از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

فرشتۀ راهنمای من

-فرشتۀ راهنمای من-

 

فرشتۀ راهنمای من

ابرِ لطیفی‌‏ست

دورادور تنم

می‏‌ترنجد گاهی

می‏‌گستراندم گاهِ دیگری

دلیلِ من

بادِ بامدادان امروزست

که بخاری رخوتناک را

                                    از پوستم زدود

اکنون

جا‏ی‌‏ها و آدم‌‏ها

سبکی‏‌ها و سنگینی‏‌هایی‌‏اند

بر تنم.

زنهار!

تا نگذری از نرمای این پیام‌‏ها

 

زنهار! تا نروی از اکنونِ با تو بودن

به هزارتوهای سختِ واژه‏‌ها و انگاره‌‏ها.

 

 

فرزاد گلی-امروزنامه