب
شگفت است!
پنجشنبه, دو آذر ۱۴۰۲
شگفت است! که دیروزیان بازم میشناسند امروز، باگذار از میان آنهمه رو......
ادامه مطلب
چه کنم اگر که نقشِ یاد را
چهارشنبه, یک آذر ۱۴۰۲
چه کنم اگر که نقشِ یاد را موجهای زمان نشوید؟ و فراموشی جز غباری بر صخرۀ خاطره ها ن......
ادامه مطلب
دستورِ مرگش آمده بود
سه شنبه, سی آبان ۱۴۰۲
دستورِ مرگش آمده بود از یکی از آیندههای ممکنِ بسیار از دست آنکه زاده نشد هرگز دستورش آم......
ادامه مطلب
وانهادن کابوس دیشب
دوشنبه, بیست و نه آبان ۱۴۰۲
وانهادن کابوس دیشب به همان دره های دور ینگِ خیال آب و آینه را سلام دادن و طرح لبخ......
ادامه مطلب
شگفتا!
یکشنبه, بیست و هشت آبان ۱۴۰۲
شگفتا! که با این همه ناز در گردنِ قوها و موج برکهها، در خرامشِ آدمها برای......
ادامه مطلب
از پریانِ دریا بود
شنبه, بیست و هفت آبان ۱۴۰۲
از پریانِ دریا بود افتاده در کتابی پوسیده، فراموش شده آخر آدمها امروز پری......
ادامه مطلب
هر روز را
جمعه, بیست و شش آبان ۱۴۰۲
هر روز را راه یکیست امروز را بسیار. فرزادگلی-امروزنامه &nb......
ادامه مطلب

دریا زمین را شست
چهارشنبه, بیست و چهار آبان ۱۴۰۲
دریا زمین را شست و نخست پرتوهای پگاهِ آب را و سیاهیِ مانده در جامها &nbs......
ادامه مطلب
در این آینۀ کهنۀ سنگی
سه شنبه, بیست و سه آبان ۱۴۰۲
در این آینۀ کهنۀ سنگی هنوز قدری بخت ماندهاست نوری مسین در چشمه......
ادامه مطلب
روحِ بخت من است امروز
دوشنبه, بیست و دو آبان ۱۴۰۲
روحِ بخت من است امروز این مرغک دریایی چرخان؟ از پس آن همه روزهای آب و شبهای آ......
ادامه مطلب
کنار تپهای شنی چادر زده بودم
یکشنبه, بیست و یک آبان ۱۴۰۲
کنار تپهای شنی چادر زده بودم رو به ماه بزرگ و سرخ سه لک لک گرد ماه می&......
ادامه مطلب
سخناش سخت لطیف بود
شنبه, بیست آبان ۱۴۰۲
سخناش سخت لطیف بود آب بود عبور کرد از من. خالی است تورِ یادم امروز ازجست و خیزِ واژه......
ادامه مطلب

رودیست در من
پنجشنبه, هجده آبان ۱۴۰۲
رودیست در من که آبِ امروز میدود در آن &n......
ادامه مطلب
میگفتم این چه طلسمیست؟
چهارشنبه, هفده آبان ۱۴۰۲
میگفتم این چه طلسمیست؟ و نمیدانستم این سوال خود طلسم من است......
ادامه مطلب
گرداناند ساعتها
سه شنبه, شانزده آبان ۱۴۰۲
گرداناند ساعتها رواناند رودها میریزند برگها......
ادامه مطلب
امروز بیا!
دوشنبه, پانزده آبان ۱۴۰۲
امروز بیا! تا به یاد آوریم امروز را این نگاهِ شگفت را که میاندازی به من......
ادامه مطلب
صخرهایست «امروز»
یکشنبه, چهارده آبان ۱۴۰۲
صخرهایست «امروز» در برابرم، بی&......
ادامه مطلب
چرا این آب اینقدر گواراست؟
شنبه, سیزده آبان ۱۴۰۲
چرا این آب اینقدر گواراست؟ تنم آرام است، چرا؟ و چرا انبوه گلهای پاییزی این......
ادامه مطلب
چند جرعه آب پرتقال مینوشی
جمعه, دوازده آبان ۱۴۰۲
چند جرعه آب پرتقال مینوشی درست به وقت امروز: آفرینشِ سپهر پرتقالی ابدی برای هر هنگام ک......
ادامه مطلب
کلاغی بودم امروز
پنجشنبه, یازده آبان ۱۴۰۲
کلاغی بودم امروز همبازیِ بادها خودم را کوبیدم به سینۀ بادی سرگردان افتاد......
ادامه مطلب
چند جرعه آب پرتقال مینوشی
جمعه, دوازده آبان ۱۴۰۲
چند جرعه آب پرتقال مینوشی درست به وقت امروز: آفرینشِ سپهر پرتقالی ابدی برای هر هنگام ک......
ادامه مطلب
آبِ همه آبان
چهارشنبه, ده آبان ۱۴۰۲
آبِ همه آبان رود روانِ سرود دانههای نهفت مادر درآیندگان آمد امروز بلند بالا، لطیف، پن......
ادامه مطلب

داشته را خواستن، هنر است
دوشنبه, هشت آبان ۱۴۰۲
داشته را خواستن، هنر است ناداشته را خواستن، شور. مرا دیگر سرنوشتی نیست قایق......
ادامه مطلب


میشنوی؟
جمعه, پنج آبان ۱۴۰۲
میشنوی؟ بانگ درهم کوبیدنیست، سترگ کهن موجهای اقیانوسیِ میل......
ادامه مطلب
نقطهچینِ عصایش
پنجشنبه, چهار آبان ۱۴۰۲
نقطهچینِ عصایش امروز را تا همیشه امتداد میداد. فرزاد گلی-امرو......
ادامه مطلب
خورشیدهای آب دمیدند
چهارشنبه, سه آبان ۱۴۰۲
خورشیدهای آب دمیدند از شبنمهای دشتها آبشیدهای دگرگونِ امروز تا بر......
ادامه مطلب
چشمان گرد آبیاش ابرآلود بود
سه شنبه, دو آبان ۱۴۰۲
چشمان گرد آبیاش ابرآلود بود چون گرگی گرسنه دردهای امروز را میجست بال شکستۀ......
ادامه مطلب
چه پنهان کردهای امروز
دوشنبه, یک آبان ۱۴۰۲
چه پنهان کردهای امروز ای آب چشمسار در پس بیرنگی زلال روشنت؟ ......
ادامه مطلب
ویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟
یکشنبه, سی مهر ۱۴۰۲
ویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟ من رقصِ مرگش میخواندم و تو د......
ادامه مطلب
نخواه! تلخ باشم و شیرین بگویمت
شنبه, بیست و نه مهر ۱۴۰۲
نخواه! تلخ باشم و شیرین بگویمت نخواه! بسته باشم و برگشایمت نکوش! که دور شود اندوهِ امروز تا خوش......
ادامه مطلب
تو اندوهگین خواهی شد
جمعه, بیست و هشت مهر ۱۴۰۲
تو اندوهگین خواهی شد بهقدرِ دلیریات و اندوهگین خواهی ماند هرچه بیشتر من&zwn......
ادامه مطلب
دیروز چه میخواستی بگویی؟
پنجشنبه, بیست و هفت مهر ۱۴۰۲
دیروز چه میخواستی بگویی؟ چرا لکنت اندامهایت را به سخن نیاوردم؟ همه امروزم......
ادامه مطلب
بسام نمیشود
چهارشنبه, بیست و شش مهر ۱۴۰۲
بسام نمیشود تماشای واوها رمزینۀ مهر بیپایان سلسلهای ک......
ادامه مطلب
صدا زدم امروز
سه شنبه, بیست و پنج مهر ۱۴۰۲
صدا زدم امروز همه احساسهایم را از جایی در دلم که همیشه بیچرا روش......
ادامه مطلب
نگاهش میکنم
دوشنبه, بیست و چهار مهر ۱۴۰۲
نگاهش میکنم اندک پولیست بهرۀ امروز، مثل یک کیک فنجانی برابر آشوب پرخاشجوی......
ادامه مطلب
سرگردان است دستهایم
یکشنبه, بیست و سه مهر ۱۴۰۲
سرگردان است دستهایم میانِ نواختن این گونههای نرم و چوب زبر دستۀ چکش... &nbs......
ادامه مطلب
دیشب انگار عنکبوتی
شنبه, بیست و دو مهر ۱۴۰۲
دیشب انگار عنکبوتی با تارهایی از هوا سرو رویم را بههم بافتهاست هر......
ادامه مطلب
بخشودهاید امروز
جمعه, بیست و یک مهر ۱۴۰۲
بخشودهاید امروز اکنون که سر رسیدهاید و رویارویید با آنچ......
ادامه مطلب

مِهرِ امروز می آمیزد
چهارشنبه, نوزده مهر ۱۴۰۲
مِهرِ امروز می آمیزد به هر به امروز آمده ای می پیونداندشان به هم وامی داردش......
ادامه مطلب
چگونه نورِ تن
سه شنبه, هجده مهر ۱۴۰۲
چگونه نورِ تن اینسان سخت میشود؟ کبود میشود و فرومیگیر......
ادامه مطلب
راستی در یادِ دریاچه مانده است
دوشنبه, هفده مهر ۱۴۰۲
راستی در یادِ دریاچه مانده است رنگارنگِ افراها و کاجها پرندگان که رفتند و هنگ......
ادامه مطلب
مهرروزِ مهرماه است
یکشنبه, شانزده مهر ۱۴۰۲
مهرروزِ مهرماه است کارم امروز مهرِ مهر تنی ندارم جز این بادی که میوزد......
ادامه مطلب
ای آوارگانِ قهر خدایان!
شنبه, پانزده مهر ۱۴۰۲
ای آوارگانِ قهر خدایان! امروز هنگام رفتن است به خدایمهر. فرزاد گلی-امروزنامه......
ادامه مطلب
دست دراز میکنی
جمعه, چهارده مهر ۱۴۰۲
دست دراز میکنی به آن سوی پردۀ پنهان و نخواهی دانست چه خواهی آورد به امروزت......
ادامه مطلب
از کجا میآمد این آواز؟
پنجشنبه, سیزده مهر ۱۴۰۲
از کجا میآمد این آواز؟ چه انحنای غریبی داد &......
ادامه مطلب
بیا رفیق!
چهارشنبه, دوازده مهر ۱۴۰۲
بیا رفیق! بیا! که امروز از دهن افتاد بس که نبودیمش و غیبت نابودهها را با جرعه، جرعه ج......
ادامه مطلب
بگذار! تا بروند قاصدک ها برباد
سه شنبه, یازده مهر ۱۴۰۲
بگذار! تا بروند قاصدک ها برباد بروند بارها از یاد بگذار! تا یارت باشد، کاهلیات به هنگام......
ادامه مطلب
زنگِ ساعت ...
دوشنبه, ده مهر ۱۴۰۲
زنگِ ساعت ... درست سر وقت. کدام خروش بهنگامترست؟ آنکه خورشیدِ امروز را می&r......
ادامه مطلب
همیشه قدری امید هست
یکشنبه, نه مهر ۱۴۰۲
همیشه قدری امید هست میانِ نگاهی به آن دستمال چرک یا به روشنایی انار؛ میانِ سپاسی را پردادن به......
ادامه مطلب
بگذار بخوانمت امروز!
شنبه, هشت مهر ۱۴۰۲
بگذار بخوانمت امروز! به نامِ مهر... اکنون ببین! چیزی به جز پیچک های مهرین می بینی؟ مهر......
ادامه مطلب
بزمِ پریشان انگارههای پرخاشجو
جمعه, هفت مهر ۱۴۰۲
بزمِ پریشان انگارههای پرخاشجو و درست پیش از نشستن دشنه در تنم وه! که بخت یارم بود بیدار شد......
ادامه مطلب
تاب میآوریاش چون آفتاب
پنجشنبه, شش مهر ۱۴۰۲
تاب میآوریاش چون آفتاب هنگام که رخدادها و &nbs......
ادامه مطلب
هیچ دیدهای
چهارشنبه, پنج مهر ۱۴۰۲
هیچ دیدهای که در راهروهای این دادگاهها چه فضاهای بکری هست برای گشایش امروز......
ادامه مطلب
ذبح کرد گاوِ زمین را بیدارْمهر
سه شنبه, چهار مهر ۱۴۰۲
ذبح کرد گاوِ زمین را بیدارْمهر خونش گیاه شد جان، رام شد خیال، رنگینکمان زاینده شد خدا......
ادامه مطلب
پیش از این نیامده بود هرگز؛
دوشنبه, سه مهر ۱۴۰۲
پیش از این نیامده بود هرگز؛ روز موعودست! و من نه سیرترم و نه داناتر تنها میخواهم......
ادامه مطلب
امروز برگی افتاد
یکشنبه, دو مهر ۱۴۰۲
امروز برگی افتاد آهسته لمیده بر نسیم، درست پیش چشمانم هنوز جانش سبزی می کند انگار به هم......
ادامه مطلب
برابرست امروز
شنبه, یک مهر ۱۴۰۲
برابرست امروز چنگ میزند به هوا آفتاب نو گوش کن! به زمین آهنگ مهرگان است این چرخ......
ادامه مطلب
از کجا آمدی به امروز جان من؟
جمعه, سی و یک شهریور ۱۴۰۲
از کجا آمدی به امروز جان من؟ از آن چشمۀ تاریک زندگی؟ از آفرینش رمزینههای تنها؟ از......
ادامه مطلب
امروز برگهای خشک باغچه را کندم
پنجشنبه, سی شهریور ۱۴۰۲
امروز برگهای خشک باغچه را کندم و برگهای زردش را و آنها که آهنگ زردی گ......
ادامه مطلب
اگر که سرما موهایت را سیخ نکرده
پنجشنبه, بیست و نه شهریور ۱۴۰۳
اگر که سرما موهایت را سیخ نکرده و گرما قطره قطره آب شور و گرم تنت را &nbs......
ادامه مطلب
از آن سیب سبز آبدار فقط
سه شنبه, بیست و هشت شهریور ۱۴۰۲
از آن سیب سبز آبدار فقط یک طنین ترنگِ شکافتن فورانی، لطیف و چند لحظۀ ترش و &n......
ادامه مطلب
میگویی وقت طلاست
دوشنبه, بیست و هفت شهریور ۱۴۰۲
میگویی وقت طلاست سخت میگیریاش &nbs......
ادامه مطلب
پنجاه بار نواختن سورنای نوروزی
یکشنبه, بیست و شش شهریور ۱۴۰۲
پنجاه بار نواختن سورنای نوروزی پنجاه بار آمدن گلابی به بازار پنجاه گسیل قاصدکها به هر......
ادامه مطلب
چرا هنوز پریشان میشوم
شنبه, بیست و پنج شهریور ۱۴۰۲
چرا هنوز پریشان میشوم به چشمی که میگردد از من؟ به آشوبهای بسیاران......
ادامه مطلب
آنی بود در آن
جمعه, بیست و چهار شهریور ۱۴۰۲
آنی بود در آن راندندش به قاف آنِ من اینجاست آمده امروز در این آن. فرزاد گلی-امروزن......
ادامه مطلب
قدرت است دانستن
پنجشنبه, بیست و سه شهریور ۱۴۰۲
قدرت است دانستن شگفت است ندانستن و همه زیبایی دانش هم از گسترۀ نادانیایست......
ادامه مطلب
رویدادهای خوشایند امروز
چهارشنبه, بیست و دو شهریور ۱۴۰۲
رویدادهای خوشایند امروز چون قلقلکیست بر پوست کشیدۀ روانم دلخوش باشم به همین خنده......
ادامه مطلب
زمینِ نیاز تو امروز
سه شنبه, بیست و یک شهریور ۱۴۰۲
زمینِ نیاز تو امروز کِشتگاهِ شادی من است سپاس! فرزاد گلی-امروزنامه ...
ادامه مطلب
امروز پاییز را دیدم
دوشنبه, بیست شهریور ۱۴۰۲
امروز پاییز را دیدم گردی زرد از آفتاب مانده بود بر نارونها و زمین بویی آبگون......
ادامه مطلب
من، بیپدر
یکشنبه, نوزده شهریور ۱۴۰۲
من، بیپدر من، بیمادر درآمدهام از زیرِ بوتۀ امروز. فرزاد......
ادامه مطلب
خورشید را تابشی دیگرست؟
شنبه, هجده شهریور ۱۴۰۲
خورشید را تابشی دیگرست؟ یا من ندیده بودم ماهِ رُخت را؟ از کجا خریدهای این چای را؟ بخار......
ادامه مطلب
مینوشم این شراب امروز را
جمعه, هفده شهریور ۱۴۰۲
مینوشم این شراب امروز را تا مست شوند کالبدهای پریشان دیروزم، و آرام گیرند. می&......
ادامه مطلب
اینجا
پنجشنبه, شانزده شهریور ۱۴۰۲
اینجا امروزست آفتاب نشسته بر تاجِ سرم. شگفتا! آنجا، آن ماهِ پشت پنجرۀ تو روش......
ادامه مطلب

