از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

قل قلِ معنا بود در من

-قل قلِ معنا بود در من-

قل قلِ معنا بود در من
و خود چیزی بی‌معنا بودم
                           در میان چیزها
تا تو آمدی امروز
چه می‌ماند از من  
اکنون که تو آمدی؟
فرزاد گلی - امروز‌نامه
-------------------------------------
-------------------------------------
درنگ امروز
اگر به بندگی ارشاد می‌کنیم ترا
اشاره‌ای است که آزاد می‌کنیم ترا/
تو با شکستگی پا قدم به راه گذار
که ما به جاذبه امداد می‌کنیم ترا/
درین محیط، چو قصر حباب اگر صد بار
خراب می‌شوی، آباد می‌کنیم ترا/
ز مرگ تلخ به ما بدگمان مشو زنهار
که از طلسم غم آزاد می‌کنیم ترا/
فرامشی ز فراموشی تو می‌خیزد
اگر تو یاد کنی، یاد می‌کنیم ترا/
اگر تو برگ علایق ز خود بیفشانی
بهار عالم ایجاد می‌کنیم ترا/
مساز رو ترش از گوشمال ما صائب
که ما به تربیت استاد می‌کنیم ترا/
صائب