گل بده! نسترن!
امروز گل بده!
چشمم سبز شد
بس که به هر چیزِ سرزده
در میان برگهای ریزت زل زدم ...
برایت آواز میخوانم امروز؛
ترنم گلهای درآینده
که اکنون در جانِ سرخت جاریاند
تا گلْیادهات بیفتند در تنت.
فرزاد گلی-امروزنامه