هزار بوسهی عنابی
سه شنبه, چهارده شهریور ۱۴۰۲
هزار بوسهی عنابی رقصانند بر شاخسار ظریف پر پیچ و خم... نه، این رقص عنابها نیست و نه......
ادامه مطلب
امروز چندم است؟
دوشنبه, سیزده شهریور ۱۴۰۲
امروز چندم است؟ چندم؟! چندمین چرخ زمین؟! چندمین هنگامِ میان دو بیگاه؟! امروز امروزمین روز زندگ......
ادامه مطلب
همین برگ روشن چنار
یکشنبه, دوازده شهریور ۱۴۰۲
همین برگ روشن چنار و باد که آفتاب را به بازی گرفته بر آن بس است امروزنوازی من را. چه شنگی م......
ادامه مطلب
این همه داستان نمیخواهم
شنبه, یازده شهریور ۱۴۰۲
این همه داستان نمیخواهم و نه هیچ واژهای امروزم را با همین الف می......
ادامه مطلب
امروزِ من کجاست؟
جمعه, ده شهریور ۱۴۰۲
امروزِ من کجاست؟ امروزهای فراواقعیِ رسانههای فرداگیر؟ امروزِ پرشکایت من؟ امروزِ پرتمنا......
ادامه مطلب
کولیوارگی ام امروز
پنجشنبه, نه شهریور ۱۴۰۲
کولیوارگی ام امروز این ابر پشتهایست روشن، روان بر باد یله، یکه در......
ادامه مطلب
مادرم نمیخواستم
چهارشنبه, هشت شهریور ۱۴۰۲
مادرم نمیخواستم نمیخواست مادرم باشد، نمیخواست باشم. پس اینک تو......
ادامه مطلب
گاه می آید امروز
سه شنبه, هفت شهریور ۱۴۰۲
گاه می آید امروز به رفتار نسیمی نوازنده و گاه به کردارِ بمبی که زمین را می برد به هوا......
ادامه مطلب
ناگهان!
دوشنبه, شش شهریور ۱۴۰۲
ناگهان! هندوانهای زیرِ بوتۀ امروز. فرزاد گلی-امروزنامه ...
ادامه مطلب
گلهای کاغذی،
یکشنبه, پنج شهریور ۱۴۰۲
گلهای کاغذی، سایههایی فضاگیر و این مهتابی - که امشب تنها از نامش ر......
ادامه مطلب
امروز را که چنین نگاشته است بر ایوان؟
شنبه, چهار شهریور ۱۴۰۲
امروز را که چنین نگاشته است بر ایوان؟ یک ریسۀ بلند رنگارنگ &nbs......
ادامه مطلب
امروز آخرین دانۀ انجیر را چیدند
جمعه, سه شهریور ۱۴۰۲
امروز آخرین دانۀ انجیر را چیدند دلش تنگ نمیشود حالا برای آن مغناطیس جانربایش؟ برا......
ادامه مطلب
«جدا کنید!
پنجشنبه, دو شهریور ۱۴۰۲
«جدا کنید! نور را از تاریکی، پلشت را از پاک» میلرزد تنم از این بانگ چه شوم دستو......
ادامه مطلب
دالان تاکها
چهارشنبه, یک شهریور ۱۴۰۲
دالان تاکها چلچراغ انگورهای روزفام و شبفام و درست در میانۀ امروز آفتاب افت......
ادامه مطلب
درختان، باد را رقصاناند
سه شنبه, سی و یک مرداد ۱۴۰۲
درختان، باد را رقصاناند باد، گرما را گرما، آن بانگ نخستین را وجانِ سرایندۀ من آب و......
ادامه مطلب
شمیم پیچ پریشانِ امین الدوله
دوشنبه, سی مرداد ۱۴۰۲
شمیم پیچ پریشانِ امین الدوله بر رج های استوار آجرهای سرخ ... و شکستگیهاش آوازگاهِ......
ادامه مطلب
گرهی لطیف در تنم افتادست
یکشنبه, بیست و نه مرداد ۱۴۰۲
گرهی لطیف در تنم افتادست میخورد هر بار چیزی به تارهای نهفتش میلرزاندش میآش......
ادامه مطلب
فرورفتن به تاریکی خواب جامه
شنبه, بیست و هشت مرداد ۱۴۰۲
فرورفتن به تاریکی خواب جامه و امروز را به آشِ ماعاش ریختن تا ببینیم چه طعم میدهد به فرد......
ادامه مطلب
دل پیچۀ مرد را هم نوید زایش هست؟
جمعه, بیست و هفت مرداد ۱۴۰۲
دل پیچۀ مرد را هم نوید زایش هست؟ صدایی زنانه امروز در سرم میخواند. فرزاد گلی-امروزنا......
ادامه مطلب
بر این تپۀ کوچک سنگآجین
پنجشنبه, بیست و شش مرداد ۱۴۰۲
بر این تپۀ کوچک سنگآجین تک درخت هلو هزار فراخوانِ سرخ تپنده است برای من رهروی گمراه.......
ادامه مطلب
هزار دروازه است اینجا
چهارشنبه, بیست و پنج مرداد ۱۴۰۲
هزار دروازه است اینجا به هزاران سرزمینِ جان چه نور گنگی دارد امروز! کتابخانۀ من! به کدامین......
ادامه مطلب
ترکیب کیمیایی امروز:
سه شنبه, بیست و چهار مرداد ۱۴۰۲
ترکیب کیمیایی امروز: چند جرعه قهوۀ سرد حجم فراگیر آواز گنجشکان و پرتوی ارغوانی شمعدانی؛ وِردِ ور......
ادامه مطلب
نقطههای هوشمند نورانی
دوشنبه, بیست و سه مرداد ۱۴۰۲
نقطههای هوشمند نورانی پروازهایی نه به هرسو جنبشهایی نه بسامان ... پشه......
ادامه مطلب
دروازه ایست
یکشنبه, بیست و دو مرداد ۱۴۰۲
دروازه ایست لطیفتر از هوا به تنت نزدیکتر از پیراهنت، برای گذشتن از چ......
ادامه مطلب
گرهیست لغزان
شنبه, بیست و یک مرداد ۱۴۰۲
گرهیست لغزان بر شگرف رشتههای زمان امروزِ &nb......
ادامه مطلب
یک سبد از میوههای تابستان
جمعه, بیست مرداد ۱۴۰۲
یک سبد از میوههای تابستان عرق کرده از سرما؛ دروازههایی رنگارنگ به حال&......
ادامه مطلب
صبحگاهان که برخاستی از خواب
پنجشنبه, نوزده مرداد ۱۴۰۲
صبحگاهان که برخاستی از خواب از کجا فهمیدی که گذشتهات یکسره جز یاد رویای دی......
ادامه مطلب
امروز در آخرین پرتوهای آفتاب
چهارشنبه, هجده مرداد ۱۴۰۲
امروز در آخرین پرتوهای آفتاب حبابهای بیگاه را دیدم دیدم آن درخششهای رازآلو......
ادامه مطلب
امروز سپهرستانی یافتم
سه شنبه, هفده مرداد ۱۴۰۲
امروز سپهرستانی یافتم در حافظهام هر شادیادش، هر دردیادش و هر شگفتیاد......
ادامه مطلب
دیدی چگونه ریسۀ چراغهای چشمداشتههام
دوشنبه, شانزده مرداد ۱۴۰۲
دیدی چگونه ریسۀ چراغهای چشمداشتههام گسیخت به رویدادی که چشم نداشت......
ادامه مطلبچه عطرآلود دانشِ شیرینی!
یکشنبه, پانزده مرداد ۱۴۰۲
چه عطرآلود دانشِ شیرینی! چه لعاب لطیفی میدهد به تنم! مزۀ موزِ تازۀ امروز. فرزا......
ادامه مطلبامشب پیالهای بده
شنبه, چهارده مرداد ۱۴۰۲
امشب پیالهای بده از آن تنگ شادیام از آن شراب کهنۀ &......
ادامه مطلب
باخته را باختم
جمعه, سیزده مرداد ۱۴۰۲
باخته را باختم بخت را فروختم من مرگام را مردهام تا از خاک امروز برخاستم به......
ادامه مطلب
امروز کبوترانگیام
پنجشنبه, دوازده مرداد ۱۴۰۲
امروز کبوترانگیام آسودست زیر سایۀ سبک یاسبودگیام. فرزا......
ادامه مطلب
یکصد و سی و پنجم است
چهارشنبه, یازده مرداد ۱۴۰۲
یکصد و سی و پنجم است و ما نشسته بر هُرم زمین تا ستاره بدمد &......
ادامه مطلب
سه روز رفت
سه شنبه, ده مرداد ۱۴۰۲
سه روز رفت و تو درنیامدی از آن مغاکِ سرد و نمور و من تنهاترین بودم در این انتظارِ گول... ......
ادامه مطلب
نیست خواهم شد، نیست
دوشنبه, نه مرداد ۱۴۰۲
نیست خواهم شد، نیست از هر آنچه هستم امروز چه خواهد ماند از من؟ چه؟ خواهد؟ ماند؟ از؟ من؟ ......
ادامه مطلب
«خاک، دادِ خویش بداد»
شنبه, هفت مرداد ۱۴۰۲
«خاک، دادِ خویش بداد» * تراوید آبِ روانداد و آتش، جان داد هوا را بگو ! امروز......
ادامه مطلبچه میدانستم که سوگها گاهی
جمعه, شش مرداد ۱۴۰۲
چه میدانستم که سوگها گاهی عمری درازتر از آدمها دارند! من تنها نمی......
ادامه مطلب
خوشا بهحال دردمندان!
پنجشنبه, پنج مرداد ۱۴۰۲
خوشا بهحال دردمندان! آنان دلی گشودهتر برای شادی خواهند یافت. خوشا به حال مهر......
ادامه مطلبدستش کوتاه شده بود
چهارشنبه, چهار مرداد ۱۴۰۲
دستش کوتاه شده بود جانش درد گرفته بود بس که میکشید به شاخههای آن بالا .........
ادامه مطلببوی علفهای تفتیده
سه شنبه, سه مرداد ۱۴۰۲
بوی علفهای تفتیده جریان گرم عرق بر گردن ... یک لحظه نسیم مهمانت میکند پر پر......
ادامه مطلباز مرگ دارم زندگیام را
دوشنبه, دو مرداد ۱۴۰۲
از مرگ دارم زندگیام را تا زندگیام را نمردهام دیگر تا مرگ را زنده......
ادامه مطلب
امروز یکم اَمرداد است
یکشنبه, یک مرداد ۱۴۰۲
امروز یکم اَمرداد است یعنی نخستین روز نامیرایی؛ نخست روزِ جاودانگی. چه میگویی؟......
ادامه مطلب
گام به گام
شنبه, سی و یک تیر ۱۴۰۲
گام به گام پیمودنِ شیب ناهموار بی شتاب، بی دلزدگی و راه را در موج گامها مزیدن پدیدآیی ف......
ادامه مطلبنشستن در این گذر بازار
جمعه, سی تیر ۱۴۰۲
نشستن در این گذر بازار و قهوه نوشیدن در هیاهوی عبورها همهمۀ سایشِ نگاهها بر چی......
ادامه مطلب
مینشینیم امروز
پنجشنبه, بیست و نه تیر ۱۴۰۲
مینشینیم امروز روی این سکوی سیمانی کنارِ گذر دوست دارم این نسیمها را که ا......
ادامه مطلب
منحنیهای خوشایند تنها
چهارشنبه, بیست و هشت تیر ۱۴۰۲
منحنیهای خوشایند تنها کشاننده، دردناک نگاههای هوسفام ربایند......
ادامه مطلبضربِ تند پیامهای همراه
سه شنبه, بیست و هفت تیر ۱۴۰۲
ضربِ تند پیامهای همراه و آهنگ مارشگونۀ کار انسانهای پرشما......
ادامه مطلب
نزدیک است که در بگیرد امروز
دوشنبه, بیست و شش تیر ۱۴۰۲
نزدیک است که در بگیرد امروز روغن لطیف زندگیام تا نورِ سخت استخوانهایم روا......
ادامه مطلبارغنون مینوازند انگار
یکشنبه, بیست و پنج تیر ۱۴۰۲
ارغنون مینوازند انگار جایی در زیر آب پردۀ خیس قلب را میلرزاند... دوباره در......
ادامه مطلب
جان شگرفیست،
شنبه, بیست و چهار تیر ۱۴۰۲
جان شگرفیست، جان آدمی بیرون میافتد هر دم میدمد به درون چیزها آن، جان جان، آن......
ادامه مطلببیقرار میشوی
جمعه, بیست و سه تیر ۱۴۰۲
بیقرار میشوی میگریزی به پریشانکاری، هرزگردیهای مجازی......
ادامه مطلب
برخوردن تیلههای رنگی به هم
پنجشنبه, بیست و دو تیر ۱۴۰۲
برخوردن تیلههای رنگی به هم و افتادنشان درست در سورا......
ادامه مطلبزور میخواستم
چهارشنبه, بیست و یک تیر ۱۴۰۲
زور میخواستم یافتم برهم زدم قرار جهان را. یارایی است آرزوی من امروز روانا......
ادامه مطلببه ناگاه سرزده امروز
سه شنبه, بیست تیر ۱۴۰۲
به ناگاه سرزده امروز این علفِ سبز تیز با آن گلهای سادۀ بینامش جُرمش تنها ای......
ادامه مطلب
راز امروز را یافتم
جمعه, شانزده تیر ۱۴۰۲
راز امروز را یافتم از این طومار کهنۀ چینی که هیچ خطش را نمیتوانم بخوانم. با لبخندی فرو......
ادامه مطلب
قورباغه جهید به درونِ آب
پنجشنبه, پانزده تیر ۱۴۰۲
قورباغه جهید به درونِ آب سه موج افتاد بر این سطوح جیوهسانِ سبزفام سه تیرِ تیز آفتابی......
ادامه مطلب
امروز آرزویت را
سه شنبه, سیزده تیر ۱۴۰۲
امروز آرزویت را در این کوزۀ سبز انداز! و تیر جانت را پرتاب کن! با همه مهر تا برود آن سوی مرزها؛......
ادامه مطلب
بوی جادویی باران اینجا
یکشنبه, یازده تیر ۱۴۰۲
بوی جادویی باران اینجا از خاک تفتۀ کویر است زیبایی بهشتی این واحهها هم و......
ادامه مطلب
هر واژه پوشیدست
شنبه, ده تیر ۱۴۰۲
هر واژه پوشیدست ردایی واژه آجین؛ واژههای رداپوش ... هر نشئۀ اکنون میگستراندم به هر س......
ادامه مطلب
امروز مرزیست سوزان
پنجشنبه, هشت تیر ۱۴۰۲
امروز مرزیست سوزان میانِ بود ـ باشِ خیال و باش ـ بودِ ازل. فرزاد گلی-......
ادامه مطلب
زوزه میکشند هنوز در من
یکشنبه, چهار تیر ۱۴۰۲
زوزه میکشند هنوز در من نخستین گرگهای بیابانها و گاه امواج کوه&z......
ادامه مطلب
مگر غروب شدست
شنبه, سه تیر ۱۴۰۲
مگر غروب شدست که دل رها شده از های و هوی باد و مباد. فاخته میخواند در این پنجرۀ پر از آبی......
ادامه مطلب
دیواری بلند شده بود
جمعه, دو تیر ۱۴۰۲
دیواری بلند شده بود بی هیچ روزنی به هیچ رویی غرغرهاش چون سایش آجرها برهم و غرشه......
ادامه مطلب
نخستین برج فصل را
پنجشنبه, یک تیر ۱۴۰۲
نخستین برج فصل را دگرگون گویند دومین را ایستا سومین، دوتندار امروز فصلی دیگر است دگرگون......
ادامه مطلب
سوگند به امروز
یکشنبه, بیست و هشت خرداد ۱۴۰۲
سوگند به امروز و آنچه پدیدار میشود از به هم برآمدنِ هست و هُش. فرزاد گلی-امروزنام......
ادامه مطلب
امروز را دو زمان است
جمعه, بیست و شش خرداد ۱۴۰۲
امروز را دو زمان است زمانِ آن؛ آنی در انتهای خیالین رویدادها، نابازگردنده، رو به آیند......
ادامه مطلب
امروز
پنجشنبه, بیست و پنج خرداد ۱۴۰۲
امروز در وادی وای؛ در سرزمین مرزیِ بادهایم نه روشنم، نه سیاه جانِ روان ام......
ادامه مطلب
امروز کدام روی هایم به دیدارم می آیند؟
چهارشنبه, بیست و چهار خرداد ۱۴۰۲
امروز کدام روی هایم به دیدارم می آیند؟ به هنگام دیدار خود را به جا خواهم آورد؟......
ادامه مطلب
قطاریست روان،
سه شنبه, بیست و سه خرداد ۱۴۰۲
قطاریست روان، آتشِ میل کهن میراندش، و به هر جای که کشیدهمیشود هنگامی نو برون......
ادامه مطلب
کافیست تنت را
جمعه, نوزده خرداد ۱۴۰۲
کافیست تنت را چند دمی وام بگیری از بایست ها، آنگاه بدزدی اش ا......
ادامه مطلب
قرار است
پنجشنبه, هجده خرداد ۱۴۰۲
قرار است نزد هم آیند در هم آمیزند به هم برآیند امروزِ من و امروزِ تو. فرزاد گ......
ادامه مطلب
دیگر جواب ها
پنجشنبه, هفده خرداد ۱۴۰۳
دیگر جواب ها نه از غول چراغ می آیند و نه چشم به راه اند چون تاکسی......
ادامه مطلب
رفت از امروز
دوشنبه, هشت خرداد ۱۴۰۲
رفت از امروز تا بیابد کجای دیروزش چرخش واگشته؟ از کجا دیگر این، زندگی اش نب......
ادامه مطلب
به تارهای کوتاه و بلند
یکشنبه, هفت خرداد ۱۴۰۲
به تارهای کوتاه و بلند لطیف، نیرومند گاه روشن و گاه خاموش می کِشند رفتگانْ تنم را......
ادامه مطلب
می توانستم که دیگری باشم
شنبه, شش خرداد ۱۴۰۲
«می توانستم که دیگری باشم می توانستم جهان دیگری را باشم» از مزامیر......
ادامه مطلب
هوای زمانِ تو دارم
جمعه, پنج خرداد ۱۴۰۲
هوای زمانِ تو دارم با آن کشیدگی های خوشایند نور و صداش چه نواخت خوبی دارد رویدادهای ن......
ادامه مطلب
عشق است این که می نگرد در عشق
پنجشنبه, چهار خرداد ۱۴۰۲
عشق است این که می نگرد در عشق می وزد و می وزاند زمان را هرروز را آمده امرو......
ادامه مطلب
من یک گلخونه کوچک تو خونه دارم با گلهای مختلف
جمعه, نوزده خرداد ۱۴۰۲
من یه گلخونه کوچک تو خونه دارم با گلهای مختلف...فروردین ماه که مهمون داشتم و در مورد گلها صحبت......
ادامه مطلب
دو پردیس است اینجا
چهارشنبه, سه خرداد ۱۴۰۲
دو پردیس است اینجا دو چشمه سار دو رود میوه های دوگانیِ گلگون جفت شد......
ادامه مطلب
فرق است میان آن «کُن»
سه شنبه, دو خرداد ۱۴۰۲
فرق است میان آن «کُن» که می شود؛ آن بانگ لرزاننده پرده های نهان، و آن «کُنِ&raq......
ادامه مطلب
۸۱۱۸
دوشنبه, یک خرداد ۱۴۰۲
۸۱۱۸ دو خطِ بی آغاز و بی پایان در میان دو خط ِشکسته لوحی که رمزینۀ سرشتم......
ادامه مطلب
امروز دیگر زمین زیر پایت
یکشنبه, سی و یک اردیبهشت ۱۴۰۲
امروز دیگر زمین زیر پایت صدا نخواهد کرد و آن تارهای پنهان رازهای دلت را در هوا رس......
ادامه مطلب
که دزدیدست امروزت را
شنبه, سی اردیبهشت ۱۴۰۲
که دزدیدست امروزت را ای روح این دیار؟! ـ پردههای وهم، پردهها......
ادامه مطلب
امروز عطر رازقی هست
جمعه, بیست و نه اردیبهشت ۱۴۰۲
امروز عطر رازقی هست و آفتاب عصرانه لمیده بر باغچه و یک خشت جا برای تماشا. فرزاد......
ادامه مطلب
دعوتیست آبی
پنجشنبه, بیست و هشت اردیبهشت ۱۴۰۲
دعوتیست آبی، آسمانِ امروز برای پرواز دستها و چشمها و جنبش جان&rl......
ادامه مطلب
مهتاب در پیچِ گیسوان تو افتادست
چهارشنبه, بیست و هفت اردیبهشت ۱۴۰۲
مهتاب در پیچِ گیسوان تو افتادست و آفتاب بر چینِ پیشانی من رشتههایی از امواج و اعد......
ادامه مطلب
نمییابمت هیچ جا امروز
سه شنبه, بیست و شش اردیبهشت ۱۴۰۲
نمییابمت هیچ جا امروز نشانیات اما اینجاست ... یک فنجان......
ادامه مطلب
میگویی چه پیشینه دارم؟
دوشنبه, بیست و پنج اردیبهشت ۱۴۰۲
میگویی چه پیشینه دارم؟ من بهشت آغازین را بیاد ندارم دورترین، یادهایم درد ِزاد......
ادامه مطلب
همه چیز آشکارست
یکشنبه, بیست و چهار اردیبهشت ۱۴۰۲
همه چیز آشکارست در گشایشِ امروز تا نگفتی چه آشکارست! همه چیز پنهان است در پس زمان.......
ادامه مطلب
این برگهای سبز روشن؛
شنبه, بیست و سه اردیبهشت ۱۴۰۲
این برگهای سبز روشن؛ این پنجههای بیدارِ افرا هرگز چنگ نمیزد......
ادامه مطلب
مینوشیدیم
جمعه, بیست و دو اردیبهشت ۱۴۰۲
مینوشیدیم از آن گوارا درخت زندگی تبتابِ قلب تو نوایِ بودن بود و آوازه......
ادامه مطلب
امروز آگاه شدم به نوشتن
پنجشنبه, بیست و یک اردیبهشت ۱۴۰۲
من از بس تجربیات و حالم که ارتباطی با این فضا داره رو اینجا مینویسم امروز یه لحظه آگاه شدم به......
ادامه مطلب

دروازهایست امروز
سه شنبه, نوزده اردیبهشت ۱۴۰۲
دروازهایست امروز میگشاید هر بار چرخِ زمین را به سپهری دیگر آغ......
ادامه مطلب
چه سخت است امروز!
دوشنبه, هجده اردیبهشت ۱۴۰۲
چه سخت است امروز! برای یادی که سخت انباشته است از خاطرات خیالهای بهشتی و نرمای......
ادامه مطلب
امروز که طالع شود
یکشنبه, هفده اردیبهشت ۱۴۰۲
امروز که طالع شود فهم خواهی کرد که جز تو کسی نیست &nb......
ادامه مطلب
فرشتۀ راهنمای من
شنبه, شانزده اردیبهشت ۱۴۰۲
فرشتۀ راهنمای من ابرِ لطیفیست دورادور تنم میترنجد گاهی می&zwn......
ادامه مطلب
چهرۀ من است
جمعه, پانزده اردیبهشت ۱۴۰۲
چهرۀ من است که امروز را نقشی دیگر بسته؟ یا نگاهم از میان آینه &......
ادامه مطلب
هیچ سخنی یاد ندارم از استاد
پنجشنبه, چهارده اردیبهشت ۱۴۰۲
هیچ سخنی یاد ندارم از استاد جز لبخندهایی که می گفت: "این است" و نگاههایی......
ادامه مطلب
به بوستان رفتن
سه شنبه, دوازده اردیبهشت ۱۴۰۲
به بوستان رفتن به بوستان شدن است در خانه ماندن، در خانه شدن پیالهای نوش ک......
ادامه مطلب
قل قلِ معنا بود در من
دوشنبه, یازده اردیبهشت ۱۴۰۲
قل قلِ معنا بود در من و خود چیزی بیمعنا بودم &nbs......
ادامه مطلب
هر سپیدهدمان
یکشنبه, ده اردیبهشت ۱۴۰۲
هر سپیدهدمان، صبا میلغزد به بستر خیال تا جان بگیرد امروز برمی&zwnj......
ادامه مطلب
برگ از برگ نمیجنبد
شنبه, نه اردیبهشت ۱۴۰۲
برگ از برگ نمیجنبد، در طبیعتِ درونت وزشی، نه و نه رانشی. کردن و نبودن......
ادامه مطلب
دروغهای امروزت
جمعه, هشت اردیبهشت ۱۴۰۲
دروغهای امروزت چراغ راه مناند آن حقیقتهای پیشتاخ......
ادامه مطلب
اگر این نوشته را میخوانی
پنجشنبه, هفت اردیبهشت ۱۴۰۲
اگر این نوشته را میخوانی یعنی امروز است و تو وارث همه روزهای پیشینی و همه روز......
ادامه مطلب
کوچی است از امروز
سه شنبه, پنج اردیبهشت ۱۴۰۲
کوچی است از امروز به خودِ گمشدۀ دیروز آن جا که «رایِ» نوآمده هنوز نگاهش......
ادامه مطلب
مرا به اکنونِ تو راه نیست
دوشنبه, چهار اردیبهشت ۱۴۰۲
مرا به اکنونِ تو راه نیست گذار نیست از این حبابِ نور  ......
ادامه مطلب
چه هنگامۀ شورانگیزیست امروز
یکشنبه, سه اردیبهشت ۱۴۰۲
چه هنگامۀ شورانگیزیست امروز جویبارانی بهاری  ......
ادامه مطلب

هزاران خورشید دمیدهاست
جمعه, یک اردیبهشت ۱۴۰۲
هزاران خورشید دمیدهاست در این لالهزارِ شبنم آجین... آفتاب را خبر هست......
ادامه مطلب
هیچ زهدانی خِرد نزاد
پنجشنبه, سی و یک فروردین ۱۴۰۲
هیچ زهدانی خِرد نزاد و هیچ خِردی به گوری نخفت خیزش امروزست جاودان خرد میان خاکِ بود و......
ادامه مطلب
امروز و تنها برای امروز
چهارشنبه, سی فروردین ۱۴۰۲
امروز و تنها برای امروز هِی میزنم همه خیالهام را که بیایند سوی تو......
ادامه مطلب
روزی از روزهاست امروز
سه شنبه, بیست و نه فروردین ۱۴۰۲
روزی از روزهاست امروز و گشایشیست یگانه به همۀ روزها و روزگاران. فرزاد گل......
ادامه مطلب
از رشتههای حضور و خیال
دوشنبه, بیست و هشت فروردین ۱۴۰۲
از رشتههای حضور و خیال چنگی میسازم مینوازمش تا دراندازم......
ادامه مطلب
دانههای آینده
یکشنبه, بیست و هفت فروردین ۱۴۰۲
دانههای آینده بر باد صبا بوی تنِ گلهای گونهگون هم و ه......
ادامه مطلب
نچشیدهام هرگز
شنبه, بیست و شش فروردین ۱۴۰۲
نچشیدهام هرگز میوهای لذیذتر از شگفتی؛ اکنونهای آبدار، بی......
ادامه مطلب
دم را خوش باش!
جمعه, بیست و پنج فروردین ۱۴۰۲
دم را خوش باش! نیک پندیست! برای قوطی پپسی تا قند غلیظ سیاهش را فروببری بینبا......
ادامه مطلب
وفوری طبیعی دارند
پنجشنبه, بیست و چهار فروردین ۱۴۰۲
وفوری طبیعی دارند احساسهای من چون آفتاب و دریا و باد تن مرا اما طاقتِ این همه......
ادامه مطلب
ایستادهاند اینجا
چهارشنبه, بیست و سه فروردین ۱۴۰۲
ایستادهاند اینجا امروزهای ممکن امروز. لرزش پَر هفترنگِ شاپرکی......
ادامه مطلب
فرهاد کوه کن نبود
سه شنبه, بیست و دو فروردین ۱۴۰۲
فرهاد کوه کن نبود اما رخنهاش سخت بود به آرامش مثل عبور از میان سنگ. از کتاب&......
ادامه مطلب
از بیزمان آمده است به امروز
دوشنبه, بیست و یک فروردین ۱۴۰۲
از بیزمان آمده است به امروز افتاده در آغوشت تا بیاموزیاش؛ تا بیامو......
ادامه مطلب
ای صاحب فال!
یکشنبه, بیست فروردین ۱۴۰۲
ای صاحب فال! امروز روز توست خورشیدِ تن در شرف است تا مشتری اکنونی تنت را بیدار دار!......
ادامه مطلب
ندیده بودم شبپرهای به نیمروز
شنبه, نوزده فروردین ۱۴۰۲
ندیده بودم شبپرهای به نیمروز این چنین نرم این چنین آهسته این چنین به نور آغش......
ادامه مطلب
هزاران سال است
جمعه, هجده فروردین ۱۴۰۲
هزاران سال است که میخواند بلبل گلِ امروز را. فرزاد گلی-امروزنامه &nbs......
ادامه مطلب
بگذار! فاش بگویمت امروز
پنجشنبه, هفده فروردین ۱۴۰۲
بگذار! فاش بگویمت امروز همه چیز واقعیست خیالْ اندیشیهای سست ......
ادامه مطلب
انسان منهای یک پا
چهارشنبه, شانزده فروردین ۱۴۰۲
انسان منهای یک پا میشود انسانی با گامهایی دیگر انسان منهای دو چشم......
ادامه مطلب
شگرف بود! سکوت امروزت
سه شنبه, پانزده فروردین ۱۴۰۲
شگرف بود! سکوت امروزت از کجا میآید اینهمه سکوتهای رنگارنگِ......
ادامه مطلب
امروز با مناند
دوشنبه, چهارده فروردین ۱۴۰۲
امروز با مناند هوشهای دیرینِ بینام؛ پارهنورهای آمده از......
ادامه مطلب
بی که برتر نشیند
یکشنبه, سیزده فروردین ۱۴۰۲
بی که برتر نشیند بی که بهرهای جوید بی بیِ امروز با آن همه شکوفههای......
ادامه مطلب
در زیر سکوت سپید بلنداها
شنبه, دوازده فروردین ۱۴۰۲
در زیر سکوت سپید بلنداها خروشیست پنهان رازی که درآمدست امروز &nb......
ادامه مطلب
سپیدموی و سرخروی
جمعه, یازده فروردین ۱۴۰۲
سپیدموی و سرخروی با اندامهای استوار، درست به دیدارم آمد امروز مینایی بر......
ادامه مطلب
دیدار آفتاب
پنجشنبه, ده فروردین ۱۴۰۲
دیدار آفتاب تاجی زرین نهاد برسرم امروز این آب شاهد است و این چلچلۀ چرخانِ زیر ابرهای روشن......
ادامه مطلب
خوب، نقشی است
چهارشنبه, نه فروردین ۱۴۰۲
خوب، نقشی است بر آسمانههای چوبینِ خیال برترین، پای بر سر دیگران نهادن است......
ادامه مطلب
رشتهای از زنگولههای بادی
سه شنبه, هشت فروردین ۱۴۰۲
رشتهای از زنگولههای بادی در ایوانِ امروز... نسیم که دزدانه می&z......
ادامه مطلب
بر دروازۀ میدان جلفا
دوشنبه, هفت فروردین ۱۴۰۲
بر دروازۀ میدان جلفا ساعتیست خورشیدی که پدیدار میکند سایۀ لغزان......
ادامه مطلب
گم شده بود
یکشنبه, شش فروردین ۱۴۰۲
گم شده بود، پیدا شد امروز بیهیچ کوششی. فرزاد گلی-امروزنامه...
ادامه مطلب
آه! از این گاهنامههای خودشیفتگان
شنبه, پنج فروردین ۱۴۰۲
آه! از این گاهنامههای خودشیفتگان کیهانی فراخ افتاده به زیر پای تودهای ناچیز......
ادامه مطلب
چه شکوهمند آفرینشیست!
جمعه, چهار فروردین ۱۴۰۲
چه شکوهمند آفرینشیست! سامانِ هفتگانی روزها چه رنگ و آهنگی میدهد هر روز به......
ادامه مطلب
امروز ابری
پنجشنبه, سه فروردین ۱۴۰۲
امروز ابری پاورچین، از همین درِ چوبی ایوان از راهی دور آمده بود، بههنگا......
ادامه مطلب
تیزست اکنون
چهارشنبه, دو فروردین ۱۴۰۲
تیزست اکنون دورست دیروز دیرست فردا امروز، هنگامیست درست معجونِ دست&......
ادامه مطلب
برابرست روز و شب
سه شنبه, یک فروردین ۱۴۰۲
برابرست روز و شب بشود که برابر شویم با خود و با هم! چیست این درخشش رازناک هوا......
ادامه مطلب
پاس دار! آتش را
جمعه, بیست و شش اسفند ۱۴۰۱
پاس دار! آتش را تا سرد نگردد جان در کار آتش را دار! که مهر، باز آمده امروز......
ادامه مطلب
در این پنج روز آخر سال
پنجشنبه, بیست و پنج اسفند ۱۴۰۱
در این پنج روز آخر سال هر آنچه به سختی ساختهای هر آن چه سخت بردبارانه سنجیده&zwn......
ادامه مطلب

