ارزش روزهای زندگی ما در چیست؟!
دستاوردهایی که داشتیم؟ خوشیهایی که کردهایم؟ ستارههای خوبی که روی تابلو کنارتخته جلوی اسممان چسبانده شده؟ تعداد بیستهایی که که پشت سر هم گرفتهایم؟
و تکلیف بقیه روزها چه میشود؟!
روزهایی که درس خواندیم و قبول نشدیم؟ روزهایی که صرفه رابطهای کردیم که به تلخی تمام شد؟ با تمام توان کار کردیم و ورشکست شدیم؟ روزهایی که در افسردگی و ناامیدی گذراندیم؟ اشتباه کردیم و دوستانی را از دست دادیم؟
آیا اینها را در داستان زندگیمان می آوریم؟
یا این زمانها، را قسمتهای از دست رفته زندگیمان به حساب میآوریم، روزهایی که ای کاش نبودند؟
آیا این وقایع هستند که به زندگی ما ارزش میدهند، یا این خود زیستن، خود زندگی ماست که ارزش میدهد به همه چیز که در دل آن رخ میدهد؟
اگر ارزش زندگی را لمس کنیم، شاید بتوانیم بگوییم: بله آن بازی را باختم، اما عجب بازی کردم، عجب زنده بودم!
البته سرم شکست و قلبم هم!
نغمه کریمی