گاهی برای ذخیرهی موضوعی مهم، صدای آن را ضبط میکنم و اغلب اوقات وقتی به این مکالمات که جنبهی مشاوره یا آموزشی دارند، دوباره گوش میدهم، میبینم چقدر از صدای هیجانم یا هیجان صدایم (به نظرم فرقی نمیکند) میشود به احساسم از آن موضوع یا حتی شخص، پی ببرم!
یعنی ما بی آنکه متوجه باشیم، یا با خیال اینکه آدمهای ناساز زندگیامان را بخشیدهایم، یک عالم بارهای هیجانی را به دوش میکشیم و این طرف و آن طرف میبریم!
همان بهتر که آثار هیجانات ما، جایی رنگ پس نمیدهد، و گرنه، تمام زندگیامان رنگ وارنگ پلشتی بود.
ولی ای کاش، هر از گاهی صدای احساسمان را همان وقت یا کمی بعدتر میشنیدیم،
و آن رنگهای تلخ نمور را پاک میکردیم، میبخشودیم و از نو، احساس میکردیم, میگفتیم و حتی دلنواز و شفاف، از نو میساختیم و میسرودیم، یا میسرودیمشان!
عاطفه برزین