تا میبُرد بند را دلبند
سه شنبه, بیست و سه اسفند ۱۴۰۱
تا میبُرد بند را دلبند دور میشود درد میگیرد جاهایی از تن......
ادامه مطلب
چرخزنان و گردنده
دوشنبه, بیست و دو اسفند ۱۴۰۱
چرخزنان و گردنده میشتابد زمین تا بازجوید نقطۀ آغازش را شگفتا!......
ادامه مطلب
در روزگاران رازورزیام
یکشنبه, بیست و یک اسفند ۱۴۰۱
در روزگاران رازورزیام شنیده بودم از کیمیاکاران از غار ناپیدای نافِ زمین......
ادامه مطلب
سوزشِ دمها
شنبه, بیست اسفند ۱۴۰۱
سوزشِ دمها لرزشِ ماهیچهها و کوهها که لایه لایه سنگ......
ادامه مطلب
مردمان کهن
جمعه, نوزده اسفند ۱۴۰۱
مردمان کهن باشندگانی بودند از آرامش بزرگ، مردمان امروز باشاندیشندگانی......
ادامه مطلب
آزاد کن! جانِ زن را
پنجشنبه, هجده اسفند ۱۴۰۱
آزاد کن! جانِ زن را تا بیابد تهیای تاریکش را؛ آن روحِ دره را بزرگش دار! تا زمین......
ادامه مطلب
گاه موجهای زمان سخت بلندست
چهارشنبه, هفده اسفند ۱۴۰۱
گاه موجهای زمان سخت بلندست و تن میافتد به آشوبِ ناکجا؛ حشرِ ارواح سرگر......
ادامه مطلب
امروز را یاد نیست
سه شنبه, شانزده اسفند ۱۴۰۱
امروز را یاد نیست امروز را فریاد نیست امروز همواره ......
ادامه مطلب
از سالهای دور آمده بود
دوشنبه, پانزده اسفند ۱۴۰۱
از سالهای دور آمده بود اندامهایش نقش رویداد......
ادامه مطلب
رهروان دروغینِ راههای نابوده
یکشنبه, چهارده اسفند ۱۴۰۱
رهروان دروغینِ راههای نابوده حقارتهای خیالزی این بسیاران......
ادامه مطلب
شنبه بازارِ تن است اینجا
شنبه, سیزده اسفند ۱۴۰۱
شنبه بازارِ تن است اینجا کهنههای کاهنانۀ همیشگی هست و هم تازه......
ادامه مطلب
به هیچ فکر نکردن
جمعه, دوازده اسفند ۱۴۰۱
به هیچ فکر نکردن، بر آشفتنِ جان است هیچ کار نکردن، بیقراریِ تن. امروز......
ادامه مطلب
بردِ بردباریاش
پنجشنبه, یازده اسفند ۱۴۰۱
بردِ بردباریاش تا امروز بود انگار شک داشت شکیبش گویا درنگی بیرنگ......
ادامه مطلب
میدانی چهها دادهام
چهارشنبه, ده اسفند ۱۴۰۱
میدانی چهها دادهام تا اکنون اینجایم؟ میدانی چگون......
ادامه مطلب
پیشین زادگانم
سه شنبه, نه اسفند ۱۴۰۱
پیشین زادگانم و پسین زادگان این شبکۀ تارهای سخت ظریف که هستۀ یاختههایمان......
ادامه مطلب
امروز مرا با هیچکس نسبت نیست
دوشنبه, هشت اسفند ۱۴۰۱
امروز مرا با هیچکس نسبت نیست جز از طریق نسبتِ با خود، مرا هیچ نسبت با خود......
ادامه مطلب
کردۀ امروز را رها کن!
یکشنبه, هفت اسفند ۱۴۰۱
کردۀ امروز را رها کن! چون پیغامی  ......
ادامه مطلب
در ایوان اطلسیها
شنبه, شش اسفند ۱۴۰۱
در ایوان اطلسیها امروز را از بَر میخوانند به آوازی نه چندان چون همیش......
ادامه مطلب
گل بده! نسترن!
جمعه, پنج اسفند ۱۴۰۱
گل بده! نسترن! امروز گل بده! چشمم سبز شد بس که به هر چیزِ سرزده در میان برگ&rl......
ادامه مطلب
عاشق بودن
پنجشنبه, چهار اسفند ۱۴۰۱
عاشق بودن آنجا زیستن است؛ در تن معشوق. چه هولناک است! که تنت بیاختیار......
ادامه مطلب
سلسالِ "سین"اش
چهارشنبه, سه اسفند ۱۴۰۱
سلسالِ "سین"اش آبشاری بود بلند و لطیف و هوایِ "ها"ش که از پیاش آمد برای لحظه&r......
ادامه مطلب
جا ماندهاند
سه شنبه, دو اسفند ۱۴۰۱
جا ماندهاند در جایی از زمان، پریشان و نسیانزده، ترسندگانت و هم خش......
ادامه مطلب
دلآویزند موهبتهای خودآیند
دوشنبه, یک اسفند ۱۴۰۱
دلآویزند موهبتهای خودآیند برگشاینده هم... و تو چشم به آسمان مدار! ک......
ادامه مطلب
کوتاه بود
یکشنبه, سی بهمن ۱۴۰۱
کوتاه بود بلندات در زمان، کاش رسیده بود به امروز. فرزاد گلی-امروزنامه &n......
ادامه مطلب
تنی اینجا دارم
شنبه, بیست و نه بهمن ۱۴۰۱
تنی اینجا دارم بر زمینِ سختِ زیستِ هر روز و تنی دیگر آنج......
ادامه مطلب
نه هیچ موعظهای بود
پنجشنبه, بیست و هفت بهمن ۱۴۰۱
نه هیچ موعظهای بود نه هیچ معجزهای تنها سکوت را نشستیم باشیدیم &nbs......
ادامه مطلب
نکند که پیر شوم اینجا
چهارشنبه, بیست و شش بهمن ۱۴۰۱
نکند که پیر شوم اینجا و بپوسند همه امکانهای ارجمندم بر طاقچههای نم......
ادامه مطلب
حقیقتهای بیتردیدِ مناند
چهارشنبه, بیست و پنج بهمن ۱۴۰۲
حقیقتهای بیتردیدِ مناند این دردگاران دیرینم میبینی چگو......
ادامه مطلب
چه را میجویی در سرت؟
دوشنبه, بیست و چهار بهمن ۱۴۰۱
چه را میجویی در سرت؟ نخواهی یافت که حقیقت، نخست نشستی آرام میخواهد......
ادامه مطلب
میگفت لیوان سربسته به چه کار میآید؟
دوشنبه, بیست و سه بهمن ۱۴۰۲
میگفت لیوان سربسته به چه کار میآید؟ آن هم وقتی که ته نداشته باشد!......
ادامه مطلب
مادربزرگ هراسان دوید به هال
شنبه, بیست و دو بهمن ۱۴۰۱
مادربزرگ هراسان دوید به هال «نخندید! نخندید! که من فرشتۀ خشمناکی دیدم ردای سیاهش پنجره را پ......
ادامه مطلب

به گمانم دیشب
پنجشنبه, بیست بهمن ۱۴۰۱
به گمانم دیشب خوابِ ابرهای امروز را دیده بودم شوق غریبی دارد به دیدار ابرهای فردا رفتن، آن&......
ادامه مطلب
چه نیازی به نه دارم امروز؟
چهارشنبه, نوزده بهمن ۱۴۰۱
چه نیازی به نه دارم امروز؟ که تنم یکسره آریست به حالها که به رفتار......
ادامه مطلب
ساکن بود فضا
سه شنبه, هجده بهمن ۱۴۰۱
ساکن بود فضا سنگین، فرو برنده دستی زدم، بیجهت لرزشی افتاد در من، در فضا آشوب......
ادامه مطلب
امروز نشستهایم
دوشنبه, هفده بهمن ۱۴۰۱
امروز نشستهایم حیران در سوگ نیاکان نازادهمان چگونه تاب آورده اس......
ادامه مطلب
نه هیچ دردِ دلیست
یکشنبه, شانزده بهمن ۱۴۰۱
نه هیچ دردِ دلیست نه هیچ دلدردی آمده، رفته رفته را دل رُفته خورده، گ......
ادامه مطلب
بگذار!
شنبه, پانزده بهمن ۱۴۰۱
بگذار! تا بنوازد بادِ امروز نهانِ نیِ ناگاه تنت را. فرزاد گلی-امروزنامه...
ادامه مطلب
چه دیر گفتم که نیازت دارم!
جمعه, چهارده بهمن ۱۴۰۱
چه دیر گفتم که نیازت دارم! چه دیر یافتم! این تهی را که خانه عشق بود. ترسیده ب......
ادامه مطلب
«این»مان را باختیم
جمعه, سیزده بهمن ۱۴۰۲
«این»مان را باختیم تا «همان» را بیابیم؛ همان گذشتۀ خجسته را آخر......
ادامه مطلب
گویی هر بار
چهارشنبه, دوازده بهمن ۱۴۰۱
گویی هر بار در گاه و جایی دیگر پلک میگشود نورِ چهرهاش ورق می&zwn......
ادامه مطلب
در جبهۀ جنوب پیاده شدم
سه شنبه, یازده بهمن ۱۴۰۱
در جبهۀ جنوب پیاده شدم سایهساری وسیع بود و من پرتاب شدم به حجم عمیقِ بوی کُنا......
ادامه مطلب
سپری شد امروز
دوشنبه, ده بهمن ۱۴۰۱
سپری شد امروز و هنوز سپر نینداختی دیرگاهیست که جنگی نیست! فرز......
ادامه مطلب
نگو! هنوز درد هست
یکشنبه, نه بهمن ۱۴۰۱
نگو! هنوز درد هست که دیگر به یاد نخواهی آورد آن همه آوارها که پاره، پاره از جان ترن......
ادامه مطلب
سایههایی با من است
شنبه, هشت بهمن ۱۴۰۱
سایههایی با من است و ابرهایی که از سرزمینهایی دیر میآیند م......
ادامه مطلب
عمر
پنجشنبه, شش بهمن ۱۴۰۱
عمر، امتداد تن است؛ امتدادِ یاد. اینک، گشایشی است در تن؛ گسستِ سلسلۀ یاد؛......
ادامه مطلب
برفِ امروز
چهارشنبه, پنج بهمن ۱۴۰۱
برفِ امروز آشکارگیِ روشن بیتردید نهفتگیِ رنگهای دیروز. ......
ادامه مطلب
سپاس از برآوردگیهای امروزم؛
سه شنبه, چهار بهمن ۱۴۰۱
سپاس از برآوردگیهای امروزم؛ گشایشهای تن از تنیدگیهاش که برمی......
ادامه مطلب
میلِ زمان است
دوشنبه, سه بهمن ۱۴۰۱
میلِ زمان است یا زمانِ میل؟ میل، زمان است یا زمان، میل؟ امروز کشیدگی جانم را دیدم......
ادامه مطلب
دیرآی بودی
یکشنبه, دو بهمن ۱۴۰۱
دیرآی بودی و زود رو و ما به نام تو بودیم چه دیریاب بود شیوۀ مهرت! آنگاه که سقفِمان را بر......
ادامه مطلب
نور به حرف آمده بود.
شنبه, یک بهمن ۱۴۰۱
نور به حرف آمده بود. به هم تافته بود رویدادههای همه روی &rl......
ادامه مطلب
تماشایت تماشاییست
جمعه, سی دی ۱۴۰۱
تماشایت تماشاییست و چشم خندت مکاشفهایست نو به نو در شکافِ......
ادامه مطلب
جامی تهی
پنجشنبه, بیست و نه دی ۱۴۰۱
جامی تهی شیشهای شکسته چنتهای سوراخ کلاهی نخنما و......
ادامه مطلب
این قطرههای آبگون
چهارشنبه, بیست و هشت دی ۱۴۰۱
این قطرههای آبگون که میریزند در رگم امروز آن سنگِ مرگ را سوراخ خواهد ک......
ادامه مطلب
آیندگیام آمده امروز
سه شنبه, بیست و هفت دی ۱۴۰۱
آیندگیام آمده امروز اینجاست؛ بزنگاهِ همیشه ـ اکنون. فرزاد گلی-امروز......
ادامه مطلب
مینشانمت امروز
دوشنبه, بیست و شش دی ۱۴۰۱
مینشانمت امروز به تماشای تاریکی تا ببینی چه بسیارند ساحتهای سیاهی......
ادامه مطلب
به امروز آمدهام
یکشنبه, بیست و پنج دی ۱۴۰۱
به امروز آمدهام تا ببازم داشت را به خواست بر صفحۀ جیوهسانِ اکنون ت......
ادامه مطلب
امروز هیچکس نیست
شنبه, بیست و چهار دی ۱۴۰۱
امروز هیچکس نیست اینجا هیچ نیست تنها پچپچهایست فراگیر راز را......
ادامه مطلب
سپیدست، سپید
جمعه, بیست و سه دی ۱۴۰۱
سپیدست، سپید گیس بلند خیسش چون درۀ دراز پر از شکوفههای سیب ژرف آرام ج......
ادامه مطلب
در پرسه بودم امروز
پنجشنبه, بیست و دو دی ۱۴۰۱
در پرسه بودم امروز در رای ـ سپهر از خبری به درگاهی هشیاریام آویخته بود هربار به تا......
ادامه مطلب
چه بهتر که نماز کنی
چهارشنبه, بیست و یک دی ۱۴۰۱
چه بهتر که نماز کنی پنج گاهِ آفتاب امروز را ولو به دمی پنج ستون تا آوار نشود بر سرت خیال و زمان......
ادامه مطلب
دیرآمدی رفیق!
سه شنبه, بیست دی ۱۴۰۱
دیرآمدی رفیق! دیر! پوست بر تنم نماند بس که بر غشای زمان ساییدهام دیرآمدی، دیر......
ادامه مطلب
کوچک اندام بود
دوشنبه, نوزده دی ۱۴۰۱
کوچک اندام بود هوشش اندک و چهرهاش به یاد نمیماند دخترانش اما چ......
ادامه مطلب

رازست امروز
شنبه, هفده دی ۱۴۰۱
رازست امروز نه جوابی دارد، نه شگردی، نه نیرنگی تا بگشاییاش، به کار گیری&zwnj......
ادامه مطلب
قرارمان امروز بود
جمعه, شانزده دی ۱۴۰۱
قرارمان امروز بود ... امروز بود قرارمان ... قرار &n......
ادامه مطلب
در گویِ امروز نظر کن!
پنجشنبه, پانزده دی ۱۴۰۱
در گویِ امروز نظر کن! می بینی؟ همه جاها اینجاست همه گاهها این&zwnj......
ادامه مطلب
سه بار شهادت دادم:
چهارشنبه, چهارده دی ۱۴۰۱
سه بار شهادت دادم: امروزست! به دینِ امروزم اکنون. هر دم را دروازهایست؛......
ادامه مطلب
دستورپخت شادخواریِ امروز
سه شنبه, سیزده دی ۱۴۰۱
دستورپخت شادخواریِ امروز: نخست تن را نگاهدار! آگاه، مهربان و آرام چون بب......
ادامه مطلب
امروز، آرایهایست از انتظارها
دوشنبه, دوازده دی ۱۴۰۱
امروز، آرایهایست از انتظارها رقصی که با آن میروی به آینده .........
ادامه مطلب
چه لرزان است زندگی!
یکشنبه, یازده دی ۱۴۰۱
چه لرزان است زندگی! در آینۀ روزگار چه روشن و بیتردید است! نورِ گنگِ امروز. &......
ادامه مطلب
رَف رَفِ گامهای گاه به گاه
شنبه, ده دی ۱۴۰۱
رَف رَفِ گامهای گاه به گاه بر برف؛ مرهم نرمِ پوشانندۀ زخمهای ذهن و زم......
ادامه مطلب
گوشههای لب باز شد
جمعه, نه دی ۱۴۰۱
گوشههای لب باز شد و آمد به جانبی خوشایند جایی زیرِ چین گونهها... ن......
ادامه مطلب
سپید است، سپید
پنجشنبه, هشت دی ۱۴۰۱
سپید است، سپید بساطِ گستردۀ این دشت ماهوری مرا دلیری راه رفتن نیست مرا پرواست از به......
ادامه مطلب
سرگردان چون کولیای رمیده از ایل
چهارشنبه, هفت دی ۱۴۰۱
سرگردان چون کولیای رمیده از ایل که هیچ خاک آرام نمیگیرد زیر پاهایش، از ترس&rlm......
ادامه مطلب
چه روشن دیدم امروز را!
سه شنبه, شش دی ۱۴۰۱
چه روشن دیدم امروز را! در آن مهِ هموارۀ ابهام چه خوب خو کرد چشمانم به این روشناییِ تار......
ادامه مطلب
اینجا دود هست
دوشنبه, پنج دی ۱۴۰۱
اینجا دود هست غبار هست و البته هنوز انبوهِ هوا گنبدی از آتش، امروز باز شعلۀ......
ادامه مطلب
حفرهای فروافتاد در همارگی؛
یکشنبه, چهار دی ۱۴۰۱
حفرهای فروافتاد در همارگی؛ آن هیچِ فراگیر، میلی شد به سویی زایش فزایندۀ شکل&z......
ادامه مطلب
یک روز ...
شنبه, سه دی ۱۴۰۱
یک روز ... قصهها چنین آغاز میشود؛ این است روایت دیگری، روایتِ من؛......
ادامه مطلب
تنم را میتکانم
جمعه, دو دی ۱۴۰۱
تنم را میتکانم از پسماندِ رویاهای دیروز خالی میشوم، خالیِ عالی!......
ادامه مطلب
تاریکم امروز
پنجشنبه, یک دی ۱۴۰۱
تاریکم امروز سیاهِ سیاه درست به سان نور. اکنون هوا روشنم است گیاه، سبزم......
ادامه مطلب
در بنِ تاریک زهدان زمان
چهارشنبه, سی آذر ۱۴۰۱
در بنِ تاریک زهدان زمان آفتابِ امروز آب شده فرو رفت به ناکجا نوای ماهوری عود می&rlm......
ادامه مطلب
این خانه تاریک است
سه شنبه, بیست و نه آذر ۱۴۰۱
این خانه تاریک است بیهودهاست بهدنبال سایه روشنی گشتن یا روزنی به نورِ......
ادامه مطلب
قدری شعلههای پاییزی درختانِ پشت پنجره
دوشنبه, بیست و هشت آذر ۱۴۰۱
قدری شعلههای پاییزی درختانِ پشت پنجره و چند آواز کوتاه کلاغ بگذارید بیامیزند پ......
ادامه مطلب
شکلها؛
یکشنبه, بیست و هفت آذر ۱۴۰۱
شکلها؛ انجماد رویدادها در یاد هستی؛ خانهای بر رخدادگیِ بی&rl......
ادامه مطلب
پرنده را دانهای نفشاندم
شنبه, بیست و شش آذر ۱۴۰۱
پرنده را دانهای نفشاندم آبی به آوندهای شمعدانی نریختم دست قندیل بستها......
ادامه مطلب
تن را امتدادیست
چهارشنبه, شانزده آذر ۱۴۰۱
تن را امتدادیست به روشنِ پیش رو و امتدادی دیگر به آتش مانده از گذار؛ به......
ادامه مطلب

ویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟
شنبه, سی مهر ۱۴۰۱
ویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟ من رقصِ مرگش میخواندم......
ادامه مطلب
نگاهش میکنم
یکشنبه, بیست و چهار مهر ۱۴۰۱
نگاهش میکنم اندک پولیست بهرۀ امروز، مثل یک کیک فنجانی برابر آشوب پرخاشجوی......
ادامه مطلب
سرگردان است دستهایم
شنبه, بیست و سه مهر ۱۴۰۱
سرگردان است دستهایم میانِ نواختن این گونههای نرم و چوب زبر دستۀ چکش... &nbs......
ادامه مطلب
دیشب انگار عنکبوتی
جمعه, بیست و دو مهر ۱۴۰۱
دیشب انگار عنکبوتی با تارهایی از هوا سرو رویم را بههم بافتهاس......
ادامه مطلب
بخشودهاید امروز
پنجشنبه, بیست و یک مهر ۱۴۰۱
بخشودهاید امروز اکنون که سر رسیدهاید و رویارویید با آنچ......
ادامه مطلب

