از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

این برگهای سبز روشن

-این برگهای سبز روشن-

این برگهای سبز روشن؛
این پنجه‌های بیدار افرا
هرگز چنگ نمی‌زدند
در بادهای فرازین این اوج
اگر که بر بام برج امروز نروییده بودند.
فرزاد گلی - امروز‌نامه
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
----------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------------
حکایت امروز
 نوشتن
اختلاف سنمون یه کم، کم نیست، اما برای خواهر بزرگ‌تر بودن، جوری که فکر کنم، عزیزترین عضو خانواده‌ست و یه مهربون با خِرد، حس نزدیک‌ترینا رو بم می‌ده، با اینکه یه عالم دوره!
همیشه حرفاش برام حکم یه تنفس عمیق خنکه، مثل یه لیوان آب طالبی یخ‌زده، میون گُرگرفتگی ایام، میون هُرم آتیش این روزهام:
_ به خودت نگاه نکن که یه عمره تا دلت می‌گیره، چند خط می‌نویسی و آروم می‌گیری، مامان و باقی که این مدلی نیستن، کم حوصله‌ترن، مریض‌داری هم سخته، کرونا هم که ای ی ی ...
شروع می‌کنم به نوشتن و مثل اغلب وقت‌ها، جای حرف دلی که می‌خواستم بزنم، سر از حرف دل زدن جای جماعتی در میارم که یک عالم ضجه به دل دارن، اما خناق باید بگیرن، چون یا روانشناسن یا از بس ادای آدمای بی‌غم و سرحال، با کودک درونی فعال رو درآوردن، جرات نق و نوق ندارن!
یا از بس گفتن سپاسگزار و تسلیم باشیم، وقت اعتراض به وضعیت نابسامان، یا شفاف کردن مرز و حق و حقوقشون، خیلی راحت تو صورتشون گفته می‌شه که «ای بابا شکرگزار باش، مطیع و تسلیم باش» «چرا ناراحتی، چرا عصبانی‌ای؟ شما دیگه چرا؟!»
و من تازه متوجه می‌شم چقدر مفاهیم، جا به‌جا شده؛ اونقدری که وقتی می‌گیم شاکر باش، فکر می‌کنن یعنی وایسا تا هر بلایی سرت خواستن در بیارن، هر بی‌حرمتی که تونستن، قائل بشن یا...
درنگ امروز
خواستم بگم، همه می‌دونیم، اوضاع به هم ریخته‌ست، دل‌ها کم طاقت شدن، وضعیت اقتصادی و حضور کرونا پررنگه، که دل ما هم گرفته‌ست و نگرانیم، اما دلخوشی‌ها کم نیست و مهرورزی رو هنوز می‌شه وسعت داد، طالبی تو سبز ِخنک هم پیدا می‌شه و تنفس عمیق شکمی، کمک خوبیه که می‌تونه «بیان ژن‌ها» رو حتی تغییر بده!
هیچی دیگه، نوشتم، حالا یه کم حال دلم بهتره، شما هم بنویسید چه وقتی حال دلتون خوبه؛ تا روزای سخت و پایین،‌ بتونین با طناب این نوشته‌های امیدبخش بیایید بالا، و چه وقتی حالتون خوب نیست و نوشتن،‌ کم وزنتون می‌کنه تا راحت‌تر بفهمید چتون شده و سبُک‌تر بیایید بالا.
عاطفه برزین