به امروز آمدهام
تا ببازم
داشت را به خواست
بر صفحهی جیوهسانِ اکنون
تا شاید ببرم
همهام را از دهر.
فرزاد گلی – امروزنامه
--------------------------------------
--------------------------------------
درنگ امروز
مولف شادمانیهای خویش باشیم
در اولین سطوح، لذت؛ یعنی دفع تنش در کوتاهترین راه. در سطوح بعدی، عاقبتاندیشی هم پیدا میشه و شخص، لذت بیشتری طلب میکنه. در هر سطحی هم اگه بشه تقابلِ لذت – واقعیت و لذت- فضیلت رو تبدیل کنیم به لذت - لذتِ زودتر و بیشتر بازم خوبه.
اینکه ما هر کار خوبی از خودمون رو فضیلت محسوب میکنیم، مشکل آفرینه و به ما تورم "من" و عُجب میده. در واقع ما داریم خودمون هم لذت بیشتری میبریم و داریم پس انداز لذت میکنیم! اگه ورزش میکنیم، اگه پرهیز میکنیم از آسیبرسونی به دیگران، یعنی داریم لذت پایدارتری رو تجربه میکنیم. کاش احساس بزرگواری و فضیلت و خوب بودن نکنیم، کاش اینقدر فضیلت نسازیم! ما اگه در رابطهمون با دیگری یا قراردادهای کاریمون وفاداری میکنیم، یا حسن نیت داریم و کمتر میخوایم آسیب بزنیم، منتی بر دیگری نیست، چرا که داریم به تداوم رابطه و بهرهمندی و لذت بیشتر میافزاییم!
نکته مهم دیگه، تعریف و روایت ماست از لذت؛ تعریف یا روایت ما بسیار بسیار مهمه و باید درست تفهیم بشه که من دارم لذت میبرم: آخیش چه غذای خوشمزهای، چه کتاب لذتبخشی، عجب دریای دیدنیای! اینا نمونههایی از تعریفهای ما برای ذهنمونه. ذهنی که باید درست براش تعریف کنیم و فکر نکنیم خودش باید بفهمه!
یادمون باشه لذت امری سلیقهایست، برای سطوح مختلف آگاهی هم، متفاوته. برای بعضی همین که درد نداشته باشن و رفع تنش بشه، لذته و یا شادیهای زودگذر بیمعنا که گاهی عواقب دردناک بعدی داره، براشون لذت کوتاه محسوب میشه. برای بعضی دیگر، لذت هم چیزهای ساده و سپاس از کوچکترین داشتههاست و هم شگفتزده شدن از کسب آگاهی و درک عمیق طبیعت، خب عشق و معناداری و یا خودداری از لذات کمدوام آسیبزا برای رسیدن به لذات متداوم، شعفناکه!
یادمون باشه چون همه چی وابستهست به روایت، پس لازمه علاوه بر لذتبری، توجه رو هدایت کنیم و راوی لذات خودمون باشیم، گاهی لازمه، تعاریف پیشفرض ذهنمون رو هم عوض کنیم و خود، مؤلف خود باشیم!
از درسهای اقتصادزیستانرژی - عاطفه برزین