مِهرِ امروز میآمیزد
سه شنبه, نوزده مهر ۱۴۰۱
مِهرِ امروز میآمیزد به هر به امروز آمدهای میپیونداندشان......
ادامه مطلب
چگونه نورِ تن اینسان سخت میشود؟
دوشنبه, هجده مهر ۱۴۰۱
چگونه نورِ تن اینسان سخت میشود؟ کبود میشود و فرومی&......
ادامه مطلب
آزاد کن! جانِ زن را
پنجشنبه, هفت مهر ۱۴۰۱
آزاد کن! جانِ زن را تا بیابد تهیای تاریکش را؛ آن روحِ دره را بزرگش دار! تا زمین زیرِ پای&......
ادامه مطلب
تاب میآوریاش چون آفتاب
چهارشنبه, شش مهر ۱۴۰۱
تاب میآوریاش چون آفتاب هنگام که رخدادها و &n......
ادامه مطلب
از کجا آمدی به امروز جان من؟
پنجشنبه, سی و یک شهریور ۱۴۰۱
از کجا آمدی به امروز جان من؟ از آن چشمۀ تاریک زندگی؟ از آفرینش رمزینههای تن&rlm......
ادامه مطلب
آنی بود در آن
پنجشنبه, بیست و چهار شهریور ۱۴۰۱
آنی بود در آن راندندش به قاف آنِ من اینجاست آمده امروز در این آن. فرزاد گلی-امروزن......
ادامه مطلب
دوستم ژوکر
دوشنبه, بیست و یک شهریور ۱۴۰۱
چشمهایش را ریز کرد، گوشه لبش را کمی بالا برد و نگاهی گذرا به من کرد. فهمیدم موج بعدی در راه اس......
ادامه مطلب
اینجا
چهارشنبه, شانزده شهریور ۱۴۰۱
اینجا امروزست آفتاب نشسته بر تاجِ سرم. شگفتا! آنجا، آن ماهِ پشت پنجرۀ......
ادامه مطلب

هزار بوسۀ عنابی
دوشنبه, چهارده شهریور ۱۴۰۱
هزار بوسۀ عنابی رقصانند بر شاخسار ظریف پر پیچ و خم... نه، این رقص عنابها نیست......
ادامه مطلب
وقتی که کودکی دبستانی بودم
یکشنبه, سیزده شهریور ۱۴۰۱
وقتی که کودکی دبستانی بودم، صبحها که چشم باز میکردم، قبل از آنکه به رفتن مدرسه و ر......
ادامه مطلب
امروزِ من کجاست؟
پنجشنبه, ده شهریور ۱۴۰۱
امروزِ من کجاست؟ امروزهای فراواقعیِ رسانههای فرداگیر؟ امروزِ پرشکایت من؟ امروزِ پرتمنا......
ادامه مطلب
دل پیچۀ مرد را هم نوید زایش هست؟
پنجشنبه, بیست و هفت مرداد ۱۴۰۱
دل پیچۀ مرد را هم نوید زایش هست؟ صدایی زنانه امروز در سرم میخواند. فرزاد گلی-امروزنا......
ادامه مطلبامشب پیالهای بده
جمعه, چهارده مرداد ۱۴۰۱
امشب پیالهای بده از آن تنگ شادیام از آن شراب کهنۀ &......
ادامه مطلب
تجربه خویشیاری
چهارشنبه, دوازده مرداد ۱۴۰۱
برنامه بهی و جلسات خویشیاری که در اون اعضا گروه تجربههاشونو هر هفته با هم به اشتراک میذارن از......
ادامه مطلبخاک، دادِ خویش بداد
جمعه, هفت مرداد ۱۴۰۱
«خاک، دادِ خویش بداد» * تراوید آبِ روانداد و آتش، جان داد هوا را بگو ! امروز......
ادامه مطلباز مرگ دارم زندگیام را
یکشنبه, دو مرداد ۱۴۰۱
از مرگ دارم زندگیام را تا زندگیام را نمردهام دیگر تا مرگ را زنده......
ادامه مطلبنشستن در این گذرِ بازار
پنجشنبه, سی تیر ۱۴۰۱
نشستن در این گذرِ بازار و قهوه نوشیدن در هیاهوی عبورها همهمۀ سایشِ نگاهها بر چ......
ادامه مطلب
مینشینیم امروز
چهارشنبه, بیست و نه تیر ۱۴۰۱
مینشینیم امروز روی این سکوی سیمانی کنارِ گذر دوست دارم این نسیمها را که ا......
ادامه مطلب
منحنیهای خوشایند تنها
سه شنبه, بیست و هشت تیر ۱۴۰۱
منحنیهای خوشایند تنها کشاننده، دردناک نگاههای هوسفام ربایند......
ادامه مطلبضربِ تند پیامهای همراه
دوشنبه, بیست و هفت تیر ۱۴۰۱
ضربِ تند پیامهای همراه و آهنگ مارشگونۀ کار انسانهای پرشما......
ادامه مطلب
نزدیک است که در بگیرد امروز
یکشنبه, بیست و شش تیر ۱۴۰۱
نزدیک است که در بگیرد امروز روغن لطیف زندگیام تا نورِ سخت استخوانهایم روا......
ادامه مطلبارغنون مینوازند انگار
شنبه, بیست و پنج تیر ۱۴۰۱
ارغنون مینوازند انگار جایی در زیر آب پردۀ خیس قلب را میلرزاند... دوباره در......
ادامه مطلببیقرار میشوی
جمعه, بیست و سه تیر ۱۴۰۲
بیقرار میشوی میگریزی به پریشانکاری، هرزگردیها......
ادامه مطلب
برخوردن تیلههای رنگی به هم
پنجشنبه, بیست و دو تیر ۱۴۰۲
برخوردن تیلههای رنگی به هم و افتادنشان درست در سورا......
ادامه مطلبزور میخواستم
چهارشنبه, بیست و یک تیر ۱۴۰۲
زور میخواستم یافتم برهم زدم قرار جهان را. یارایی است آرزوی من امروز روان&rlm......
ادامه مطلببه ناگاه سرزده امروز
سه شنبه, بیست تیر ۱۴۰۲
به ناگاه سرزده امروز این علفِ سبز تیز با آن گلهای سادۀ بینامش جُرمش تنها ای......
ادامه مطلبمیخواهیاش
دوشنبه, نوزده تیر ۱۴۰۲
میخواهیاش مییابیاش خشنودی اکنون از بختِ سازگار تمامْ زیس......
ادامه مطلب
ای بیبی خرد!
یکشنبه, هجده تیر ۱۴۰۲
ای بیبی خرد! ای خاموش نورافشان! ای راز سبز زمین! درآ! امروز درآ! تا بازآید فراوانی و بهی......
ادامه مطلبراز امروز را یافتم
پنجشنبه, شانزده تیر ۱۴۰۱
راز امروز را یافتم از این طومار کهنۀ چینی که هیچ خطش را نمیتوانم بخوانم. با لبخندی فرو......
ادامه مطلبچه هیبتی دارد امروز!
چهارشنبه, چهارده تیر ۱۴۰۲
چه هیبتی دارد امروز! هنگام که درمییابی امروز برای همیشه میماند در اکنون،......
ادامه مطلب
دوباره موجی نواخت
دوشنبه, دوازده تیر ۱۴۰۲
دوباره موجی نواخت گرههای دردناکِ تنم را خطوطِ شکستۀ زمان جا مانده در ماهیچه......
ادامه مطلب
بوی جادویی باران اینجا
شنبه, یازده تیر ۱۴۰۱
بوی جادویی باران اینجا از خاک تفتۀ کویر است زیبایی بهشتی این واحهها......
ادامه مطلب
هله هشدار!
جمعه, نه تیر ۱۴۰۲
هله هشدار! که دزدانِ خواست در جیب تواند در کمیناند در گوشی همراهت در رایانه&r......
ادامه مطلب
امروز
چهارشنبه, هشت تیر ۱۴۰۱
امروز مرزیست سوزان میانِ بود ـ باشِ خیال و باش ـ بودِ ازل. فرزاد گلی-......
ادامه مطلب
تنپیچهای درگرفتهاست
چهارشنبه, هفت تیر ۱۴۰۲
تنپیچهای درگرفتهاست واژهای میخواهم تا بگشایمش،......
ادامه مطلب
از آن چینِ دارچین
سه شنبه, شش تیر ۱۴۰۲
از آن چینِ دارچین تا هندِ هندوانه؛ از آن عطر رازآلود......
ادامه مطلب
دست بجنبان!
دوشنبه, پنج تیر ۱۴۰۲
دست بجنبان! تا که نریزد بارش آنات امروز برخاکِ فراموش. دست تهی دار!......
ادامه مطلب
دیواری بلند شده بود
پنجشنبه, دو تیر ۱۴۰۱
دیواری بلند شده بود بی هیچ روزنی به هیچ رویی غرغرهاش چون سایش آجرها برهم و غرشه......
ادامه مطلب
نخستین برج فصل را
چهارشنبه, یک تیر ۱۴۰۱
نخستین برج فصل را دگرگون گویند دومین را ایستا سومین، دوتندار امروز فصلی دیگر است دگرگون......
ادامه مطلب
نه هیچ دردِ دلیست
سه شنبه, سی و یک خرداد ۱۴۰۱
نه هیچ دردِ دلیست نه هیچ دلدردی آمده، رفته رفته را دل رُفته خورده، گواریده... بوده&......
ادامه مطلب
بوی جادویی باران اینجا
دوشنبه, سی خرداد ۱۴۰۱
بوی جادویی باران اینجا از خاک تفتۀ کویر است زیبایی بهشتی این واحهها هم و انفجار امروز......
ادامه مطلب
سپیدموی و سرخ روی
یکشنبه, بیست و نه خرداد ۱۴۰۱
سپیدموی و سرخ روی با اندامهای استوار، درست به دیدارم آمد امروز مینایی بر دوش راست&......
ادامه مطلب
هزاران سال است
شنبه, بیست و هشت خرداد ۱۴۰۱
هزاران سال است که میخواند بلبل گلِ امروز را. فرزاد گلی-امروزنامه...
ادامه مطلب
کوچک اندام بود
پنجشنبه, بیست و شش خرداد ۱۴۰۱
کوچک اندام بود چهرهاش بهیاد نمیماند هوشاش اندک دخترانش چشم به دهانش داشتن......
ادامه مطلب
دروازهایست امروز
سه شنبه, بیست و چهار خرداد ۱۴۰۱
دروازهایست امروز میگشاید هر بار چرخِ زمین را به سپهری دیگر آغازهای بیانجا......
ادامه مطلب
آه! دختر نارنجی پوش من
دوشنبه, بیست و سه خرداد ۱۴۰۱
آه! دختر نارنجی پوش من پیر شدی میان این دیوارها، پیر شدی و خیالهات هر روز پژمرد در باغچه......
ادامه مطلب
تفاوتیست میان بساط امروزِ سبزیفروش پیر
یکشنبه, بیست و دو خرداد ۱۴۰۱
تفاوتیست میان بساط امروزِ سبزیفروش پیر و سبزیهای هر روز این همه سال؟ شوخیه......
ادامه مطلب
در بویش نفس میکشم هنوز
شنبه, بیست و یک خرداد ۱۴۰۱
در بویش نفس میکشم هنوز و گرماش که جا مانده بر نرمای چرمین این صندلی چه رَنگی میدهد ب......
ادامه مطلب
امروز دل را سپهرهاست
سه شنبه, هفده خرداد ۱۴۰۱
امروز دل را سپهرهاست غم تنگ نمیکند جای شادی را و دردها تابی اسلیمیوار میدهند &......
ادامه مطلب
راستی در یادِ دریاچه مانده است
پنجشنبه, دوازده خرداد ۱۴۰۱
راستی در یادِ دریاچه مانده است رنگارنگِ افراها و کاجها پرندگان که رفتند و هنگامها که......
ادامه مطلب
دیرآمدی رفیق!
چهارشنبه, یازده خرداد ۱۴۰۱
دیرآمدی رفیق! دیر! پوست بر تنم نماند بس که بر غشای زمان ساییدهام دیرآمدی، دیر! وجانم بیات......
ادامه مطلب
من میگویم "همان"ام
سه شنبه, ده خرداد ۱۴۰۱
من میگویم "همان"ام و تو میگویی "آه! این همان است" همان که چشم داشتمش میگویی ه......
ادامه مطلب
زنگ ساعت ...
یکشنبه, هشت خرداد ۱۴۰۱
زنگ ساعت ... درست سر وقت. کدام خروس بهنگامترست؟ آنکه خورشید را میخواند یا آن د......
ادامه مطلب
مردمان کهن
شنبه, هفت خرداد ۱۴۰۱
مردمان کهن باشندگانی بودند از آرامش بزرگ، مردمان امروز باشاندیشندگانی از، با، به ، برای......
ادامه مطلب
نمییابمت هیچجا امروز
پنجشنبه, پنج خرداد ۱۴۰۱
نمییابمت هیچجا امروز نشانیات اما اینجاست ... یک فنجان به لیمو رو به اقاقی......
ادامه مطلب
کوتاه بود
چهارشنبه, چهار خرداد ۱۴۰۱
کوتاه بود بلندات در زمان کاش رسیده بود به امروز. فرزاد گلی - امروزنامه...
ادامه مطلب
در کودکیام
سه شنبه, سه خرداد ۱۴۰۱
در کودکیام چشمانم بسیار بزرگ بود و دهانم بسیار گشاد امروز چشمانی باریکتر دارم از نش......
ادامه مطلب
این جا امروزست
دوشنبه, دو خرداد ۱۴۰۱
این جا امروزست برق آفتاب بر تاجِ سرم شگفتا! آن ماهِ پشت پنجرهی تو روشنایی بساط دیشب من بود......
ادامه مطلب
یک فنجان چای
یکشنبه, یک خرداد ۱۴۰۱
در حالی که به جدیت شیرین چهرهاش نگاه میکردم دوباره جملاتش را تکرار کرد: "بله هر وق......
ادامه مطلب
شمیم پیچ پریشانِ امینالدوله
یکشنبه, یک خرداد ۱۴۰۱
شمیم پیچ پریشانِ امینالدوله بر رجهای استوار آجرهای سرخ مست آشوبِ امروزم و آرام سام......
ادامه مطلب
اردیبهشت است
شنبه, سی و یک اردیبهشت ۱۴۰۱
اردیبهشت است هوا دلبری میکند و آسمان با رنگها بازی، تو نیستی، واژهها میدو......
ادامه مطلب
آه! از این گاهنامههای خودشیفتگان
شنبه, سی و یک اردیبهشت ۱۴۰۱
آه! از این گاهنامههای خودشیفتگان کیهانی فراخ افتاده به زیر پای تودهای ناچیز خِرد شگرف......
ادامه مطلب
رودیست در من
پنجشنبه, بیست و نه اردیبهشت ۱۴۰۱
رودیست در من که آبِ امروز میدود در آن ......
ادامه مطلب
آفتاب امروز
دوشنبه, بیست و نه خرداد ۱۴۰۲
آفتاب امروز درخششیست کشاننده بر تنِ گیلاسهای نو رسیده تجربهی چند گازِ برشکافند......
ادامه مطلب
امروز عطر رازقی هست
سه شنبه, بیست و هفت اردیبهشت ۱۴۰۱
امروز عطر رازقی هست و آفتاب عصرانه، &n......
ادامه مطلب

کار غریبیست!
یکشنبه, بیست و پنج اردیبهشت ۱۴۰۱
کار غریبیست! به روزی همسفر روزگار گزیدن کار غریبیست تکثیر دستها و پاها و چشم&zw......
ادامه مطلب

هر واژه پوشیدست
پنجشنبه, بیست و دو اردیبهشت ۱۴۰۱
هر واژه پوشیدست ردایی واژه آجین؛ واژههای رداپوش ... هر نشئۀ اکنون میگستراندم به هر س......
ادامه مطلب
به وقت دیوانگی
چهارشنبه, بیست و یک اردیبهشت ۱۴۰۱
در یکی از آن اندرونیهای بازار دور میدان نقشجهان با مامان نشسته بودیم، شاید به خاطر طعم......
ادامه مطلب
عاشق بودن
چهارشنبه, بیست و یک اردیبهشت ۱۴۰۱
عاشق بودن آنجا زیستن است در تن معشوق چه هولناک است! که تنت بیاختیار برود به هرسو می&zwnj......
ادامه مطلب
مینوشم این شراب امروز را
سه شنبه, بیست اردیبهشت ۱۴۰۱
مینوشم این شراب امروز را تا مست شود کالبد پریشان دیروزم، &n......
ادامه مطلب
خورشیدهای آب دمیدند
دوشنبه, نوزده اردیبهشت ۱۴۰۱
خورشیدهای آب دمیدند از شبنمهای دشتها آبشیدهای دگرگونِ امروز تا بر شدنِ آب از نور. م......
ادامه مطلب
سپری شد امروز و هنوز
یکشنبه, هجده اردیبهشت ۱۴۰۱
سپری شد امروز و هنوز سپر نینداختی دیرگاهیست که جنگی نیست! فرزاد گلی - امروزنامه...
ادامه مطلب
یک آسمان بود
شنبه, بیست و هفت خرداد ۱۴۰۲
یک آسمان بود تا کلاغی گذشت خطی مایل، بلند، از پرواز اکنون دو آسمان دارد امروز. فرزاد گلی -......
ادامه مطلب
ساکن بود فضا
پنجشنبه, پانزده اردیبهشت ۱۴۰۱
ساکن بود فضا سنگین، فرو برنده دستی زدم، بیجهت لرزشی افتاد در من، در فضا آشوبی خوشایند بود......
ادامه مطلب
امروز
دوشنبه, دوازده اردیبهشت ۱۴۰۱
امروز کبوترانگیام آسودست زیر سایهی سبک یاس بودگیام. فرزاد گلی - امروز&zwnj......
ادامه مطلب
نخست یک دلِ سیر
یکشنبه, یازده اردیبهشت ۱۴۰۱
نخست یک دلِ سیر همه هست را نوش کردن سپس با سپاس، از خویش رستن بسطِ امروزم را مرزی نیست سپاس،......
ادامه مطلب
چشمهی زایای بازداری و بازنگری
یکشنبه, یازده اردیبهشت ۱۴۰۱
چندین ساله که ماه رمضونو بهانهای میکنم برای همراهی و سوار شدن بر موج انرژی جمعی عظیمی که......
ادامه مطلب
زیارتگاه پشه آب مرده!( به بهانه روز روانشناس؛ کیمیاگران زندگی بخش)
شنبه, ده اردیبهشت ۱۴۰۱
نمیدانستم بخندم یا گریه کنم وقتی از دخترک ظریف و خلاق دوستم شنیدم که زیارتگاهی ساخته برای پشه......
ادامه مطلب
از آن سیب سبز آبدار
پنجشنبه, هشت اردیبهشت ۱۴۰۱
از آن سیب سبز آبدار فقط یک طنین ترنگِ شکافتن فورانی، لطیف و چند لحظهی ترش و ......
ادامه مطلب
امروز، مرزیست سوزان
سه شنبه, شش اردیبهشت ۱۴۰۱
امروز، مرزیست سوزان میان بود ـ باشِ خیال و باش ـ بودِ ازل. فرزاد گلی - امروز......
ادامه مطلب
نگو! هنوز درد هست
دوشنبه, پنج اردیبهشت ۱۴۰۱
نگو! هنوز درد هست که دیگر به یاد نخواهی آورد آن همه آوارها که پاره، پاره از جان ترنجیده&zwn......
ادامه مطلب
میگفتم این چه طلسمیست؟
یکشنبه, چهار اردیبهشت ۱۴۰۱
میگفتم این چه طلسمیست؟ و نمیدانستم این سوال خود طلسم من است. امروز را پرسش از......
ادامه مطلب
نگاهش میکنم
چهارشنبه, سی و یک فروردین ۱۴۰۱
نگاهش میکنم اندک پولیست بهرۀ امروز مثل یک کیک فنجانی برابر آشوب پرخاشجوی کودکان گرسن......
ادامه مطلب
گم شده بود،
سه شنبه, سی فروردین ۱۴۰۱
گم شده بود، پیدا شد امروز بیهیچ کوششی. فرزاد گلی - امروزنامه...
ادامه مطلب
که دزدیدست امروزت را
دوشنبه, بیست و نه فروردین ۱۴۰۱
که دزدیدست امروزت را ای روح این دیار؟! ـ پردههای وهم، پردههایِ آز. بگو! رشکِ رفته نم......
ادامه مطلب
امروز مرا با هیچکس نسبت نیست
یکشنبه, بیست و هشت فروردین ۱۴۰۱
امروز مرا با هیچکس نسبت نیست جز از راه آن نسبتِ با خود، مرا هیچ نسبت با خود نیست جز آن که م......
ادامه مطلب
همه چیز آشکارست
شنبه, بیست و هفت فروردین ۱۴۰۱
همه چیز آشکارست در گشایشِ امروز تا نگفتی چه آشکارست! همه چیز پنهان است در پس زمان. فرزاد گلی......
ادامه مطلب
امروز را دو زمان است
پنجشنبه, بیست و پنج فروردین ۱۴۰۱
امروز را دو زمان است زمانِ آن؛ به آن، در سلسلهی رویدادها نابازگردنده، رو به آینده و زما......
ادامه مطلب
فریب ذهن
چهارشنبه, بیست و چهار فروردین ۱۴۰۱
نه تنها اعتقادی بر سرزدن به قبرها ندارم بلکه فراریام از آن، نمیدانم کجا نوشته که روح متو......
ادامه مطلب
انسان منهای یک پا
چهارشنبه, بیست و چهار فروردین ۱۴۰۱
انسان منهای یک پا میشود انسانی با گامهایی دیگر انسان منهای دو چشم انسان سپهری دیگر......
ادامه مطلب
تن پیچهای درگرفتهاست
دوشنبه, بیست و دو فروردین ۱۴۰۱
تن پیچهای درگرفتهاست واژهای میخواهم تا بگشایمش،  ......
ادامه مطلب
دیدار آفتاب
شنبه, بیست فروردین ۱۴۰۱
دیدار آفتاب تاجی زرین نهاد برسرم امروز این آب شاهد است و این چلچلۀ چرخان زیر ابرهای روشن. فرز......
ادامه مطلب
چه بهتر که نماز کنی
پنجشنبه, هجده فروردین ۱۴۰۱
چه بهتر که نماز کنی پنج گاهِ آفتاب امروز را ولو به دمی پنج ستون تا آوار نشود بر سرت خیال و ز......
ادامه مطلب
گاه موجهای زمان سخت بلندست
چهارشنبه, هفده فروردین ۱۴۰۱
گاه موجهای زمان سخت بلندست و تن میافتد به آشوبِ ناکجا حشر ارواح سرگردانِ هر زمان می......
ادامه مطلب
این برگهای سبز روشن؛
سه شنبه, شانزده فروردین ۱۴۰۱
این برگهای سبز روشن؛ این پنجههای بیدارِ افرا هرگز چنگ نمیزدند در بادهای فرازین......
ادامه مطلب
ویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟
دوشنبه, پانزده فروردین ۱۴۰۱
ویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟ من رقص مرگش میخواندم و تو دست افشانیِ نو شد......
ادامه مطلب
ارزش روزها
یکشنبه, چهارده فروردین ۱۴۰۱
ارزش روزهای زندگی ما در چیست؟! دستاوردهایی که داشتیم؟ خوشیهایی که کردهایم؟ ستاره&z......
ادامه مطلب
گل بده! نسترن!
یکشنبه, چهارده فروردین ۱۴۰۱
گل بده! نسترن! امروز گل بده! چشمام سبز شد بس که به هر چیز سر زده در میان برگهای ریزت......
ادامه مطلب
برابرست روز و شب
یکشنبه, بیست و نه اسفند ۱۴۰۱
برابرست روز و شب بشود که برابر شویم با خود و با هم! چیست این درخشش رازناک هوا؟ پرتوی یگا......
ادامه مطلب
خواست
شنبه, بیست و هشت اسفند ۱۴۰۱
گاری یا سبد خرید رو میکشیدم به سمت مغازهی مورد نظر، جهت خرید سفارشات مامان، تا برسم چند......
ادامه مطلب
در ایوان اطلسیها
شنبه, بیست و هشت اسفند ۱۴۰۱
در ایوان اطلسیها امروز را از بَر میخوانند به آوازِ همیشه هوهو هوهوهوهو فاخته......
ادامه مطلب
در این پنج روز آخر سال
چهارشنبه, بیست و پنج اسفند ۱۴۰۰
در این پنج روز آخر سال هر آنچه به سختی ساختهای هر آن چه سخت بردبارانه سنجیدهای به نر......
ادامه مطلب
قایقی کوچک
سه شنبه, بیست و چهار اسفند ۱۴۰۰
قایقی کوچک دارم روی دریای بزرگ و تا حدی متلاطم. سخت مشغول پارو زدنم. عرق کرده و گاهی از نفس افتاده.......
ادامه مطلب
گوشت را بر خاک بگذرا!
سه شنبه, بیست و چهار اسفند ۱۴۰۰
گوشت را بر خاک بگذرا! میشنوی؟ هزار جویبار روان است در آوندهای خواب و بیدار میبینی؟......
ادامه مطلب
امروز کدام رویهایم به دیدارم میآیند؟
دوشنبه, بیست و سه اسفند ۱۴۰۰
امروز کدام رویهایم به دیدارم میآیند؟ به هنگام دیدار خود را به جا خواهم آورد؟ سخت است......
ادامه مطلب
داشته را خواستن، هنر است
یکشنبه, بیست و دو اسفند ۱۴۰۰
داشته را خواستن، هنر است ناداشته را خواستن، شور. مرا دیگر سرنوشتی نیست قایق خواستنام را......
ادامه مطلب
میگویی چه پیشینه دارم؟
شنبه, بیست و یک اسفند ۱۴۰۰
میگویی چه پیشینه دارم؟ من بهشت آغازین را بیاد ندارم دورترین یادهایم درد ِزاده شدن است و در......
ادامه مطلب
از سالهای دور آمده بود
پنجشنبه, نوزده اسفند ۱۴۰۰
از سالهای دور آمده بود اندامهایش نقش رویدادهای دیری......
ادامه مطلب
دستورپخت شادخواریِ امروز
چهارشنبه, هجده اسفند ۱۴۰۰
دستورپخت شادخواریِ امروز: نخست تن را نگاهدار! آگاه، مهربان و آرام چون ببری در کمین بگذار......
ادامه مطلب
قصههای باغی
سه شنبه, هفده اسفند ۱۴۰۰
چهارسال پیش با ذوق و امید و آرزو دوتا نهال کوچک رازقی و یاس امین الدوله رو کاشتیم پای دی......
ادامه مطلب
امروز را یاد نیست
سه شنبه, هفده اسفند ۱۴۰۰
امروز را یاد نیست امروز را فریاد نیست امروز همواره در ......
ادامه مطلب
چه سخت است امروز!
دوشنبه, شانزده اسفند ۱۴۰۰
چه سخت است امروز! برای یادی که سخت انباشته است از خاطرات خیالهای بهشتی و نرمای همارهی......
ادامه مطلب
چه میدانستم که سوگها گاهی
یکشنبه, پانزده اسفند ۱۴۰۰
چه میدانستم که سوگها گاهی عمری درازتر از آدمها دارند! من فقط نمیدانستم چگ......
ادامه مطلب
بهگمانم دیشب
شنبه, چهارده اسفند ۱۴۰۰
بهگمانم دیشب خوابِ ابرهای امروز را دیده بودم شوق غریبی دارد به دیدار ابرهای فردا رفتن آن&z......
ادامه مطلب
از رشتههای حضور و خیال
پنجشنبه, دوازده اسفند ۱۴۰۰
از رشتههای حضور و خیال چنگی میسازم مینوازمش تا دراندازم کیهانِ همیشه امروزم......
ادامه مطلب
فهم نفهمی
چهارشنبه, یازده اسفند ۱۴۰۰
تا یاد داشتهام دنبال فهمیدن بودهام یا فکر کردم که چنین است و مدعی نفهمی, جز اندکی و کم......
ادامه مطلب
همه بودگیهایم
چهارشنبه, یازده اسفند ۱۴۰۰
همه بودگیهایم در امروز جان گرفته است ... بگذار! تا ابهام امروز را زندگی کنند رها از وضو......
ادامه مطلب
ترک عادت
دوشنبه, نه اسفند ۱۴۰۰
همیشه فکر میکردم درد تَرک اعتیاد چگونه است؟ وقتی تصمیم گرفتم تغییر و شخصیتم را عوض کنم و جور......
ادامه مطلب
رشتهی یاد
یکشنبه, هشت اسفند ۱۴۰۰
رشتهی یاد و دانههای بلورین امروزها و نقش یگانهای  ......
ادامه مطلب
تنام را میتکانم
شنبه, هفت اسفند ۱۴۰۰
تنام را میتکانم از پسماندِ رویاهای دیروز خالی میشوم، خالیِ عالی! تا چون اسفنجی......
ادامه مطلب
انتخاب
پنجشنبه, پنج اسفند ۱۴۰۰
«خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات مگر از نقش پراکنده ورق ساده کنی» به رژه و سا......
ادامه مطلب
برگ، برگ
پنجشنبه, پنج اسفند ۱۴۰۰
برگ، برگ ورق میخورند رویدادها لایه، لایه پس میروند یادها و امروزها؟ نه، اکنون مرا......
ادامه مطلب
روان است قطارِ امروز
سه شنبه, سه اسفند ۱۴۰۰
روان است قطارِ امروز میراندش میل و فضایی که میگذراندش با هر کشش اتاقکی نو میشود......
ادامه مطلب
امروز و تنها امروز
دوشنبه, دو اسفند ۱۴۰۰
امروز و تنها امروز یله میشوم بر خیزش موجِ هنگام امروز را که نخستین روز است از پس روزگا......
ادامه مطلب
چه لرزان است زندگی
یکشنبه, یک اسفند ۱۴۰۰
چه لرزان است زندگی! در آینهی روزگار چه روشن و بیتردید است امروز! فرزاد گلی - امروز......
ادامه مطلب
هنوز اینجاست بیپناه و گریان
شنبه, سی بهمن ۱۴۰۰
هنوز اینجاست بیپناه و گریان آن آزرده، و آن دیگری درمانده، غمگین روز به روز آمده......
ادامه مطلب
عمر، امتداد تن است در زمان
پنجشنبه, بیست و هشت بهمن ۱۴۰۰
عمر، امتداد تن است در زمان امتداد حافظه امروز، گشایشی است &n......
ادامه مطلب
روزی از روزهاست امروز؟
چهارشنبه, بیست و هفت بهمن ۱۴۰۰
روزی از روزهاست امروز؟ نه، که گشایشیست یگانه به همهی روزها و روزگاران. فرزاد گلی -......
ادامه مطلب

