از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

اندوخته را انداختن

-اندوخته را انداختن-

«اندوخته را انداختن
انداخته را بیندوختن٭»
از خاکِ امروز بر خواستن
به دیدار خورشیدِ امروز.
٭برگرفته از مناجات‌نامه پیر هرات:
   الهی تا آموختن آموختم، آموخته را جمله بسوختم
   اندوخته را برانداختم انداخته را بیندوختم
   نیست را بفروختم تا هست را بفروختم.
فرزاد گلی - امروز‌نامه
-----------------------------------------
-----------------------------------------
ماه رحمت بود ای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است وغفور
گوید ای سوته‌دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی می گویم
آنکه با تو بستاند سپر نار کجاست
ژولیده نیشابوری