بگذار بخوانمت امروز
به نگاهی مهرین...
اکنون ببین!
چیزی به جز پیچکهای مهر میبینی؟
مهرِ روینده
همزمان
فرارونده به خورشید
فرورونده به ژرفای تاریک نمناک
مهرِ رونده
در نوسان
میانِ پیوستن و رَستن.
همه کس مهر است
همه حالها هم:
مهرینههای بلورین، تار
گردننده، گرانیده، سرگردان
خشم؛ مهر پسزنندهی حایلها
اندوه؛ مهر فروخفته در احشاء
و اضطراب؛
مهر گسسته از خواستهاش.
مهربانو!
میدانم چه سخت است
و شگفت است
مهرایی و مهرانگی و مهربانی
در هنگامههای کوبندهی مهر.
فرزاد گلی - امروزنامه