یک روز ...
یکشنبه, بیست و چهار بهمن ۱۴۰۰
یک روز ... قصهها چنین آغاز میشود؛ این روایت دیگری، روایتِ من از امروز ... فرزاد......
ادامه مطلب
در ستایش نوشتن
شنبه, بیست و سه بهمن ۱۴۰۰
منهمیشه خیلی نوشتنو دوست داشتم و زنگ انشاء ساعت محبوب تمام دوران تحصیلم بوده. از چ......
ادامه مطلب
پلک میگشاییام
شنبه, بیست خرداد ۱۴۰۲
پلک میگشاییام و چند پیاله نور بامدادی میریزد به کاسهی سرم آنگاه، رس......
ادامه مطلب
تاب میآوریاش چون آفتاب
چهارشنبه, بیست بهمن ۱۴۰۰
تاب میآوریاش چون آفتاب هنگام که رخدادها، &nb......
ادامه مطلب
دعوتیست آبی
سه شنبه, نوزده بهمن ۱۴۰۰
دعوتیست آبی، آسمانِ امروز برای پرواز دستها و چشمها &nbs......
ادامه مطلب
میدانی چهها دادهام
دوشنبه, هجده بهمن ۱۴۰۰
میدانی چهها دادهام تا اکنون اینجایم؟ میدانی چگونه آن به آن آمده&zwn......
ادامه مطلب
هر سپیدهدمان، صبا
یکشنبه, هفده بهمن ۱۴۰۰
هر سپیدهدمان، صبا میلغزد به بستر خیال تا جان بگیرد امروز برمیآید هر روز، &nbs......
ادامه مطلب
چه هیبتی دارد امروز!
شنبه, شانزده بهمن ۱۴۰۰
چه هیبتی دارد امروز! هنگام که درمییابی امروز برای همیشه میماند در اکنون، و هم در یا......
ادامه مطلب
سرگردان چون کولیای رمیده از ایل
پنجشنبه, چهارده بهمن ۱۴۰۰
سرگردان چون کولیای رمیده از ایل که هیچ خاک آرام نمیگیرد زیر پاهایش، از ترسها و......
ادامه مطلب
پیشین زادگانم
چهارشنبه, سیزده بهمن ۱۴۰۰
پیشین زادگانم و پسین زادگانم این شبکهی تارهای سخت ظریف که هستهی یاختههایم......
ادامه مطلب
نکند که پیر شوم اینجا
سه شنبه, دوازده بهمن ۱۴۰۰
نکند که پیر شوم اینجا و بپوسند همه امکانهای ارجمندم بر طاقچههای نمایش و فرام......
ادامه مطلب
بهشت موعود است
دوشنبه, یازده بهمن ۱۴۰۰
بهشت موعود است این خواب نسبتاً آرام شام بیبر و بویی با یاری چند گامی بر سنگفرش خیس......
ادامه مطلب

خودم را به تمامی جا میدهم
شنبه, نه بهمن ۱۴۰۰
خودم را به تمامی جا میدهم در بافتارِ اکنون تارهای لرزان نور، پودهای لغزان آگاهی در تافته&z......
ادامه مطلب
بگذار! تا بنوازد
چهارشنبه, شش بهمن ۱۴۰۰
بگذار! تا بنوازد بادِ امروز نهانِ نی ناگاهِ تنت را. فرزاد گلی - امروزنامه...
ادامه مطلب
میانۀ خطوط
سه شنبه, پنج بهمن ۱۴۰۰
غرق در افکارم سعی میکردم بین خطوط برانم. ماشینها تنگاتنگ هم خیابان را پوشانده بودند. جای سوزن......
ادامه مطلب
صخرهایست «امروز» در برابرم
سه شنبه, پنج بهمن ۱۴۰۰
صخرهایست «امروز» در برابرم بیشکل، بی&zw......
ادامه مطلب
یک بهره کتاب صبحگاهی
دوشنبه, چهار بهمن ۱۴۰۰
یک بهره کتاب صبحگاهی بشقاب روشن ناشتایی نوبتی کار نفسگیر و ناهار گرمِ رخوتانگی......
ادامه مطلب
مینوشیدیم (به مناسبت روز مادر)
یکشنبه, سه بهمن ۱۴۰۰
مینوشیدیم از آن گوارا درخت زندگیات آواز قلب تو آهنگِ بودنمان و آوازهات معمارِ......
ادامه مطلب
به من چه که این چند است ؟
پنجشنبه, سی دی ۱۴۰۰
به من چه که این چند است ؟ چند کالریست ؟ چند درصد چه؟ نه عددخوارم من نه عدد پوشم نه عددکا......
ادامه مطلب
که سرما سخت سوزان است...!
چهارشنبه, بیست و نه دی ۱۴۰۰
که سرما سخت سوزان است...! سر پل مارنان قدم میزنم، اُورکت گرمی پوشیدهام، هواسرد است. هیچ......
ادامه مطلب
برفِ امروز
چهارشنبه, بیست و نه دی ۱۴۰۰
برفِ امروز آشکارگی روشنِ بیتردید نهفتگی رنگهای دیروز. فرزاد گلی - امروزنامه...
ادامه مطلب
شنبه بازارِ تن است اینجا
سه شنبه, بیست و هشت دی ۱۴۰۰
شنبه بازارِ تن است اینجا کهنههای کاهنانۀ همیشگی هست هم تازههای امروزانۀ زایندگ......
ادامه مطلب
میدانی که معنیِ امروز
چهارشنبه, هفده خرداد ۱۴۰۲
میدانی که معنیِ امروز موقوف است به دیروز؟ آنچه هست میوههای درختِ بود است. نمید......
ادامه مطلب
میبینی
یکشنبه, بیست و شش دی ۱۴۰۰
میبینی چه بساطی گسترده است دیدار دوستان عزیزم با همه تردیدهایی که همیشه هست؟ ببین! چه رنگ......
ادامه مطلب
رودخانه
شنبه, بیست و پنج دی ۱۴۰۰
نشستهام به نظاره ...، در کنار رود؛ در همان پیچ دلخواهم که بستر رود پهنتر میشود و ردیف در......
ادامه مطلب
مسحور در اکنون
پنجشنبه, بیست و سه دی ۱۴۰۰
زندگی هر آدمی منحصر به فرده و با دیگری، متفاوت! در عین حال، پر از تکراره چه در زندگی آن فرد خ......
ادامه مطلب
سپاس از برآوردگیهای امروزم
پنجشنبه, بیست و سه دی ۱۴۰۰
سپاس از برآوردگیهای امروزم؛ گشایشهای تن از تنشهای همیشهاش که جانم را به......
ادامه مطلب
ترکیب کیمیایی امروز
چهارشنبه, بیست و دو دی ۱۴۰۰
ترکیب کیمیایی امروز: چند جرعه قهوهی سرد حجم فراگیر آواز گنجشکان و پرتوی ارغوانی شمعدانی؛ و......
ادامه مطلب
امروز دیگر زمین زیر پایت
دوشنبه, بیست دی ۱۴۰۰
امروز دیگر زمین زیر پایت صدا نخواهد کرد و آن تارهای پنهان رازهای دلات را در هوا رسم نخو......
ادامه مطلب
هیچ دیدهای
یکشنبه, نوزده دی ۱۴۰۰
هیچ دیدهای که در راهروهای دادگاهها و ادارهها چه فضاهای بکری هست برای گشایش ام......
ادامه مطلب
امروز کارگاهی دیگرست
چهارشنبه, پانزده دی ۱۴۰۰
امروز کارگاهی دیگرست برای برساختنِ خودی دیگر با چرخش خودانگیختهی نگاهی، به درنگی در پاسخی......
ادامه مطلب


شگفت است!
یکشنبه, دوازده دی ۱۴۰۰
شگفت است! که دیروزیان بازم میشناسند امروزم، با گذار از میان آن همه رویاییان و خوابِ......
ادامه مطلب
چکیست در وجه امروز
شنبه, یازده دی ۱۴۰۰
چکیست در وجه امروز واژگانی که پول میشود پولی که چیز میشود چیزی که کِیف می&zwn......
ادامه مطلب
چه آسودگی هوس انگیزیست!
چهارشنبه, هشت دی ۱۴۰۰
چه آسودگی هوس انگیزیست! کودکی خفته در آغوش پشمالوی سگی شمایلی از بهشت نخستین... م......
ادامه مطلب
گام به گام
سه شنبه, هفت دی ۱۴۰۰
گام به گام پیمودنِ شیب ناهموار بی شتاب، بی دلزدگی و راه را در موج گامها مزیدن پدیدآیی ف......
ادامه مطلب
رازست امروز
یکشنبه, پنج دی ۱۴۰۰
رازست امروز نه جوابی دارد نه شگردی نه نیرنگی تا بگشاییاش به کار گیریاش یا بگریزی ا......
ادامه مطلب
کجا میبردم امروز؟
شنبه, چهار دی ۱۴۰۰
کجا میبردم امروز؟ تنها تو میدانی که نمیدانمت. به نگاهی میشوراندم به در......
ادامه مطلب
چشمان گرد آبیاش ابرآلود بود
پنجشنبه, دو دی ۱۴۰۰
چشمان گرد آبیاش ابرآلود بود چون گرگی گرسنه دردهای امروز را میجست بال شکستهی جوج......
ادامه مطلب
چه روشن دیدم امروز را!
چهارشنبه, یک دی ۱۴۰۰
چه روشن دیدم امروز را! در آن مهِ هموارهی ابهام چه خوب خو کرد چشمانم به این روشنایی تار ه......
ادامه مطلب
در بنِ تاریک زهدان زمان
سه شنبه, سی آذر ۱۴۰۰
در بنِ تاریک زهدان زمان آفتابِ امروز آب شده فرو رفت به ناکجا نوای ماهوری عود میآید زمزمۀ آ......
ادامه مطلب
امروز برگهای خشک باغچه را کندم
دوشنبه, بیست و نه آذر ۱۴۰۰
امروز برگهای خشک باغچه را کندم و برگهای زردش را و آنها که آهنگ زردی گرفته بود......
ادامه مطلب
روز سوم
یکشنبه, بیست و هشت آذر ۱۴۰۰
دو روز بود که با او میخوابید و بیدار میشد. حرف میزد و بازی میکرد. با هم تلوی......
ادامه مطلب
رهروان دروغینِ راههای نابوده
یکشنبه, بیست و هشت آذر ۱۴۰۰
رهروان دروغینِ راههای نابوده حقارتهای خیالزی این بسیاران که منان بیمکانِ......
ادامه مطلب
امروز، آرایهایست از انتظارها
شنبه, بیست و هفت آذر ۱۴۰۰
امروز، آرایهایست از انتظارها رقصی که با آن به آینده میروی اگر لختی زمان را بازد......
ادامه مطلب
سلسالِ سیناش
پنجشنبه, بیست و پنج آذر ۱۴۰۰
سلسالِ سیناش آبشاری بود بلند و لطیف و هوای هایش که از پیاش آمد برای لحظهای......
ادامه مطلب
بیدارْ خواب بامدادی را
چهارشنبه, بیست و چهار آذر ۱۴۰۰
بیدارْ خواب بامدادی را هدهد میخواند چنان که گویی با من است طنین آواز امروزش میاف......
ادامه مطلب
بازساخت
سه شنبه, بیست و سه آذر ۱۴۰۰
چند روز پیش درغیابم بعد از تعمیرات، خونه رو سپرده بودم کارگر که تمیز کنه. وقتی رسیدم دیدم بعضی......
ادامه مطلب
دل آویزند موهبتهای خودآیند
دوشنبه, بیست و دو آذر ۱۴۰۰
دل آویزند موهبتهای خودآیند برگشاینده هم... نه، تو چشم به آسمان مدار! که آن چه سخت......
ادامه مطلب
بگذار بخوانمت امروز
یکشنبه, بیست و یک آذر ۱۴۰۰
بگذار بخوانمت امروز به نگاهی مهرین... اکنون ببین! چیزی به جز پیچکهای مهر میبینی؟ مهر......
ادامه مطلب
سه بار شهادت دادم
شنبه, بیست آذر ۱۴۰۰
سه بار شهادت دادم که امروزست آیا اکنون به دینِ امروزم؟ هردم دروازهایست؛ تشرّفی دیگ......
ادامه مطلب
چند چُرت شیرین بامدادی
پنجشنبه, هجده آذر ۱۴۰۰
چند چُرت شیرین بامدادی چند غلت به هر جهت پارهرویاهای پاییزی، بیسروته گشایشی&......
ادامه مطلب

این خانه تاریک است
دوشنبه, پانزده آذر ۱۴۰۰
این خانه تاریک است بیهودهاست بهدنبال سایه روشنی گشتن یا روزنی به نورِ گردآلودی. به ا......
ادامه مطلب
چند جرعه آب پرتقال مینوشی
یکشنبه, چهارده آذر ۱۴۰۰
چند جرعه آب پرتقال مینوشی درست به وقت امروز: آفرینشِ سپهر پرتقالی ابدی برای هر هنگام که بیا......
ادامه مطلب
قرارمان امروز بود
شنبه, سیزده آذر ۱۴۰۰
قرارمان امروز بود ... امروز بود قرارمان ... قرار، امروز بود. تو نیامدی قرار رفت امروز رفت و......
ادامه مطلب
دوباره شنیدن
پنجشنبه, یازده آذر ۱۴۰۰
گاهی برای ذخیرهی موضوعی مهم، صدای آن را ضبط میکنم و اغلب اوقات وقتی به این مکالمات که جن......
ادامه مطلب
هزاران خورشید دمیدهاست
پنجشنبه, یازده آذر ۱۴۰۰
هزاران خورشید دمیدهاست در این لالهزارِ شبنم آجین... آفتاب را خبر هست از بیش......
ادامه مطلب
نقطههای هوشمند نورانی
چهارشنبه, ده آذر ۱۴۰۰
نقطههای هوشمند نورانی پروازهایی نه به هرسو جنبشهایی نه بسامان ... پشههای......
ادامه مطلب
در راه
سه شنبه, نه آذر ۱۴۰۰
در راه از کجا آغاز نمایم؟! جای پای زمان را چگونه از ذهن خویش بزدایم؟ تارهایی به رسم و عادت......
ادامه مطلب
چه نسبتی است
دوشنبه, بیست و دو خرداد ۱۴۰۲
چه نسبتی است میانِ تنی که هست و آن تن دیگر که به آن اشاره میکنند؟ میانِ تنی که امروزِ......
ادامه مطلب
در گویِ امروز نظر کن!
یکشنبه, هفت آذر ۱۴۰۰
در گویِ امروز نظر کن! می بینی؟ همه جاها این جاست همه گاهها اینگاه گذشتگان دارند امر......
ادامه مطلب
چرا این آب اینقدر گواراست؟
شنبه, شش آذر ۱۴۰۰
چرا این آب اینقدر گواراست؟ تنام آرام است، چرا؟ و چرا انبوه گلهای پاییزی این&zw......
ادامه مطلب
زوزه میکشند هنوز در من
چهارشنبه, سه آذر ۱۴۰۰
زوزه میکشند هنوز در من نخستین گرگهای بیابانها و گاه امواج کوهپیکر دریای......
ادامه مطلب
کردهی امروز را رها کن!
سه شنبه, دو آذر ۱۴۰۰
کردهی امروز را رها کن! چون پیغامی در بطریای به دریا... جایی گشوده شود به هنگ......
ادامه مطلب
اینجا دود هست
دوشنبه, یک آذر ۱۴۰۰
اینجا دود هست غبار هست و البته هنوز انبوهِ هوا گنبدی از آتش بازهم شعلهی حیاتِ امر......
ادامه مطلب
دانههای آینده
یکشنبه, سی آبان ۱۴۰۰
دانههای آینده بر باد صبا بوی تنِ گلهای گونهگون و همهی ارتعاشهای آ......
ادامه مطلب
در میان چیزهای زمانمند
شنبه, بیست و نه آبان ۱۴۰۰
در میان چیزهای زمانمند تنها این تن من است که هر بار به قالب زمانی دیگر  ......
ادامه مطلب
اولِ روز
چهارشنبه, بیست و شش آبان ۱۴۰۰
بیدار شدم اما هنوز چشمهایم را باز نکرده بودم. به محض اینکه ذهنم شروع به کار کرد، به یاد بیشمار کاری......
ادامه مطلب
سپید است، سپید
دوشنبه, بیست و چهار آبان ۱۴۰۰
سپید است، سپید بساطِ گسترده این دشت ماهوری مرا دلیری راه رفتن نیست مرا پرواست از به هم زدنِ این......
ادامه مطلب
مینوشیدیم
شنبه, پانزده آبان ۱۴۰۰
مینوشیدیم از آن گوارا درخت زندگیات آواز قلب تو آهنگِ بودنمان و آوازهات معمارِ......
ادامه مطلب
پاس دار! آتش را
پنجشنبه, بیست آبان ۱۴۰۰
پاس دار! آتش را تا سرد نگردد جان در کار آتش را دار! که مهر، باز آمده امروز تا بداریاش در د......
ادامه مطلب

تماشایت تماشاییست
سه شنبه, هجده آبان ۱۴۰۰
تماشایت تماشاییست و چشمخندت مکاشفهایست نو به نو در شکافِ همیشهی: آ......
ادامه مطلب
هـيچ زهدانی خِرد نزاد
دوشنبه, هفده آبان ۱۴۰۰
هـيچ زهدانی خِرد نزاد و هیچ خِردی به گوری نخفت خیزش امروزست جاودان خرد میان خاکِ بود و بادِ......
ادامه مطلب
نقطهچینِ عصایش
یکشنبه, شانزده آبان ۱۴۰۰
نقطهچینِ عصایش امروز را تا همیشه امتداد میداد. فرزاد گلی - امروزنامه...
ادامه مطلب
گرایِ تن خیالپوش
پنجشنبه, سیزده آبان ۱۴۰۰
گرایِ تن خیالپوش و همبودی ابرِ امکان اکنونِ من بیرون افتاد &n......
ادامه مطلب
نور به حرف آمده
چهارشنبه, دوازده آبان ۱۴۰۰
نور به حرف آمده به هم تافته رویدادههای همه روینداده را به رویداده......
ادامه مطلب

