سلسله قصد
پنجشنبه, هفده خرداد ۱۴۰۳
سلسله قصد "چوپان آتا" نشانهای بود بر آن کوه بلند.(1) از پایین که نگاه میکردی نقطه ای......
ادامه مطلبآن به آن
پنجشنبه, سیزده اردیبهشت ۱۴۰۳
بعد از حدود ۶ ماه که پیگیر یه مورد مشکوک سرطانی بودم امروز دارم میرم برای سونو گرافی کنترلی. از صبح......
ادامه مطلبدوباره نوشتن … و طراحی زندگی هایمان!
جمعه, بیست و هفت بهمن ۱۴۰۲
دوباره نوشتن … و طراحی زندگی هایمان! هنگامی که پسرم به دنیا آمد,......
ادامه مطلبکشش زندگی
چهارشنبه, بیست و پنج بهمن ۱۴۰۲
اینجا که امروز هستم شادی آن میوه بهشتی نیست که مدام بخواهمش. به هوایش تا اینجا آمدهام و نمید......
ادامه مطلبچگونه بازی می کنیم؟
چهارشنبه, بیست و پنج بهمن ۱۴۰۲
چگونه بازی می کنیم؟ وصل بودن به تن، یکی از معنی هایش برایم, نزدیک تر بودن به......
ادامه مطلبمن یک گلخونه کوچک تو خونه دارم با گلهای مختلف
جمعه, نوزده خرداد ۱۴۰۲
من یه گلخونه کوچک تو خونه دارم با گلهای مختلف...فروردین ماه که مهمون داشتم و در مورد گلها صحبت......
ادامه مطلبامروز آگاه شدم به نوشتن
پنجشنبه, بیست و یک اردیبهشت ۱۴۰۲
من از بس تجربیات و حالم که ارتباطی با این فضا داره رو اینجا مینویسم امروز یه لحظه آگاه شدم به......
ادامه مطلبدوستم ژوکر
دوشنبه, بیست و یک شهریور ۱۴۰۱
چشمهایش را ریز کرد، گوشه لبش را کمی بالا برد و نگاهی گذرا به من کرد. فهمیدم موج بعدی در راه اس......
ادامه مطلبوقتی که کودکی دبستانی بودم
یکشنبه, سیزده شهریور ۱۴۰۱
وقتی که کودکی دبستانی بودم، صبحها که چشم باز میکردم، قبل از آنکه به رفتن مدرسه و ر......
ادامه مطلبتجربه خویشیاری
چهارشنبه, دوازده مرداد ۱۴۰۱
برنامه بهی و جلسات خویشیاری که در اون اعضا گروه تجربههاشونو هر هفته با هم به اشتراک میذارن از......
ادامه مطلبیک فنجان چای
یکشنبه, یک خرداد ۱۴۰۱
در حالی که به جدیت شیرین چهرهاش نگاه میکردم دوباره جملاتش را تکرار کرد: "بله هر وق......
ادامه مطلباردیبهشت است
شنبه, سی و یک اردیبهشت ۱۴۰۱
اردیبهشت است هوا دلبری میکند و آسمان با رنگها بازی، تو نیستی، واژهها میدو......
ادامه مطلببه وقت دیوانگی
چهارشنبه, بیست و یک اردیبهشت ۱۴۰۱
در یکی از آن اندرونیهای بازار دور میدان نقشجهان با مامان نشسته بودیم، شاید به خاطر طعم......
ادامه مطلبچشمهی زایای بازداری و بازنگری
یکشنبه, یازده اردیبهشت ۱۴۰۱
چندین ساله که ماه رمضونو بهانهای میکنم برای همراهی و سوار شدن بر موج انرژی جمعی عظیمی که......
ادامه مطلبزیارتگاه پشه آب مرده!( به بهانه روز روانشناس؛ کیمیاگران زندگی بخش)
شنبه, ده اردیبهشت ۱۴۰۱
نمیدانستم بخندم یا گریه کنم وقتی از دخترک ظریف و خلاق دوستم شنیدم که زیارتگاهی ساخته برای پشه......
ادامه مطلبفریب ذهن
چهارشنبه, بیست و چهار فروردین ۱۴۰۱
نه تنها اعتقادی بر سرزدن به قبرها ندارم بلکه فراریام از آن، نمیدانم کجا نوشته که روح متو......
ادامه مطلبارزش روزها
یکشنبه, چهارده فروردین ۱۴۰۱
ارزش روزهای زندگی ما در چیست؟! دستاوردهایی که داشتیم؟ خوشیهایی که کردهایم؟ ستاره&z......
ادامه مطلبخواست
شنبه, بیست و هشت اسفند ۱۴۰۱
گاری یا سبد خرید رو میکشیدم به سمت مغازهی مورد نظر، جهت خرید سفارشات مامان، تا برسم چند......
ادامه مطلبقایقی کوچک
سه شنبه, بیست و چهار اسفند ۱۴۰۰
قایقی کوچک دارم روی دریای بزرگ و تا حدی متلاطم. سخت مشغول پارو زدنم. عرق کرده و گاهی از نفس افتاده.......
