از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

کنار تپه‏‌ای شنی چادر زده بودم

-کنار تپه‏‌ای شنی چادر زده بودم-

کنار تپه‏‌ای شنی چادر زده بودم

رو به ماه بزرگ و سرخ

سه لک‏‌‌ لک گرد ماه می‌‏چرخیدند،

لک‌‏ لک‌‏های نیزارهای گاوخونی.

بامدادان درآمدم

از زیر تل ماسه

خواب بودم

باد آمده بود

لک‏‌ لک‏‌ها را برده بود

ماه را هم

و تپه‏‌های امروز را به‌‏هم ‏آورده بود

از شن‏‌های دیروز.

 

فرزادگلی-امروزنامه