سخت است نرم کردن دستی
سه شنبه, سی خرداد ۱۴۰۲
سخت است نرم کردن دستی که سخت شدست از کار تا نوازشگر باشد &nbs......
ادامه مطلب
صدای مخرب
یکشنبه, نه آبان ۱۴۰۰
تا همین چند سال پیش صدای پدرم به صورتی محو و ناپیدا در گوشم طنینانداز بود که میگفت: &laq......
ادامه مطلب
امروز، من
یکشنبه, نه آبان ۱۴۰۰
امروز، من نه پایبند هستام با هرآن چه که هست و نه وابستهی پیمانام با خواستم با......
ادامه مطلب
با هم
شنبه, هشت آبان ۱۴۰۰
بعد پیادهروی مفصل و نهار، سمج نشسته بودم داشتم با شور و ذوق و علاقه تو کامپیوتر یه......
ادامه مطلب
تنهایی دارم در پس
شنبه, هشت آبان ۱۴۰۰
تنهایی دارم در پس در انتظار تنهای پسین ممکناند تنهای امروزم چنان که تن&z......
ادامه مطلب
چهرهی من است
پنجشنبه, شش آبان ۱۴۰۰
چهرهی من است که امروز را نقشی دیگر بسته؟ یا نگاهم از میان آینه &nb......
ادامه مطلب
چه کنم اگر که نقشِ یاد را
چهارشنبه, پنج آبان ۱۴۰۰
چه کنم اگر که نقشِ یاد را موجهای زمان نشوید؟ و فراموشی جز غباری بر صخرهی خاطره&zwnj......
ادامه مطلب
گرهیست لغزان
سه شنبه, چهار آبان ۱۴۰۰
گرهیست لغزان بر شگرف رشتههای زمان امروزِ از هر سو &n......
ادامه مطلب
چشمه سبز
دوشنبه, سه آبان ۱۴۰۰
از کوچه باغ به سمت راهی پیچیدیم که میشد با آن خودمان را به مسیرِ مسلط به دره که موازی رو......
ادامه مطلب
برگ از برگ نمیجنبد
پنجشنبه, بیست و نه مهر ۱۴۰۰
برگ از برگ نمیجنبد، در طبیعتِ درونت وزشی، نه و نه رانشی کردن و نبودن درست به همان رنگ&zw......
ادامه مطلب
مهر و قهر
چهارشنبه, بیست و هشت مهر ۱۴۰۰
زندگی را میتوان در دو بستر، دو زمین، دو راه پیمود: مهر و قهر مهر، بستری است که بر آن همه چیز......
ادامه مطلب
مهتاب در پیچِ گیسوان تو افتادست
سه شنبه, بیست و هفت مهر ۱۴۰۰
مهتاب در پیچِ گیسوان تو افتادست و آفتاب بر چینِ پیشانی من رشتههایی از امواج و اعداد در میان......
ادامه مطلب
دو پردیس است اینجا
یکشنبه, بیست و پنج مهر ۱۴۰۰
دو پردیس است اینجا دو چشمهسار دو رود میوههای دوگانیِ گلگون جفت شده تنها......
ادامه مطلب
این تن؛ دروغ میگوید به شما که منام
شنبه, بیست و چهار مهر ۱۴۰۰
این تن؛ دروغ میگوید به شما که منام این تنِ من نیست نه، این منِ این تن نیست چه شوخ&zwn......
ادامه مطلب
این قطرههای آبگون
پنجشنبه, بیست و دو مهر ۱۴۰۰
این قطرههای آبگون که میریزند در رگم امروز آن سنگِ مرگ را سوراخ خواهد کرد؟ باورم......
ادامه مطلب
عدالت
چهارشنبه, بیست و یک مهر ۱۴۰۰
عدالت در کنار جسم بیجان و منجمد یک دوست که میدیدم فرصتهایش برای رشد بسیار محدود بوده، ب......
ادامه مطلب
آیندگیام آمده امروز
چهارشنبه, بیست و یک مهر ۱۴۰۰
آیندگیام آمده امروز اینجاست بزنگاهِ همیشه ـ اکنون. فرزاد گلی - امروزنامه...
ادامه مطلب
ترکهای دیوار
جمعه, دوازده خرداد ۱۴۰۲
ترکهای دیوار نیک جایی برای زیست مورچگان شکافِ امروز هنگام نوپدیدیِ جان. فرزاد گلی......
ادامه مطلب
تجربههای باغی
دوشنبه, نوزده مهر ۱۴۰۰
از اسفند ماه با شیوع ناگهانی و جدی کرونا و قرنطینه خودخواسته، شهرو ترک کردیم و اومدیم باغی که......
ادامه مطلب
قدری شعلههای پاییزی درختانِ پشت پنجره
دوشنبه, نوزده مهر ۱۴۰۰
قدری شعلههای پاییزی درختانِ پشت پنجره و چند آواز کوتاه کلاغ بگذارید بیامیزند پرتوها و آواها......
ادامه مطلب
چه میشد اگر امروزم را
یکشنبه, هجده مهر ۱۴۰۰
چه میشد اگر امروزم را رسم میکردم بر فضا با چند کشوقوس جانانه و لمیدن در آفتاب......
ادامه مطلب
وانهادن کابوس دیشب
شنبه, هفده مهر ۱۴۰۰
وانهادن کابوس دیشب به همان درههای دور ینگِ خیال آب و آینه را سلام دادن و طرح لبخندی انداخ......
ادامه مطلب
این همه داستان نمیخواهم
چهارشنبه, چهارده مهر ۱۴۰۰
این همه داستان نمیخواهم و نه هیچ واژهای امروزم را با همین الف میسازم.......
ادامه مطلب
دم را خوش باش!
دوشنبه, دوازده مهر ۱۴۰۰
دم را خوش باش! نیک پندیست! برای قوطی پپسی تا قند غلیظ سیاهش را فروببری بینباری در تن فردا......
ادامه مطلب
میگفت لیوان سربسته به چهکار میآید؟
پنجشنبه, هشت مهر ۱۴۰۰
میگفت لیوان سربسته به چهکار میآید؟ آن هم وقتی که ته نداشته باشد! چرا نمی&z......
ادامه مطلب
چه عطرآلود دانشِ شیرینی!
سه شنبه, شش مهر ۱۴۰۰
چه عطرآلود دانشِ شیرینی! چه لعاب لطیفی میدهد به تنم! مزۀ موزِ تازۀ امروز. فرزاد گلی -......
ادامه مطلب
هنگامیست در جایی از شب
شنبه, سیزده خرداد ۱۴۰۲
هنگامیست در جایی از شب هنگامی لطیف، سرگردان که رودِ یادآر در آن میرسد به رو......
ادامه مطلب
سرگردان است دستهایم
شنبه, سه مهر ۱۴۰۰
سرگردان است دستهایم میانِ نواختن این گونههای نرم و چوب زبر دستۀ چکش...  ......
ادامه مطلب
مهرروزِ مهرماه است
پنجشنبه, یک مهر ۱۴۰۰
مهرروزِ مهرماه است کارم امروز مهرِ مهر تنی ندارم جز این بادی که میوزد میان......
ادامه مطلب
برخورد تیلههای رنگی به هم
چهارشنبه, سی و یک شهریور ۱۴۰۰
برخورد تیلههای رنگی به هم و افتادنشان درست در سوراخ آنگاه فوران پ......
ادامه مطلب
ماه مینوازد
سه شنبه, سی شهریور ۱۴۰۰
ماه مینوازد همه سکوتهای امروز را. فرزاد گلی - امروزنامه...
ادامه مطلب
سایش سایۀ ابری تنها
پنجشنبه, یازده خرداد ۱۴۰۲
سایش سایۀ ابری تنها مور مور میکند پوست امروزم را نسجِ سایهاش انگار نوری......
ادامه مطلب
جدا کنید!
یکشنبه, بیست و هشت شهریور ۱۴۰۰
«جدا کنید! نور را از تاریکی، پلشت را از پاک» میلرزد تنام ازاین بانگ چه ش......
ادامه مطلب
به ناگاه سرزده امروز
شنبه, بیست و هفت شهریور ۱۴۰۰
به ناگاه سرزده امروز این علفِ سبز تیز با آن گلهای سادهی بینامش جُرمش تنها این ا......
ادامه مطلب
از بیزمان آمده است به امروز
جمعه, بیست و شش شهریور ۱۴۰۰
از بیزمان آمده است به امروز افتاده در آغوش آگاهیات تا بیاموزیاش؛ تا بیاموزانی&......
ادامه مطلب
آمدهای به پادشاهی شرّ
چهارشنبه, بیست و چهار شهریور ۱۴۰۰
آمدهای به پادشاهی شرّ ببین! هیچ شیطانی میبینی اینجا؟ جز احساسهای سنگشده و اندی......
ادامه مطلب
من، بیپدر
سه شنبه, بیست و سه شهریور ۱۴۰۰
من، بیپدر من، بیمادر درآمدهام از زیرِ بتۀ امروز. فرزاد گلی - امروز......
ادامه مطلب
گاه میآید امروز
دوشنبه, بیست و دو شهریور ۱۴۰۰
گاه میآید امروز به رفتار نسیمی نوازنده و گاه به کردارِ بمبی که زمین را میبرد به هوا......
ادامه مطلب
ای بیبی خرد!
پنجشنبه, هجده شهریور ۱۴۰۰
ای بیبی خرد! ای خاموش نورافشان! ای راز سبز زمین! درآ! امروز درآ! تا بازآید فراوانی و بهی......
ادامه مطلب
در این آینۀ کهنۀ سنگی
چهارشنبه, هفده شهریور ۱۴۰۰
در این آینۀ کهنۀ سنگی هنوز قدری بخت ماندهاست نوری مسین در چشمهایم میبینم رنگ......
ادامه مطلب

قورباغه جهیده به آب
یکشنبه, چهارده شهریور ۱۴۰۰
قورباغه جهیده به آب سه موج افتاد بر این سطوح جیوهسانِ سبزفام سه تیرِ تیز آفتابی تازید به......
ادامه مطلب
گلهای کاغذی،
شنبه, سیزده شهریور ۱۴۰۰
گلهای کاغذی، چون سایههای فضاگیر و مهتابیِ امشب تنها از نامش روشن است دراز میکشم بر......
ادامه مطلب
مادرم نمیخواستام
پنجشنبه, یازده شهریور ۱۴۰۰
مادرم نمیخواستام نمیخواست مادرم باشد نمیخواست باشم. اینک چیست این شبحِ ن......
ادامه مطلب

راز امروز را یافتم
سه شنبه, نه شهریور ۱۴۰۰
راز امروز را یافتم از این طومار کهنۀ چینی که هیچ خطش را نمیتوانم بخوانم با لبخندی فروتن لم می&zw......
ادامه مطلب
گرداناند ساعتها
دوشنبه, هشت شهریور ۱۴۰۰
گرداناند ساعتها رواناند رودها میریزند برگهای نارون پیر و میفر......
ادامه مطلب
سپیدست، سپید
یکشنبه, هفت شهریور ۱۴۰۰
سپیدست، سپید گیس بلند خیسش چون درۀ دراز پر از شکوفههای سیب ژرف آرام جاریست ......
ادامه مطلب
دیدار آفتاب
شنبه, شش شهریور ۱۴۰۰
دیدار آفتاب تاجی زرین نهاد برسرم امروز این آب شاهد است و این چلچلۀ چرخان زیر ابرهای روشن. فرز......
ادامه مطلب
تاریکام امروز
پنجشنبه, چهار شهریور ۱۴۰۰
تاریکام امروز سیاهِ سیاه درست به سان نور اکنون هوا روشنم است گیاه، سبزم جنبندگان، رق......
ادامه مطلب
مینشینیم امروز
سه شنبه, دو شهریور ۱۴۰۰
مینشینیم امروز روی این سکوی سیمانی کنار گذر دوست دارم این نسیمها را که از تن&zwn......
ادامه مطلب
تا میگشاید بند را دلبند
دوشنبه, یک شهریور ۱۴۰۰
تا میگشاید بند را دلبند دور میشود درد میگیرد جاهایی از تنت که نمیدانستی......
ادامه مطلب
تفاوتیست میان بساط امروزِ سبزیفروش پیر
یکشنبه, سی و یک مرداد ۱۴۰۰
تفاوتیست میان بساط امروزِ سبزیفروش پیر و سبزیهای هر روز این همه سال؟ شوخی&zwn......
ادامه مطلب
آن شاخۀ خشکیدۀ دیروز
سه شنبه, بیست و شش مرداد ۱۴۰۰
آن شاخۀ خشکیدۀ دیروز آن مرگ سیاهِ در خود پیچیده خاموش و سرد افتاده بود کنار جادهای دور اک......
ادامه مطلب
شادی لب پر میزد
چهارشنبه, سی و یک خرداد ۱۴۰۲
شادی لب پر میزد در میان صنوبران و خرزهرههای سرخ و سپید و ما بر گورها جستوخیز می&......
ادامه مطلب
امروز
یکشنبه, بیست و چهار مرداد ۱۴۰۰
امروز در آخرین پرتوهای آفتاب حبابهای بیگاه را دیدم دیدم آن درخششهای رازآلود را که......
ادامه مطلب
ببین!
شنبه, بیست و سه مرداد ۱۴۰۰
ببین! این است آن راهِ شاهی بیآغاز راهی ناپیدا که میگذرد &nb......
ادامه مطلب
روحِ بخت من است امروز
پنجشنبه, بیست و یک مرداد ۱۴۰۰
روحِ بخت من است امروز این مرغک دریایی چرخان؟ از پس آن همه روزهای آب و شبهای آب باور کن! دو......
ادامه مطلب
بر این تپه کوچک سنگآجین
چهارشنبه, بیست مرداد ۱۴۰۰
بر این تپه کوچک سنگآجین تک درخت هلو هزار فراخوانِ سرخ تپنده برای من رهروی گمراه.......
ادامه مطلب
خورشید را امروز پرتوی دیگرست؟
سه شنبه, نوزده مرداد ۱۴۰۰
خورشید را امروز پرتوی دیگرست؟ یا من ندیده بودم ماهِ رُخت را؟ از کجا خریدی این چای را؟ بخ......
ادامه مطلب
سپیدموی و سرخ روی
دوشنبه, هجده مرداد ۱۴۰۰
سپیدموی و سرخ روی با اندامهای استوار، درست به دیدارم آمد امروز مینایی بر دوش راست......
ادامه مطلب
در بویش نفس میکشم هنوز
یکشنبه, هفده مرداد ۱۴۰۰
در بویش نفس میکشم هنوز و گرماش که جا مانده بر نرمای چرمین این صندلی چه رَنگی می&z......
ادامه مطلب
در روزگاران رازورزیام
شنبه, شانزده مرداد ۱۴۰۰
در روزگاران رازورزیام شنیده بودم از کیمیاکاران از غار ناپیدای نافِ زمین نقطۀ گسستِ......
ادامه مطلب
کنار تپهای شنی چادر زده بودم
پنجشنبه, چهارده مرداد ۱۴۰۰
کنار تپهای شنی چادر زده بودم رو به ماه بزرگ و سرخ سه لکلک گرد ماه میچرخیدن......
ادامه مطلب
هیچ دیدهای
سه شنبه, دوازده مرداد ۱۴۰۰
هیچ دیدهای که در راهروهای دادگاهها و ادارهها چه فضاهای بکری هست برای......
ادامه مطلب
یکصد و سی و پنجم است امروز
دوشنبه, یازده مرداد ۱۴۰۰
یکصد و سی و پنجم است امروز و ما نشسته بر هُرم زمین تا ستاره بدمد ......
ادامه مطلب
نگو! هنوز درد هست
یکشنبه, ده مرداد ۱۴۰۰
نگو! هنوز درد هست که دیگر به یاد نخواهی آورد آن همه آوارها که پاره، پاره از جان&zw......
ادامه مطلب
صدا زدم امروز
شنبه, نه مرداد ۱۴۰۰
صدا زدم امروز همه احساسهایم را از جایی در دلام که همیشه بیچرا روشن ب......
ادامه مطلب
خاک، دادِ خویش بداد
پنجشنبه, هفت مرداد ۱۴۰۰
«خاک، دادِ خویش بداد» * تراوید آبِ روانداد و آتش، جان داد هوا را بگو ! امرو......
ادامه مطلب
عشق است این که می نگرد در عشق
چهارشنبه, شش مرداد ۱۴۰۰
عشق است این که می نگرد در عشق میوزد و میوزاند زمان را هرروز را آمده امروز......
ادامه مطلب

امروز را که نگاشتهاست بر ایوان؟
دوشنبه, چهار مرداد ۱۴۰۰
امروز را که نگاشتهاست بر ایوان؟ یک ریسهی بلند، رنگارنگ &......
ادامه مطلب
راستی در یادِ دریاچه مانده است
یکشنبه, سه مرداد ۱۴۰۰
راستی در یادِ دریاچه مانده است رنگارنگِ افراها و کاجها پرندگان که رفتند و هنگام&zw......
ادامه مطلب
خورشیدهای آب دمیدند
شنبه, دو مرداد ۱۴۰۰
خورشیدهای آب دمیدند از شبنمهای دشتها آبشیدهای دگرگونِ امروز تا بر شدنِ آب ا......
ادامه مطلب
مرا به اکنونِ تو راه نیست
پنجشنبه, سی و یک تیر ۱۴۰۰
مرا به اکنونِ تو راه نیست گذار نیست از این حبابِ نور  ......
ادامه مطلب
مینشانمات امروز
دوشنبه, بیست و هشت تیر ۱۴۰۰
مینشانمات امروز به تماشای تاریکی تا ببینی چه بسیارند ساحتهای سیاهی......
ادامه مطلب
چه دیر گفتم که نیازت دارم!
یکشنبه, بیست و هفت تیر ۱۴۰۰
چه دیر گفتم که نیازت دارم! چه دیر یافتم! این تهی را &n......
ادامه مطلب
درختان، باد را رقصاناند
پنجشنبه, بیست و چهار تیر ۱۴۰۰
درختان، باد را رقصاناند باد، گرما را گرما، آن بانگ نخستین را وجانِ سرایندۀ من......
ادامه مطلب
سایههایی با من است،
چهارشنبه, بیست و سه تیر ۱۴۰۰
سایههایی با من است و ابرهایی که از سرزمینهایی دیر میآیند میگویم چرا......
ادامه مطلب
میخواهیاش
سه شنبه, بیست و دو تیر ۱۴۰۰
میخواهیاش مییابیاش خشنودی اکنون از بختِ سازگار تمامْ زیستن ا......
ادامه مطلب
گرهی لطیف در تنام افتادست
دوشنبه, بیست و یک تیر ۱۴۰۰
گرهی لطیف در تنام افتادست میخورد هر بار چیزی به تارهای نهفتش میلرزاند......
ادامه مطلب
هر روز را
یکشنبه, بیست تیر ۱۴۰۰
هر روز را راه یکیست امروز را بسیار فرزاد گلی - امروزنامه -------------------------......
ادامه مطلب
دیدی چگونه ریسهی چراغهای انتظاراتم
شنبه, نوزده تیر ۱۴۰۰
دیدی چگونه ریسهی چراغهای انتظاراتم به رویدادی که چشم نداشتماش گسیخت؟ ام......
ادامه مطلب
قل قلِ معنا بود در من
پنجشنبه, هفده تیر ۱۴۰۰
قل قلِ معنا بود در من و خود چیزی بیمعنا بودم &nbs......
ادامه مطلب
امروز و تنها برای امروز
چهارشنبه, شانزده تیر ۱۴۰۰
امروز و تنها برای امروز هِی میزنم همه خیالهام را که بیایند سوی تو......
ادامه مطلب
ای صاحب فال!
سه شنبه, پانزده تیر ۱۴۰۰
ای صاحب فال! امروز روز توست خورشیدِ تن در شرف است تا مشتری اکنونی تنت را بیدار......
ادامه مطلب
دل پیچۀ مرد را هم نوید زایش هست؟
دوشنبه, چهارده تیر ۱۴۰۰
دل پیچۀ مرد را هم نوید زایش هست؟ صدایی زنانه در سرم امروز میخواند. فرزاد گلی - امروز&......
ادامه مطلب
از کجا میآمد این آواز؟
شنبه, دوازده تیر ۱۴۰۰
از کجا میآمد این آواز؟ چه انحنای غریبی داد ......
ادامه مطلب
چگونه جانی چنین بزرگ
یکشنبه, بیست و یک خرداد ۱۴۰۲
چگونه جانی چنین بزرگ جاشده در این اندکجای تن؟ مانا مهر همیشهات چگونه درآمده......
ادامه مطلب
ایستادهاند این جا
چهارشنبه, نه تیر ۱۴۰۰
ایستادهاند این جا امروزهای ممکن امروز لرزش پَر هفترنگِ شاپرکی گاهی آفر......
ادامه مطلب
دیشب انگار عنکبوتی با تارهایی از هوا
سه شنبه, هشت تیر ۱۴۰۰
دیشب انگار عنکبوتی با تارهایی از هوا سرو رویم را بههم بافتهاست هر چه بالا می&zwn......
ادامه مطلب
یک واژه بیشتر شاید
یکشنبه, شش تیر ۱۴۰۰
یک واژه بیشتر شاید بس بود برای آزادی امروز و شاید اگر یک واژه کمتر &nb......
ادامه مطلب
سوزشِ دمها
شنبه, پنج تیر ۱۴۰۰
سوزشِ دمها لرزشِ ماهیچهها و کوهها که لایه لایه  ......
ادامه مطلب
چه پنهان کردهای امروز
پنجشنبه, سه تیر ۱۴۰۰
چه پنهان کردهای امروز ای آب چشمسار در پس بیرنگی زلال روشنت؟ هزار ماهیِ آب رنگ می&z......
ادامه مطلب
امروز
چهارشنبه, دو تیر ۱۴۰۰
امروز در وادی وای؛ در سرزمین مرزیِ بادهایم نه روشنام، نه سیاه جانِ روان&zw......
ادامه مطلب

گوشههای لب باز شد
دوشنبه, سی و یک خرداد ۱۴۰۰
گوشههای لب باز شد و آمد به جانبی خوشایند جایی زیرِ چین گونهها... ناگاه نرسید......
ادامه مطلب
امروز نشستهایم
یکشنبه, سی خرداد ۱۴۰۰
امروز نشستهایم حیران در سوگ نیاکانِ نازادهمان چگونه تاب آورده استخوان......
ادامه مطلب
بیا!
شنبه, بیست و نه خرداد ۱۴۰۰
بیا! تا هنوز امروزست. دالان تاکها چلچراغ انگورهای روزفام و شبفام درست در میانه&zwn......
ادامه مطلب

