از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

چه می‌شد اگر امروزم را

-چه می‌شد اگر امروزم را-

چه می‌شد اگر امروزم را
رسم می‌کردم بر فضا
با چند کش‌وقوس جانانه
و لمیدن در آفتاب نرم ایوان
با چشم‌های نیم‌باز
حیاط را چریدن
و پلکیدن به هیچ کجا
تا بویی به دیدار گرسنگی‌ام برخیزد
غذایی که آدم‌ها
ناخورده رهایش کرده‌اند.
فرزاد گلی - امروزنامه