از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

سرگردان چون کولی‏ای رمیده از ایل

-سرگردان چون کولی‏ای رمیده از ایل-

سرگردان چون کولی‏ای رمیده از ایل

که هیچ خاک

آرام نمی‏گیرد زیر پاهایش،

از ترس‏ها و وسوسه‏ها

از تردیدها و لجاجت‏ها،

آمده‏ام خسته، بی‏قرار

آمده‏ام تا رسیده‏ام به امروز

زمینِ موعودی که انگار همیشه

در انتظار این نخستین گامِ آگاهم بوده است.

 

فرزاد گلی-امروزنامه