از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

ساکن بود فضا

-ساکن بود فضا-

ساکن بود فضا
سنگین، فرو برنده
دستی زدم، بی‌جهت
لرزشی افتاد در من،
در فضا
آشوبی خوشایند بود.
دستم به کار نمی‌رود امروز
پس دست می‌زنم
می‌آشوبم بساط سکون را.
فرزاد گلی - امروز‌نامه