امروز را
دوشنبه, بیست و چهار خرداد ۱۴۰۰
امروز را در پیِ پایداریِ شتابان نباش! پریشانی را بردبارانه باش! هماره بادهای روشن......
ادامه مطلب
دوباره موجی نواخت
یکشنبه, بیست و سه خرداد ۱۴۰۰
دوباره موجی نواخت گرههای دردناکِ تنم را خطوطِ شکستۀ زمان جا مانده در ماهیچه&......
ادامه مطلب
مِهرم
شنبه, بیست و دو خرداد ۱۴۰۰
مِهرم تا از امروز سرزدهام. فرزاد گلی - امروزنامه ----------------------------......
ادامه مطلب
گویی هر بار
پنجشنبه, بیست خرداد ۱۴۰۰
گویی هر بار در گاه و جایی دیگر پلک میگشود نور چهرهاش ورق میخورد هم......
ادامه مطلب
چه هنگامه شورانگیزیست امروز
چهارشنبه, نوزده خرداد ۱۴۰۰
چه هنگامه شورانگیزیست امروز جویبارانی بهاری ......
ادامه مطلب
در پرسه بودم امروز
دوشنبه, هفده خرداد ۱۴۰۰
در پرسه بودم امروز در رای ـ سپهر از خبری به درگاهی هشیاریام آویخته بود هربار به ت......
ادامه مطلب
پرنده را دانهای نفشاندم
پنجشنبه, سیزده خرداد ۱۴۰۰
پرنده را دانهای نفشاندم آبی به آوندهای شمعدانی نریختم دست قندیل بستهای را......
ادامه مطلب
دیرآمدی رفیق !
سه شنبه, یازده خرداد ۱۴۰۰
دیرآمدی رفیق ! دیر! پوست بر تنم نماند بس که بر غشای زمان ساییدهام دیرآمدی، دیر......
ادامه مطلب
حفرهای فرو افتاد در همارگی؛
دوشنبه, ده خرداد ۱۴۰۰
حفرهای فرو افتاد در همارگی؛ آن هیچِ فراگیر، میلی شد به سویی زایش فزاینده شکل......
ادامه مطلب
بخشودهاید امروز
یکشنبه, نه خرداد ۱۴۰۰
بخشودهاید امروز اکنون که سر رسیدهاید و رویارویید با آنچه کرده&zw......
ادامه مطلب
هیس!
شنبه, هشت خرداد ۱۴۰۰
هیس! این جاست امروز. فرزاد گلی - امروزنامه ----------------------------------- ---------......
ادامه مطلب
جامی تهی
پنجشنبه, شش خرداد ۱۴۰۰
جامی تهی شیشهای شکسته چنتهای سوراخ کلاهی نخنما و یک پول سیاه دار......
ادامه مطلب
به بوستان رفتن
چهارشنبه, پنج خرداد ۱۴۰۰
به بوستان رفتن به بوستان شدن است در خانه ماندن، در خانه شدن پیالهای......
ادامه مطلب
در جبهۀ جنوب پیاده شدم
سه شنبه, چهار خرداد ۱۴۰۰
در جبهۀ جنوب پیاده شدم سایهساری وسیع بود و من پرتاب شدم به حجم عمیقِ بوی کُنار و و......
ادامه مطلب
سه روز رفت
دوشنبه, سه خرداد ۱۴۰۰
سه روز رفت و تو در نیامدی از آن خاکِ سرد و نمور و من تنهاترین بودم در این انتظارِ گ......
ادامه مطلب
آمدهام
شنبه, یک خرداد ۱۴۰۰
آمدهام تنها به امروز. فرزاد گلی – امروزنامه ---------------------------......
ادامه مطلب
بگذار! امروز فاش بگویمت
پنجشنبه, سی اردیبهشت ۱۴۰۰
بگذار! امروز فاش بگویمت همه چیز واقعیست خیالْ اندیشیهای سست &nbs......
ادامه مطلب
امروز هیچکس نیست
چهارشنبه, بیست و نه اردیبهشت ۱۴۰۰
امروز هیچکس نیست اینجا هیچ نیست تنها پچپچهایست فراگیر راز را می......
ادامه مطلب
به امروز آمدهام
دوشنبه, بیست و هفت اردیبهشت ۱۴۰۰
به امروز آمدهام تا ببازم داشت را به خواست بر صفحهی جیوهسانِ اکنو......
ادامه مطلب
چه را میجویی در سرت؟
یکشنبه, بیست و شش اردیبهشت ۱۴۰۰
چه را میجویی در سرت؟ نخواهی یافت که حقیقت، نخست نشستی آرام میخواهد نشی......
ادامه مطلب
دستاش کوتاه شده بود
شنبه, بیست و پنج اردیبهشت ۱۴۰۰
دستاش کوتاه شده بود جاناش درد گرفته بود بس که میکشید به شاخههای......
ادامه مطلب

میدانی از چه اینگونهاند تنها؟
دوشنبه, بیست اردیبهشت ۱۴۰۰
میدانی از چه اینگونهاند تنها؟ دو نیم تن آمده از دو جهان نیمی هما......
ادامه مطلب
وفوری طبیعی دارند
یکشنبه, نوزده اردیبهشت ۱۴۰۰
وفوری طبیعی دارند احساسهای من چون آفتاب و دریا و باد تن مرا اما طاقتِ این همه......
ادامه مطلب
دست دراز میکنی
شنبه, هجده اردیبهشت ۱۴۰۰
دست دراز میکنی به آن سوی پردهی پنهان و نخواهی دانست چه خواهی آورد به امروزت از آی......
ادامه مطلب
بسام نمیشود
پنجشنبه, شانزده اردیبهشت ۱۴۰۰
بسام نمیشود تماشای واوها رمزینهی عشق بیپایان سلسلهای که می......
ادامه مطلب
چه نیازی به نه دارم امروز؟
چهارشنبه, پانزده اردیبهشت ۱۴۰۰
چه نیازی به نه دارم امروز؟ که تنم یکسره آریست به حالها که به رفتار میآ......
ادامه مطلب
هیچ سخنی یاد ندارم از استاد
یکشنبه, دوازده اردیبهشت ۱۴۰۰
هیچ سخنی یاد ندارم از استاد جز لبخندهایی که می گفت: این است و نگاههایی که درنگم میدا......
ادامه مطلب
ای آوارگانِ قهر خدایان
شنبه, یازده اردیبهشت ۱۴۰۰
ای آوارگانِ قهر خدایان امروز هنگام رفتن است به خدایمهر. فرزاد گلی – امروزنامه......
ادامه مطلب
اگر این نوشته را میخوانی
پنجشنبه, نه اردیبهشت ۱۴۰۰
اگر این نوشته را میخوانی یعنی امروز است و تو وارث همه روزهای پیشینی و همه روزگارا......
ادامه مطلب
امروز را دو زمان است
چهارشنبه, هشت اردیبهشت ۱۴۰۰
امروز را دو زمان است زمانِ آن؛ به آن، در سلسله رویدادها نابازگردنده، رو به آینده......
ادامه مطلب
امروز سپهرستانی یافتم
دوشنبه, شش اردیبهشت ۱۴۰۰
امروز سپهرستانی یافتم در حافظهام هر شادیادش، هر دردیادش و هر شگفتیاد......
ادامه مطلب
انسان منهای یک پا
یکشنبه, پنج اردیبهشت ۱۴۰۰
انسان منهای یک پا میشود انسانی با گامهایی دیگر انسان منهای دو چشم انسان سپهری دیگر......
ادامه مطلب
چگونه نور پسین
شنبه, چهار اردیبهشت ۱۴۰۰
چگونه نور پسین اینسان سخت میشود؟ کبود میشود و فرومیگیرد آفتاب ام......
ادامه مطلب
سخنش سخت لطیف بود
پنجشنبه, دو اردیبهشت ۱۴۰۰
سخنش سخت لطیف بود آب بود عبور کرد از من تورِ......
ادامه مطلب
شکلها،
دوشنبه, سی فروردین ۱۴۰۰
شکلها، انجماد رویدادها در یاد هستی، خانهای بر رخدادگیِ بیرخسار زما......
ادامه مطلب
نه هیچ دردِ دلیست
یکشنبه, بیست و نه فروردین ۱۴۰۰
نه هیچ دردِ دلیست نه هیچ دلدردی آمده، رفته رفته را دل رُفته خورده، گواری......
ادامه مطلب
دروازهایست امروز
شنبه, بیست و هشت فروردین ۱۴۰۰
دروازهایست امروز میگشاید هر بار چرخِ زمین را به سپهری دیگر آغازهای بی&......
ادامه مطلب
اندوخته را انداختن
پنجشنبه, بیست و شش فروردین ۱۴۰۰
«اندوخته را انداختن انداخته را بیندوختن٭» از خاکِ امروز بر خواستن به دیدار......
ادامه مطلب
چه بهتر که نماز کنی
چهارشنبه, بیست و پنج فروردین ۱۴۰۰
چه بهتر که نماز کنی پنج گاهِ آفتاب امروز را ولو به دمی پنج ستون تا آوار نشود بر سرت......
ادامه مطلب
امروز با مناند
سه شنبه, بیست و چهار فروردین ۱۴۰۰
امروز با مناند هوشهای دیرینِ بینام؛ پارهنورهای آمده از نامکان و......
ادامه مطلب
گاه موجهای زمان سخت بلندست
دوشنبه, بیست و سه فروردین ۱۴۰۰
گاه موجهای زمان سخت بلندست و تن میافتد به آشوبِ ناکجا حشر ارواح سرگردانِ هر زما......
ادامه مطلب
زور میخواستم
یکشنبه, بیست و دو فروردین ۱۴۰۰
زور میخواستم یافتم برهم زدم قرار جهان را یارایی است آرزوی امروزم روان&zwnj......
ادامه مطلب
سوگند به امروز
شنبه, بیست و یک فروردین ۱۴۰۰
سوگند به امروز و آنچه پدیدار میشود از به هم برآمدنِ هست و هُش. فرزاد گلی –......
ادامه مطلب
هزاران سال است
پنجشنبه, نوزده فروردین ۱۴۰۰
هزاران سال است که میخواند بلبل گُلِ امروز را. فرزاد گلی – امروزنامه ----------......
ادامه مطلب

تن را امتدادیست
سه شنبه, هفده فروردین ۱۴۰۰
تن را امتدادیست به روشنِ پیش رو و امتدادی دیگر به آتش مانده از گذار؛ به......
ادامه مطلب
فرق است میان آن «کُن»
دوشنبه, شانزده فروردین ۱۴۰۰
فرق است میان آن «کُن» که میشود؛ آن بانگ لرزانندهی پردههای پنهان، وآ......
ادامه مطلب
۸۱۱۸ دو خطِ بیآغاز و بیپایان
شنبه, چهارده فروردین ۱۴۰۰
دو خطِ بیآغاز و بیپایان در میان دو خط ِشکسته لوحی که رمزینه سرشتم بر کف دستا......
ادامه مطلب
تصمیم گرفتیم با خانهتکانی...
شنبه, سی اسفند ۱۴۰۰
تصمیم گرفتیم با خانهتکانی، گرد از پنجرهها بتکانیم و آبی به گلها بدهیم از سر مهر. ب......
ادامه مطلب
پیام نوروز
شنبه, سی اسفند ۱۴۰۰
پیام نوروزی روز سیام اسفند را در لینک زیر(مجله تصویری سایت) ببینید: https://behi.ir/videoBlog......
ادامه مطلب
بهی چیست؟
جمعه, بیست و نه اسفند ۱۳۹۹
بهی چیست ؟ بهی برای دیگران نیست؛ برای خودی گشوده به دیگری و هستی است. بهی خوب نیست؛ برای خود......
ادامه مطلب
پیام روز ۲۹ اسفند
جمعه, بیست و نه اسفند ۱۳۹۹
پیام روز بیست و نهم اسفند را در لینک زیر(مجله تصویری سایت) ببینید: https://behi.ir/videoBlog/10 فر......
ادامه مطلب
پیام روز ۲۸ اسفند
پنجشنبه, بیست و هشت اسفند ۱۳۹۹
پیام روز بیست وهشتم اسفند را در لینک زیر(مجله تصویری سایت) ببینید: https://behi.ir/videoBlog/9 فرز......
ادامه مطلب
پیام روز ۲۷ اسفند
چهارشنبه, بیست و هفت اسفند ۱۳۹۹
پیام روز بیست وهفتم اسفند را در لینک زیر(مجله تصویری سایت) ببینید: https://behi.ir/videoBlog/8 فرز......
ادامه مطلب
پیام روز ۲۶ اسفند
سه شنبه, بیست و شش اسفند ۱۳۹۹
پیام روز بیست و ششم اسفند را در لینک زیر(مجله تصویری سایت) ببینید: <a href="https://behi......
ادامه مطلب
در این پنج روز آخر سال
دوشنبه, بیست و پنج اسفند ۱۳۹۹
در این پنج روز آخر سال هر آنچه به سختی ساختهای هر آن چه سخت بردبارانه سنجیدهای......
ادامه مطلب
امروز دل را سپهرهاست
یکشنبه, بیست و چهار اسفند ۱۳۹۹
امروز دل را سپهرهاست غم تنگ نمیکند جای شادی را و دردها تابی اسلیمیوار میده......
ادامه مطلب
امشب پیالهای بده
شنبه, بیست و سه اسفند ۱۳۹۹
امشب پیالهای بده از آن تنگ شادیام از آن شراب کهنهی از مرگ برآمده ا......
ادامه مطلب
دیگر پاسخها
چهارشنبه, بیست اسفند ۱۳۹۹
دیگر پاسخها نه از غول چراغ میآیند و نه چشم به راهاند چون تاکسیها، تا کَ......
ادامه مطلب
ناخوشیام امروز
دوشنبه, هجده اسفند ۱۳۹۹
ناخوشیام امروز رنگیست برپردۀ جانم تنِ بسیار درستی دارم با چند خطِ خمیدۀ دردناک.......
ادامه مطلب
به هیچ فکر نکردن،
یکشنبه, هفده اسفند ۱۳۹۹
به هیچ فکر نکردن، بر آشفتنِ جان است هیچ کار نکردن، بیقراریِ تن. ......
ادامه مطلب
زمینِ نیاز تو امروز
شنبه, شانزده اسفند ۱۳۹۹
زمینِ نیاز تو امروز کشتگاهِ شادی من است سپاس! فرزاد گلی – امروزنامه ----------......
ادامه مطلب
گل بده! نسترن!
پنجشنبه, چهارده اسفند ۱۳۹۹
گل بده! نسترن! امروز گل بده! چشمام سبز شد بس که به هر چیز سر زده در میان برگ&z......
ادامه مطلب
چرخ زنان و گردنده
چهارشنبه, سیزده اسفند ۱۳۹۹
چرخ زنان و گردنده میشتابد زمین تا بازجوید نقطۀ آغازش را شگفتا! هر بار به امروز......
ادامه مطلبحقیقتهای بیتردیدِ مناند
سه شنبه, دوازده اسفند ۱۳۹۹
حقیقتهای بیتردیدِ مناند این دردگاران دیرینم میبینی چگونه درد می&zwnj......
ادامه مطلب
هجرتی است
دوشنبه, یازده اسفند ۱۳۹۹
هجرتی است از امروز به خودِ گمشده دیروز آن جا که «رایِ» نوآمده هنوز نگاهش......
ادامه مطلب

گوشت را بر خاک بگذرا!
شنبه, نه اسفند ۱۳۹۹
گوشت را بر خاک بگذرا! میشنوی؟ هزار جویبار روان است در آوندهای خواب و بیدار میبینی؟......
ادامه مطلب
یک روز ...
چهارشنبه, شش اسفند ۱۳۹۹
یک روز ... قصهها چنین آغاز میشود؛ این روایت دیگری، روایتِ من از امروز ........
ادامه مطلب
به من چه که این چند است ؟
سه شنبه, پنج اسفند ۱۳۹۹
به من چه که این چند است ؟ چند کالریست ؟ چند درصد چه؟ نه عدد خوارم من نه عدد پو......
ادامه مطلب
امروز
دوشنبه, چهار اسفند ۱۳۹۹
امروز کبوترانگیام آسودست زیر سایه سبک یاس بودگیام. فرزاد گلی – امروز......
ادامه مطلب
چه آسودگی هوس انگیزیست!
شنبه, دو اسفند ۱۳۹۹
چه آسودگی هوس انگیزیست! کودکی خفته در آغوش پشمالوی سگی شمایلی از بهشت نخستین.........
ادامه مطلب
پیشین زادگانم
چهارشنبه, بیست و نه بهمن ۱۳۹۹
پیشین زادگانم و پسین زادگانم این شبکه تارهای سخت ظریف که هستهی یاختههای&zwnj......
ادامه مطلب
سه بار شهادت دادم
سه شنبه, بیست و هشت بهمن ۱۳۹۹
سه بار شهادت دادم که امروزست آیا اکنون به دینِ امروزم؟ هردم دروازهایست؛......
ادامه مطلب
درمیگیرد ارتعاشی سرکش،
دوشنبه, بیست و هفت بهمن ۱۳۹۹
درمیگیرد ارتعاشی سرکش، تپنده از به هم، برهم، درهم آمیزیِ تنهای بر گ......
ادامه مطلب
داشته را خواستن، هنر است
یکشنبه, بیست و شش بهمن ۱۳۹۹
داشته را خواستن، هنر است ناداشته را خواستن، شور. مرا دیگر سرنوشتی نیست قایق خواستن&zwn......
ادامه مطلب
ترکیب کیمیایی امروز:
شنبه, بیست و پنج بهمن ۱۳۹۹
ترکیب کیمیایی امروز: چند جرعه قهوه سرد حجم فراگیر آواز گنجشکان و پرتوی ارغوانی شمعدانی.........
ادامه مطلب
هزار دروازه است اینجا
پنجشنبه, بیست و سه بهمن ۱۳۹۹
هزار دروازه است اینجا به هزاران سرزمینِ جان چه نور گنگی دارد امروز! کتابخانه من......
ادامه مطلب
دل آویزند موهبتهای خودآیند
سه شنبه, بیست و یک بهمن ۱۳۹۹
دل آویزند موهبتهای خودآیند و برگشاینده هم... نه، چشم به آسمان مدار!......
ادامه مطلب
هوا روشن است
دوشنبه, بیست بهمن ۱۳۹۹
هوا روشن است آدمها و درختها چنان پدیدارند که به چشم نمیآیند یادم باشد......
ادامه مطلب
دستورپخت شادخواریِ امروز:
یکشنبه, نوزده بهمن ۱۳۹۹
دستورپخت شادخواریِ امروز: نخست تن را نگاهدار! آگاه، مهربان و آرام چون ببری در......
ادامه مطلب
رهروان دروغینِ راههای نابوده
شنبه, هجده بهمن ۱۳۹۹
رهروان دروغینِ راههای نابوده حقارتهای خیالزی این بسیاران که منان بیمکان م......
ادامه مطلب
بهشت موعودست
پنجشنبه, شانزده بهمن ۱۳۹۹
بهشت موعودست این خواب نسبتا آرام شام بیبر و بویی با یاری چند گامی بر سنگ ف......
ادامه مطلب
رازست امروز
چهارشنبه, پانزده بهمن ۱۳۹۹
رازست امروز نه جوابی دارد نه شگردی نه نیرنگی تا بگشاییاش: بهکار گیریاش یا بگ......
ادامه مطلب
سپاس از برآوردگیهای امروزم؛
سه شنبه, چهارده بهمن ۱۳۹۹
سپاس از برآوردگیهای امروزم؛ گشایشهای تن از تنشهای همیشهاش که جانم ر......
ادامه مطلب
چشمان گرد آبیاش ابرآلود بود
یکشنبه, دوازده بهمن ۱۳۹۹
چشمان گرد آبیاش ابرآلود بود چون گرگی گرسنه دردهای امروز را میجست بال شکسته جوجه کلاغی......
ادامه مطلب
تن پیچهای در گرفته است
شنبه, یازده بهمن ۱۳۹۹
تن پیچهای در گرفته است واژهای میخواهم تا بگشایمش، ......
ادامه مطلب
کجا میبردم امروز؟
پنجشنبه, نه بهمن ۱۳۹۹
کجا میبردم امروز؟ تنها تو میدانی که نمیدانمت. به نگاهی میشو......
ادامه مطلب
شنبه بازارِ تن است این جا
چهارشنبه, هشت بهمن ۱۳۹۹
شنبه بازارِ تن است این جا کهنههای کاهنانۀ همیشگی هست هم تازههای امروزانۀ زایندگی د......
ادامه مطلب
مادربزرگ هراسان دوید به هال
سه شنبه, هفت بهمن ۱۳۹۹
مادربزرگ هراسان دوید به هال «نخندید! نخندید! که من فرشته خشمناکی دیدم ردای س......
ادامه مطلب
دکتر محمد گلشن
دوشنبه, شش بهمن ۱۳۹۹
برخي حكايتها که میگوییم انگار ميشوند سرنوشتمان . چند روز پيش كه خبر درگ......
ادامه مطلب
کلاغی بودم امروز
یکشنبه, پنج بهمن ۱۳۹۹
کلاغی بودم امروز همبازیِ بادها خودم را کوبیدم  ......
ادامه مطلب
امروز کدام رویهایم به دیدارم میآیند؟
شنبه, چهار بهمن ۱۳۹۹
امروز کدام رویهایم به دیدارم میآیند؟ به هنگام دیدار خود را به جا خواهم آورد؟......
ادامه مطلب
سلسالِ سیناش
پنجشنبه, دو بهمن ۱۳۹۹
سلسالِ سیناش آبشاری بود بلند و لطیف و هوایِ هاَیش که از پیاش آمد برای......
ادامه مطلب
دست بجنبان!
چهارشنبه, یک بهمن ۱۳۹۹
دست بجنبان! تا که نریزد بارش آنات امروز برخاک فراموشی دست تهی دار! تا هربار چند جرعه&zwn......
ادامه مطلب
کارِ غریبیست
سه شنبه, سی دی ۱۳۹۹
کارِ غریبیست همسفری گزیدن برای روزگارانی کار غریبیست تکثیر دستها و پاها و چشم&z......
ادامه مطلب
کافیست تنات را چند دقیقهای قرض بگیری
دوشنبه, بیست و نه دی ۱۳۹۹
کافیست تنات را چند دقیقهای قرض بگیری از بایستها آنگاه بدزدیاش......
ادامه مطلب
امروز، آرایهایست از انتظارها
شنبه, بیست و هفت دی ۱۳۹۹
امروز، آرایهایست از انتظارها رقصی که با آن میروی به آینده اگر لَختی ز......
ادامه مطلب

