از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

قرارمان امروز بود

-قرارمان امروز بود-

قرارمان امروز بود
امروز بود قرارمان
قرار،
امروز بود.
تو نیامدی
قرار رفت
امروز هم
و بودِ آن‌چه نبود، چون ماه
بر گرد سرم خواهد چرخید.
فرزاد گلی – امروز‌نامه
------------------------------------------------
------------------------------------------------
درنگ امروز
درنگی در خود
«در اندرون من خسته‌دل ندانم کیست
 که من خموشم و او در فغان و در غوغاست»       حافظ
 
چقدر با او مهربان نبودم؟!
نمی‌دانم
عجب خوابی!
چشمانم را می‌بندم و باز می‌کنم
نه نه...! اتفاقا این خود زندگی است؛
شاید تنها درخط زمانیِ دیگری
می‌دوم به سوی دری در یک بی‌انتها
خویشتن خویش را در آغوش می‌کشم
تن افگار و خسته
برآماسیده از درد بی‌مهری
آیا امروز تنها لحظه‌ای
شهامت نوازش او را دارم
تا زردابه های خون آلود زخم‌‌هایش
سر باز کند؟
چقدر با او مهربان نبودم؟!
 نمی دانم.
فریناز حق‌شناس