از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

جامی تهی

-جامی تهی-

جامی تهی

شیشه‌‏ای شکسته

چنته‌‏ای سوراخ

کلاهی نخ‌‏نما

و یک پول سیاه دارم

که نقش بسته بر کف دستم

مرا به بزم امروز راه می‌‏دهی؟

 

فرزاد گلی-امروزنامه