از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

انسان منهای یک پا

-انسان منهای یک پا-

انسان منهای یک پا

می‌شود انسانی با گام‌هایی دیگر

انسان منهای دو چشم

انسان سپهری دیگر

با تنی گشوده‌تر

در گفتگو با چهره‌هایی که موج می‌زنند

با صداها و بوها و لمس‌ها

و انسان‌های شهر سکوت

در تماشای رقصِ تن‌ها و دست‌افشان

انسان منهای امروز

امتداد دردناک رویدادها.

فرزاد گلی - امروز‌نامه

--------------------------

--------------------------

درنگ امروز

تو را می‌فهمم. چرا که بارها و بارها تن و روح برهنه‌ات را دیده‌ام؛ بدون صورتک یا برچسب سیاسی یا غرور ملی. برهنه چون نوزاد تازه متولد شده، برهنه چون فیلدمارشالی با لباس‌های زیر.

شنیده‌ام که ضجه و مویه می‌کنی، از دشواری‌هایت با من گفته‌ای و عشق و آرزوهایت را عریان کرده‌ای. تو را می‌شناسم و تو را می‌فهمم. می‌خواهم به تو بگویم که چه کس هستی، انسان کوچک، چون واقعاً آینده درخشان تو را باور دارم. چون که بی‌هیچ تردید آینده از آن توست.

نگاهی به خود بیانداز. خود را همان‌گونه که واقعاً هستی ببین. آنچه را که هیچ یک از رهبران یا سخنگویان شهامت گفتن آن را به تو ندارند بشنو: تو انسان معمولی کوچکی هستی .

به معنای دو وجهی این واژگان توجه کن! کوچک و معمولی؛

نگریز! شهامت نگریستن به خود را داشته باش.

گوش کن انسان کوچک - ویلهلم رایش