از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

نوری بی‌نام

-نوری بی‌نام-

نوری بی‌نام
افتاده بود
         بر رخوارۀ گنگش
بیرون زده بود
               از مکان
بیرون افتاده بود
                 از همان
واژه، جا مانده بود
شگفت است!
شگفت!
این نورِ چهرنگاهِ امروز.
فرزاد گلی - امروز‌نامه