ادامه مطلبقصههای باغی
سه شنبه, هفده اسفند ۱۴۰۰
چهارسال پیش با ذوق و امید و آرزو دوتا نهال کوچک رازقی و یاس امین الدوله رو کاشتیم پای دی......
ادامه مطلبفهم نفهمی
چهارشنبه, یازده اسفند ۱۴۰۰
تا یاد داشتهام دنبال فهمیدن بودهام یا فکر کردم که چنین است و مدعی نفهمی, جز اندکی و کم......
ادامه مطلبترک عادت
دوشنبه, نه اسفند ۱۴۰۰
همیشه فکر میکردم درد تَرک اعتیاد چگونه است؟ وقتی تصمیم گرفتم تغییر و شخصیتم را عوض کنم و جور......
ادامه مطلبانتخاب
پنجشنبه, پنج اسفند ۱۴۰۰
«خاطرت کی رقم فیض پذیرد هیهات مگر از نقش پراکنده ورق ساده کنی» به رژه و سا......
ادامه مطلبدر ستایش نوشتن
شنبه, بیست و سه بهمن ۱۴۰۰
منهمیشه خیلی نوشتنو دوست داشتم و زنگ انشاء ساعت محبوب تمام دوران تحصیلم بوده. از چ......
ادامه مطلبمیانۀ خطوط
سه شنبه, پنج بهمن ۱۴۰۰
غرق در افکارم سعی میکردم بین خطوط برانم. ماشینها تنگاتنگ هم خیابان را پوشانده بودند. جای سوزن......
ادامه مطلبکه سرما سخت سوزان است...!
چهارشنبه, بیست و نه دی ۱۴۰۰
که سرما سخت سوزان است...! سر پل مارنان قدم میزنم، اُورکت گرمی پوشیدهام، هواسرد است. هیچ......
ادامه مطلبرودخانه
شنبه, بیست و پنج دی ۱۴۰۰
نشستهام به نظاره ...، در کنار رود؛ در همان پیچ دلخواهم که بستر رود پهنتر میشود و ردیف در......
ادامه مطلبمسحور در اکنون
پنجشنبه, بیست و سه دی ۱۴۰۰
زندگی هر آدمی منحصر به فرده و با دیگری، متفاوت! در عین حال، پر از تکراره چه در زندگی آن فرد خ......
ادامه مطلبروز سوم
یکشنبه, بیست و هشت آذر ۱۴۰۰
دو روز بود که با او میخوابید و بیدار میشد. حرف میزد و بازی میکرد. با هم تلوی......
ادامه مطلببازساخت
سه شنبه, بیست و سه آذر ۱۴۰۰
چند روز پیش درغیابم بعد از تعمیرات، خونه رو سپرده بودم کارگر که تمیز کنه. وقتی رسیدم دیدم بعضی......
ادامه مطلبدوباره شنیدن
پنجشنبه, یازده آذر ۱۴۰۰
گاهی برای ذخیرهی موضوعی مهم، صدای آن را ضبط میکنم و اغلب اوقات وقتی به این مکالمات که جن......
ادامه مطلبدر راه
سه شنبه, نه آذر ۱۴۰۰
در راه از کجا آغاز نمایم؟! جای پای زمان را چگونه از ذهن خویش بزدایم؟ تارهایی به رسم و عادت......
ادامه مطلباولِ روز
چهارشنبه, بیست و شش آبان ۱۴۰۰
بیدار شدم اما هنوز چشمهایم را باز نکرده بودم. به محض اینکه ذهنم شروع به کار کرد، به یاد بیشمار کاری......
ادامه مطلبصدای مخرب
یکشنبه, نه آبان ۱۴۰۰
تا همین چند سال پیش صدای پدرم به صورتی محو و ناپیدا در گوشم طنینانداز بود که میگفت: &laq......
ادامه مطلببا هم
شنبه, هشت آبان ۱۴۰۰
بعد پیادهروی مفصل و نهار، سمج نشسته بودم داشتم با شور و ذوق و علاقه تو کامپیوتر یه......
ادامه مطلبچشمه سبز
دوشنبه, سه آبان ۱۴۰۰
از کوچه باغ به سمت راهی پیچیدیم که میشد با آن خودمان را به مسیرِ مسلط به دره که موازی رو......
ادامه مطلبمهر و قهر
چهارشنبه, بیست و هشت مهر ۱۴۰۰
زندگی را میتوان در دو بستر، دو زمین، دو راه پیمود: مهر و قهر مهر، بستری است که بر آن همه چیز......
ادامه مطلبعدالت
چهارشنبه, بیست و یک مهر ۱۴۰۰
عدالت در کنار جسم بیجان و منجمد یک دوست که میدیدم فرصتهایش برای رشد بسیار محدود بوده، ب......
ادامه مطلبتجربههای باغی
دوشنبه, نوزده مهر ۱۴۰۰
از اسفند ماه با شیوع ناگهانی و جدی کرونا و قرنطینه خودخواسته، شهرو ترک کردیم و اومدیم باغی که......
ادامه مطلب