نکند که پیر شوم این جا
چهارشنبه, بیست و چهار دی ۱۳۹۹
نکند که پیر شوم این جا و بپوسند همه امکانهای ارجمندم بر طاقچههای نمایش و......
ادامه مطلب
سایههایی با من است
سه شنبه, بیست و سه دی ۱۳۹۹
سایههایی با من است و ابرهایی که از سرزمینهایی دور میآیند میگویم چرا؟ کاش......
ادامه مطلب
چکیست در وجه امروز
یکشنبه, بیست و یک دی ۱۳۹۹
چکیست در وجه امروز واژگانی که پول میشود پولی که چیز میشود چیزی که کِ......
ادامه مطلبوه! که چه طعم رازآمیزی دارد
شنبه, بیست دی ۱۳۹۹
وه! که چه طعم رازآمیزی دارد تلخی به گشایش درآمده امروز. فرزاد گلی - امروزنامه ----------------......
ادامه مطلب
چرا هنوز پریشان میشوم
پنجشنبه, هجده دی ۱۳۹۹
چرا هنوز پریشان میشوم به چشمی که میگردد از من؟ به آشوبهای بسیارانِ در من؟......
ادامه مطلبویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟
چهارشنبه, هفده دی ۱۳۹۹
ویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟ من رقص مرگش میخواندم و تو دست افشانیِ نو شد......
ادامه مطلب
امروز برگهای خشک باغچه را کندم
سه شنبه, شانزده دی ۱۳۹۹
امروز برگهای خشک باغچه را کندم و برگهای زردش را و آنها که آهنگ زردی گرفته بود. سبزها......
ادامه مطلب
چه روشن دیدم امروز را!
دوشنبه, پانزده دی ۱۳۹۹
چه روشن دیدم امروز را! در آن مه هموارهی ابهام چه خوب خو کرد چشمانم به این روشنایی تار هم......
ادامه مطلب
شگفت است!
یکشنبه, چهارده دی ۱۳۹۹
شگفت است! که دیروزیان امروزم را بازمیشناسند، باگذار از میان آنهمه رویاییان......
ادامه مطلب
میبینی
شنبه, سیزده دی ۱۳۹۹
میبینی چه بساطی گسترده است دیدار دوستان عزیزم با همه تردیدهایی که همیشه هست؟ ببین! چه رنگ......
ادامه مطلب
بگذار بخوانمت امروز
پنجشنبه, یازده دی ۱۳۹۹
بگذار بخوانمت امروز به زبان مهر... اکنون ببین! چیزی به جز پیچکهای مهر میبینی......
ادامه مطلب
امروز
چهارشنبه, ده دی ۱۳۹۹
امروز کارگاهی دیگرست برای برساختنِ خودی دیگر با چرخش خودانگیخته نگاهی، به درنگی در پاسخی یا گف......
ادامه مطلب
بیدارْخواب بامدادی را
دوشنبه, هشت دی ۱۳۹۹
بیدارْخواب بامدادی را هدهد میخواند چنان که گویی با من است طنین آواز امروزش میافتد......
ادامه مطلب
گام به گام
یکشنبه, هفت دی ۱۳۹۹
گام به گام پیمودنٍ شیب ناهموار بی شتاب، بی دلزدگی و راه را در موج گامها مزید......
ادامه مطلب
هزار بوسه عنابی
شنبه, شش دی ۱۳۹۹
هزار بوسه عنابی رقصانند بر شاخسار ظریف پر پیچ و خم... نه، این رقص عنابها نیست و نه دست&zwn......
ادامه مطلب
امروز دیگر زمین زیر پایت
پنجشنبه, چهار دی ۱۳۹۹
امروز دیگر زمین زیر پایت صدا نخواهد کرد و آن تارهای پنهان رازهای دلات را در......
ادامه مطلب
فرورفتن به تاریکی خوابجامه
چهارشنبه, سه دی ۱۳۹۹
فرورفتن به تاریکی خوابجامه و امروز را به آشِ ماعاش ریختن تا ببینیم چه طعم می&zwnj......
ادامه مطلب
تنی این جا دارم
سه شنبه, دو دی ۱۳۹۹
تنی این جا دارم بر زمینِ سخت زیستِ هر روز و تنی دیگر آنجا که ا......
ادامه مطلب
بر دروازه میدان جلفا
دوشنبه, یک دی ۱۳۹۹
بر دروازه میدان جلفا ساعتیست خورشیدی که پدیدار میکند سایه لغزان زمان را......
ادامه مطلب
در بنِ تاریک زهدان زمان
یکشنبه, سی آذر ۱۳۹۹
در بنِ تاریک زهدان زمان آفتابِ امروز آب شده فرو رفت به ناکجا نوای ماهوری عود میآید زمزمۀ آ......
ادامه مطلب
قرارمان امروز بود
شنبه, بیست و نه آذر ۱۳۹۹
قرارمان امروز بود امروز بود قرارمان قرار، امروز بود. تو نیامدی قرار رفت امرو......
ادامه مطلب
چرا این آب اینقدر گواراست؟
پنجشنبه, بیست و هفت آذر ۱۳۹۹
چرا این آب اینقدر گواراست؟ تنام آرام است، چرا؟ و چرا انبوهِ گلهای پاییزی......
ادامه مطلب
کرده امروز را رها کن!
چهارشنبه, بیست و شش آذر ۱۳۹۹
کرده امروز را رها کن! چون پیغامی در بطریای به دریا... جایی گشوده شود به ه......
ادامه مطلب
در میان چیزهای زمانمند
سه شنبه, بیست و پنج آذر ۱۳۹۹
در میان چیزهای زمانمند تنها این تن من است که هر بار به قالب زمانی دیگر میریز......
ادامه مطلب
زوزه میکشند هنوز در من
دوشنبه, بیست و چهار آذر ۱۳۹۹
زوزه میکشند هنوز در من نخستین گرگهای بیابانها و گاه امواج کوهپیکر دریای......
ادامه مطلب
که دزدیدست امروزت را
شنبه, بیست و دو آذر ۱۳۹۹
که دزدیدست امروزت را ای روح این دیار؟! ـ پردههای وهم، پردههایِ آز. بگو!......
ادامه مطلب
بوی علفهای تفتیده
چهارشنبه, نوزده آذر ۱۳۹۹
بوی علفهای تفتیده جریان گرم عرق بر گردن آنگاه، وقت لحظهای نسیم مهمانت......
ادامه مطلب
این خانه تاریک است
سه شنبه, هجده آذر ۱۳۹۹
این خانه تاریک است بیهودهاست به دنبال سایه روشنی گشتن یا روزنی که نور گردآلودی بریزد......
ادامه مطلب
در گوی امروز نظر کن!
شنبه, پانزده آذر ۱۳۹۹
در گوی امروز نظر کن! می بینی؟ همه جاها، این جاست همه گاهها، اینگاه گذشتگان دارند ام......
ادامه مطلب
این جا امروزست
پنجشنبه, سیزده آذر ۱۳۹۹
این جا امروزست شگفتا! آن ماهِ پشت پنجرة تو روشنایی بساط دیشب من بود در سیرم به چشمان......
ادامه مطلب
چند جرعه آب پرتقال مینوشی
چهارشنبه, دوازده آذر ۱۳۹۹
چند جرعه آب پرتقال مینوشی درست به وقت امروز: آفرینشِ سپهر پرتقالی ابدی برای هر هنگ......
ادامه مطلب
چه نسبتی است
سه شنبه, یازده آذر ۱۳۹۹
چه نسبتی است میان تنی که هست و آن تن دیگر که به آن اشاره میکنند؟ میان تنی ک......
ادامه مطلب
اینجا دود هست
دوشنبه, ده آذر ۱۳۹۹
اینجا دود هست غبار هست و البته هنوز انبوهِ هوا گنبدی از آتش بازهم برافروخته است شعلة ح......
ادامه مطلب
در ایوان اطلسیها
یکشنبه, نه آذر ۱۳۹۹
در ایوان اطلسیها امروز را از بر میخوانند به آواز همیشه هو هو هو......
ادامه مطلب
نقطههای هوشمند نورانی
شنبه, هشت آذر ۱۳۹۹
نقطههای هوشمند نورانی پروازهایی، نه به هرسو، جنبشهایی، نه بسامان، پشه......
ادامه مطلب
دانههای آینده
پنجشنبه, شش آذر ۱۳۹۹
دانههای آینده بر باد صبا بوی تن گلهای گونهگون و همه ارتعاشهای......
ادامه مطلب
حبابی بود گویا
چهارشنبه, پنج آذر ۱۳۹۹
حبابی بود گویا در زمان، آمده بود لغزان به رویه امروز شکافت برخود و هیچِ......
ادامه مطلب
هزاران خورشید دمیدست
دوشنبه, سه آذر ۱۳۹۹
هزاران خورشید دمیدست در این لالهزارِ شبنم آجین... آفتاب را خبر هست از بیشما......
ادامه مطلب
نزدیک است که در بگیرد
یکشنبه, دو آذر ۱۳۹۹
نزدیک است که در بگیرد روغن لطیف زندگیام تا نورِ سخت و سفید استخوانهایم روا......
ادامه مطلب
شمیم پیچ پریشانِ امینالدوله
شنبه, یک آذر ۱۳۹۹
شمیم پیچ پریشانِ امینالدوله بر رجهای استوار آجرهای سرخ مست آشوبِ امروزم و آر......
ادامه مطلب
نه هیچ موعظهای بود
پنجشنبه, بیست و نه آبان ۱۳۹۹
نه هیچ موعظهای بود نه هیچ معجزه ای تنها سکوت را نشستیم باشیدیم امروز را من......
ادامه مطلب
کوتاه بود
چهارشنبه, بیست و هشت آبان ۱۳۹۹
کوتاه بود بلندات در زمان کاش رسیده بود به امروز. فرزاد گلی – امروزنامه -----......
ادامه مطلب
یک آسمان بود
دوشنبه, بیست و شش آبان ۱۳۹۹
یک آسمان بود تا کلاغی گذشت خطی مایل، بلند، از پرواز اکنون دو آسمان دارد امروز. فرزاد گلی &nd......
ادامه مطلب
امروز عطر رازقی هست
یکشنبه, بیست و پنج آبان ۱۳۹۹
امروز عطر رازقی هست و آفتاب عصرانه، لمیده بر باغچه و یک خشت جا برای تماشا. فرزاد گل......
ادامه مطلب
همه چیز آشکارست
شنبه, بیست و چهار آبان ۱۳۹۹
همه چیز آشکارست در گشایشِ امروز تا نگفتی چه آشکارست! همه چیز پنهان است در پس زمان.......
ادامه مطلب
عاشق بودن
پنجشنبه, بیست و دو آبان ۱۳۹۹
عاشق بودن آنجا زیستن است در تن معشوق چه هولناک است! که تنات بیاختیار برود به هرسو......
ادامه مطلب
نمییابمت هیچجا امروز
چهارشنبه, بیست و یک آبان ۱۳۹۹
نمییابمت هیچجا امروز نشانیات اما اینجاست ... یک فنجان به لیمو رو به اقاقی......
ادامه مطلب
نخست یک دلِ سیر
سه شنبه, بیست آبان ۱۳۹۹
نخست یک دلِ سیر همه هست را نوش کردن سپس با سپاس، از خویش رستن بسطِ امروزم را مرزی نیست......
ادامه مطلب
نگاهش میکنم
دوشنبه, نوزده آبان ۱۳۹۹
نگاهش میکنم اندک پولیست بهرۀ امروز مثل یک کیک فنجانی برابر آشوب پرخاشجوی کودکان گرسن......
ادامه مطلب
ساکن بود فضا
یکشنبه, هجده آبان ۱۳۹۹
ساکن بود فضا سنگین، فرو برنده دستی زدم، بیجهت لرزشی افتاد در من، در فضا آشوبی......
ادامه مطلب
گم شده بود
شنبه, هفده آبان ۱۳۹۹
گم شده بود، پیدا شد امروز بیهیچ کوششی. فرزاد گلی – امروزنامه -------......
ادامه مطلب
زنگ ساعت ...
پنجشنبه, پانزده آبان ۱۳۹۹
زنگ ساعت ... درست سر وقت. کدام خروس بهنگامترست؟ آنکه خورشید را میخواند......
ادامه مطلب
هر واژه پوشیدست
چهارشنبه, چهارده آبان ۱۳۹۹
هر واژه پوشیدست ردایی واژه آجین؛ واژههای رداپوش ... هر نشئۀ اکنون میگستر......
ادامه مطلب
کوچک اندام بود
دوشنبه, دوازده آبان ۱۳۹۹
کوچک اندام بود چهرهاش بهیاد نمیماند هوشاش اندک دخترانش چشم به ده......
ادامه مطلب
مردمان کهن
یکشنبه, یازده آبان ۱۳۹۹
مردمان کهن باشندگانی بودند از آرامش بزرگ، مردمان امروز باشاندیشندگانی از،......
ادامه مطلب
نیست خواهم شد، نیست
پنجشنبه, هشت آبان ۱۳۹۹
نیست خواهم شد، نیست از هر آنچه هستم امروز چه خواهد ماند از من؟ چه؟ خواهد؟ ماند؟ از؟ من؟......
ادامه مطلب
رودیست در من
چهارشنبه, هفت آبان ۱۳۹۹
رودیست در من که آبِ امروز میدود در آن در پیِ دیروز و هرگز نمیرسد و......
ادامه مطلب
چند چُرت شیرین بامدادی
سه شنبه, شش آبان ۱۳۹۹
چند چُرت شیرین بامدادی چند غلت به هر جهت پاره رویاهای پاییزی، بیسروته گشایشی......
ادامه مطلب
مینوشم این شراب امروز را
دوشنبه, پنج آبان ۱۳۹۹
مینوشم این شراب امروز را تا مست شود کالبد پریشان دیروزم، آرام گیرد میخ......
ادامه مطلب
میگفتم این چه طلسمیست؟
شنبه, سه آبان ۱۳۹۹
میگفتم این چه طلسمیست؟ و نمیدانستم این سوال خود طلسم من است. امروز را......
ادامه مطلب
آه! از این گاهنامههای خودشیفتگان
پنجشنبه, یک آبان ۱۳۹۹
آه! از این گاهنامههای خودشیفتگان کیهانی فراخ افتاده به زیر پای تودهای ناچیز......
ادامه مطلب
در کودکیام
چهارشنبه, سی مهر ۱۳۹۹
در کودکیام چشمانم بسیار بزرگ بود و دهانم بسیار گشاد امروز چشمانی باریکتر دا......
ادامه مطلب
امروز مرا با هیچ کس نسبت نیست
سه شنبه, بیست و نه مهر ۱۳۹۹
امروز مرا با هیچ کس نسبت نیست جز از راه آن نسبتِ با خود مرا هیچ نسبت با خود نیست جز آن ک......
ادامه مطلب
رشتهای از زنگولههای بادی
دوشنبه, بیست و هشت مهر ۱۳۹۹
رشتهای از زنگولههای بادی در ایوان امروز و باد که دزدانه میوزید بیرون افتاد از......
ادامه مطلب
فرشته راهنمای من
یکشنبه, بیست و هفت مهر ۱۳۹۹
فرشتة راهنمای من ابر لطیفیست دورادور تنام میترنجد گاهی میگستراندم گاهِ د......
ادامه مطلب
تردید دارم که فروبندم
پنجشنبه, بیست و چهار مهر ۱۳۹۹
تردید دارم که فروبندم دفتر امروز را نکند گشایشی سررسد بلغزد از تورِ گشاد خواب... تو......
ادامه مطلب
امروز ابری پاورچین آمده بود
چهارشنبه, بیست و سه مهر ۱۳۹۹
امروز ابری پاورچین آمده بود از همین در چوبی ایوان بی هیچ های و هویی، از راهی دور آ......
ادامه مطلب
صبحگاهان که برخاستی از خواب
دوشنبه, بیست و یک مهر ۱۳۹۹
صبحگاهان که برخاستی از خواب از کجا فهمیدی که گذشتهات یکسره جز یاد رو......
ادامه مطلب
یک سبد از میوههای تابستان
یکشنبه, بیست مهر ۱۳۹۹
یک سبد از میوههای تابستان عرق کرده از سرما دروازههایی رنگارنگ به حالها......
ادامه مطلب
نوای دوران
شنبه, نوزده مهر ۱۳۹۹
نوای دوران موسیقی و آواز ایران؛ که روز به روز با ما زیست و صدای زیبای دردهای ما بود، جاودانه شد.&n......
ادامه مطلب
میگویی وقت طلاست
سه شنبه, پانزده مهر ۱۳۹۹
میگویی وقت طلاست سخت میگیریاش در مشت دانههای ریزِ آنات امروزت......
ادامه مطلب
چه میدانستم که سوگها گاهی
دوشنبه, چهارده مهر ۱۳۹۹
چه میدانستم که سوگها گاهی عمری درازتر از آدمها دارند! من تنها نمیدانستم ک......
ادامه مطلب
دیروز، آن شاخه نیمه شکسته بید
یکشنبه, سیزده مهر ۱۳۹۹
دیروز، آن شاخه نیمه شکسته بید راهبر من بود با آن اصرار سبز سالیاناش امروز،......
ادامه مطلب
میلِ زمان است
پنجشنبه, ده مهر ۱۳۹۹
میلِ زمان است یا زمانِ میل؟ میل، زمان است یا زمان، میل؟ امروز کشیدگی جانم را دیدم......
ادامه مطلب
تیزست اکنون
چهارشنبه, نه مهر ۱۳۹۹
تیزست اکنون دورست دیروز دیرست فردا امروز هنگامی است درست معجونِ دستیابی ا......
ادامه مطلب
امروز که طالع شود
سه شنبه, هشت مهر ۱۳۹۹
امروز که طالع شود فهم خواهی کرد که جز تو کسی نیست در جهان آدمها و دمها؛......
ادامه مطلب
دمی را میدزدم
دوشنبه, هفت مهر ۱۳۹۹
دمی را میدزدم دمی آرام، آگاه، ژرف برای اتصال به لامکان. فرزاد گلی – امروز&......
ادامه مطلب
دیروز چه میخواستی بگویی؟
یکشنبه, شش مهر ۱۳۹۹
دیروز چه میخواستی بگویی؟ چرا لکنت اندامهایت را به سخن نیاوردم؟ همه امروزم مزامیر تو......
ادامه مطلب
امروز را یاد نیست
شنبه, پنج مهر ۱۳۹۹
امروز را یاد نیست امروز را فریاد نیست امروز همواره در ......
ادامه مطلب
ضربِ تند پیامهای همراه
پنجشنبه, سه مهر ۱۳۹۹
ضربِ تند پیامهای همراه و آهنگ مارش گونه کار انسانهای پر شمار ساعتهای ز......
ادامه مطلب
چه دیر فهمیدم که دیروز نیست
چهارشنبه, دو مهر ۱۳۹۹
چه دیر فهمیدم که دیروز نیست و همیشه جز روایت امروز نیست و چه دیرتر دریافتم که امرو......
ادامه مطلب
چه سخت است امروز!
دوشنبه, سی و یک شهریور ۱۳۹۹
چه سخت است امروز! برای یادی که سخت انباشته است از خاطرات خیالهای بهشتی و نَرمای هم......
ادامه مطلب
میگویی چه پیشینه دارم؟
یکشنبه, سی شهریور ۱۳۹۹
میگویی چه پیشینه دارم؟ من بهشت آغازین را بیاد ندارم دورترین یادهایم درد ِزاده شدن است و در......
ادامه مطلب
خوشا بهحال دردمندان
شنبه, بیست و نه شهریور ۱۳۹۹
خوشا بهحال دردمندان آنان فضایی فراخ تر برای زندگی خواهند یافت خوشا به حال مهربانان......
ادامه مطلب
چه هیبتی دارد امروز!
پنجشنبه, بیست و هفت شهریور ۱۳۹۹
چه هیبتی دارد امروز! هنگام که درمییابی امروز برای همیشه میماند در اکنون......
ادامه مطلببهگمانم دیشب
سه شنبه, بیست و پنج شهریور ۱۳۹۹
بهگمانم دیشب خواب ابرهای امروز را دیده بودم شوق غریبی دارد به دیدار ابرهای فردا رف......
ادامه مطلب
از آن چینِ دارچین
دوشنبه, بیست و چهار شهریور ۱۳۹۹
از آن چینِ دارچین تا این هند، هندوانه؛ از آن عطر رازآ......
ادامه مطلب
امروز ، رشته یاد
یکشنبه, بیست و سه شهریور ۱۳۹۹
امروز رشته یاد و دانههای بلورین امروزها و نقش یگانهای ......
ادامه مطلب
تنام را میتکانم
شنبه, بیست و دو شهریور ۱۳۹۹
تنام را میتکانم از پسماندِ رویاهای دیروز خالی میشوم، خالی عالی! تا چون اسفنجی......
ادامه مطلب
این برگهای سبز روشن
چهارشنبه, نوزده شهریور ۱۳۹۹
این برگهای سبز روشن؛ این پنجههای بیدار افرا هرگز چنگ نمیزدند در بادهای فرازین این اوج......
ادامه مطلب
میدانی چهها دادهام
سه شنبه, هجده شهریور ۱۳۹۹
میدانی چگونه ثانیه به ثانیه آمدهام این کیهان فراخ را؟ میدانی چطور دل......
ادامه مطلب
برگ، برگ ، ورق میخورد رویدادها
دوشنبه, هفده شهریور ۱۳۹۹
برگ، برگ ورق میخورد رویدادها لایه، لایه پس میرود یادها و امروزها؟ ن......
ادامه مطلب
بزم پریشان انگارههای پرخاشجو
شنبه, پانزده شهریور ۱۳۹۹
بزم پریشان انگارههای پرخاشجو و درست پیش از نشستن دشنه در تنام بخت یارم بود ب......
ادامه مطلب
امروز روزی از روزها نیست
چهارشنبه, دوازده شهریور ۱۳۹۹
امروز روزی از روزها نیست، روزنیست یگانه به همه روزها و روزگاران. فرزاد گلی - امروزنا......
ادامه مطلب
چه لرزان است زندگی
سه شنبه, یازده شهریور ۱۳۹۹
چه لرزان است زندگی! در آینه روزگار چه روشن و بیتردید است امروز! فرزاد گلی - امروز&zwn......
ادامه مطلب
صخرهایست «امروز» در برابرم
دوشنبه, ده شهریور ۱۳۹۹
صخرهایست «امروز» در برابرم بیشکل، بی رن......
ادامه مطلب
تاب میآوریاش چون آفتاب
پنجشنبه, شش شهریور ۱۳۹۹
تاب میآوریاش چون آفتاب هنگام که رخدادها، حالها و کارهای......
ادامه مطلب
سرگردان چون کولیای رمیده از ایل
چهارشنبه, پنج شهریور ۱۳۹۹
سرگردان چون کولیای رمیده از ایل که نه آب و نه خاک آرام نمیگیرد زیر پاهایش از ترس&zwnj......
ادامه مطلب
نیازی به یک روز ... نیست
سه شنبه, چهار شهریور ۱۳۹۹
نیازی به یک روز ... نیست نیازی به فردا هم نیست امروز بس است. فرزاد گلی - امروزنامه......
ادامه مطلب
هنوز اینجاست بیپناه و گریان
دوشنبه, سه شهریور ۱۳۹۹
هنوز اینجاست بیپناه و گریان آن آزرده، آن دیگری درمانده، غمگین روز به روز آمده&zw......
ادامه مطلب
دعوتی ست آبی
یکشنبه, دو شهریور ۱۳۹۹
دعوتیست آبی، آسمان امروز برای پرواز دستها و چشمها و حرکت جانها که زمان را میپردازد ب......
ادامه مطلب
هر سپیده دمان
شنبه, یک شهریور ۱۳۹۹
هر سپیدهدمان، صبا می لغزد به بستر خیال تا جان بگیرد «امروز» برمیآید هر رو......
ادامه مطلب
خودم را به تمامی جا میدهم
پنجشنبه, شانزده مرداد ۱۳۹۹
خودم را به تمامی جا میدهم در بافتار اکنون تارهای لرزان نور، پودهای لغزان آگاهی در تافته&zw......
ادامه مطلب
بگذار تا باد امروز بنوازد
یکشنبه, دوازده مرداد ۱۳۹۹
بگذار تا باد امروز بنوازد نوای نی ناگاهِ تنات را. فرزاد گلی - امروزنامه ......
ادامه مطلب
از رشتههای حضور و خیال
شنبه, یازده مرداد ۱۳۹۹
از رشتههای حضور و خیال چنگی میسازم، مینوازمش تا امروز را چون کیهانی نو دراندازم.......
ادامه مطلب
همه بودگیهایم
چهارشنبه, هشت مرداد ۱۳۹۹
همه بودگیهایم درامروز جان گرفته است بگذار تا ابهام امروز را زندگی کنند رها از وضوح دروغی......
ادامه مطلب
عمر، امتداد تن است در زمان
دوشنبه, شش مرداد ۱۳۹۹
عمر، امتداد تن است در زمان امتداد حافظه امروز گشایشی است در تن گسستی است در زنجیرة ز......
ادامه مطلب
امروز و تنها امروز
شنبه, چهار مرداد ۱۳۹۹
امروز و تنها امروز یله میشوم بر خیزش موجِ هنگام. امروز نخستین روز است از پس روزگاران فرزاد......
ادامه مطلب
امروز قطاری است روان
پنجشنبه, دو مرداد ۱۳۹۹
امروز قطاری است روان میل میراندش و فضایی که با هر کشش پشت سر میگذارد، واگنی نو می&zwn......
ادامه مطلب
امروز یکم اَمرداد است
چهارشنبه, یک مرداد ۱۳۹۹
امروز یکم اَمرداد است یعنی نخستین روز نامیرای ؛ یکمین روز جاودانگی. عدد و جاودانگی؟! آری،......
ادامه مطلب