از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

قصه‌های باغی

-قصه‌های باغی-

چهارسال پیش با ذوق و امید و آرزو دوتا نهال ‌کوچک رازقی و یاس امین الدوله رو کاشتیم‌ پای دیواری که پشتش یه گردوی بلند ده ساله هر سالی که سرما‌ و تگرگ‌ دخلشو درنیاره با گردوهای درشت کاغذی پرمغزش ما رو‌ می‌نوازه.‌‌
هردو بوته‌ خیلی سریع رشد کردن و قبل از اینکه بفهمیم رسیدن به شاخه های گردو و بهش پیچیدن و تو این‌ چهارساله عرصه رو بهش تنگ‌ و تنگ‌تر کردن. امسال با آه و افسوس همسرم ناچارشد برای نجات‌ گردو شاخه‌های نازنینشونو قطع کنه وبراشون به‌سمتای دیگه نخ بکشیم‌ که‌ چون‌ موافق گرایش طبیعیشون به‌سمت‌ بالا نیست، خیلیم توش ذوقی به‌خرج‌‌ نمی‌دن‌ و نگاه شاخه‌های تازه رسته و پنجه های میل‌شون بازم‌ به سمت بالا و شاخه‌های گردوی محبوبشونه.‌
شکست این اقدام دور از آینده‌‌نگری و تبدیل لذت‌ فوری و تصویری داشتن باغچه‌ای غرق بوته‌های سبز و خرم با گلای خوشبوی بهاری، به رنج‌ قطع شاخه‌های سبز گیاهان رونده بی‌گناه‌ که تنها از طبعشون‌ پیروی می‌کنن، مثه تماشای خیلی اشتباهای دیگه‌ام  برام دریافتای تازه‌ای به‌همراه‌‌ آورد و میاره. این ظرفیت که بتونم‌ به دریافتام آگاه بشم‌ و با آگاهیای تازه‌ام بمونم‌‌ و به ‌ملامت نیفتم و به خودم‌ بگم‌ دوست دارم‌ چه جوری باشه و باشم‌ و بتونم‌ الگوهای عادتی انرژی‌گذاریم رو در نور دانش سودمند و کاربردی اقتصاد زیست‌انرژی ببینم و همینطور تغییرات خودمو و تغییر ارزشا و معناهای زندگیمو تماشا کنم‌ و تحویل بگیرم، تمام اینا به این روزای عمرم‌ در ایام‌ تاخت و تاز کرونا حال هوای تازه‌ای می‌ده.
 
نوشین خورشیدیان