از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

می‌گویی چه پیشینه دارم؟

-می‌گویی چه پیشینه دارم؟-

می‌گویی چه پیشینه دارم؟
من بهشت آغازین را بیاد ندارم
دورترین یادهایم
درد ِزاده شدن است
و دردهایی که پیشینیان‌ام
زیر این آسمان کشیده‌اند
تا از زمین شادی رویانده‌اند
و آسمان را شکافته‌اند
تا به اوج نامکان
پرِ خیال نسوزد.
امروز من فرزند آن‌همه دردهای ارجمندم
که راه‌های شادی را
درون ابهام آگاهی گشوده‌اند
می‌گویی چه در پیش دارم؟
همین!
فرزاد گلی - امروز‌نامه
------------------------------------------------------------------------------------------------------------
------------------------------------------------------------------------------------------------------------

درنگ امروز

زمان حقیقی

 تمدن‌های کهن بر این عقیده بودند که ذهن انسان با زمان رابطه‌ای دو طرفه دارد. در واقع هر کس بنا بر میزان آگاهی‌اش با یکی از این دو نوع زمان ارتباط برقرار می‌کند؛ زمان ساعتی و زمان حقیقی.

در زمان ساعتی، لحظات به شدت گذرا و ناپایدار است و به سرعت می گذرد، حتی اگر خیلی خوشایند و یا پرهیجان باشد، باز هم گذراست و پس از رفتن آن جز افسوس و پشیمانی چیز دیگری باقی نمی‌ماند. در جایگاه زمان ساعتی، آینده نیز آبستن انتظار نگرانی و گاه اضطراب است.

ولی در زمان حقیقی لحظات گذرا نیست. همیشه، در همه جا و هر موقعیت، در غم و شادی و همه حالات، هویتی واقعی و پایدار دارد. زمان حقیقی نامحدود است و کسی که به چنین بعدی از زندگی دست می‌یابد، گذشته برای او همیشه توأم با تجربه‌ی روشن و آینده نیز پر از امید و انگیزه است. در این زمان افسوس از گذشته، به تجربه و نگرانی از آینده، به انگیزه تبدیل می‌شود.

زمان حقیقی همیشه وجود دارد، نه رفتنی است و نه آمدنی. درهمین لحظه می‌توانید عمیقاً در آن حضور داشته باشید و واقعیت‌های تا این لحظه نادیدنی را در آن مشاهده کنید.

از کتاب هر روز برای همان روز- مسعود مهدوی پور