از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

صدا زدم امروز

-صدا زدم امروز-

صدا زدم امروز
همه احساس‌هایم را
از جایی در دل‌ام
که همیشه بی‌چرا روشن بود:
خواندم همه را
رانده‌ترین‌ها،
وامانده‌ترین‌ها،
آب زیرکاه‌ترین‌ها را هم
و درآمدند
وحشیانِ ژولیده
پیرکودکانِ آفتاب‌ندیده
و سایه‌هایی لرزان
به دیدارم آمدند
و هم فربهان و
                 دست‌افشانان و
                                 آوازخوانان
اکنون همه می‌دانیم
این جا خانه‌ی ماست
چه ضیافت آشوبناکی!
چه آشوب خردمندانه‌ای!
فرزاد گلی - امروز‌نامه