امروز
کارگاهی دیگرست
برای برساختنِ خودی دیگر
با چرخش خودانگیخته نگاهی،
به درنگی در پاسخی
یا گفتن لطیفهای برای خودت؛
لطیفهای که هرگز نشنیده بودی.
فرزاد گلی – امروزنامه
-----------------------------------------------------
-----------------------------------------------------
درنگ امروز
"خوب" یا "بد" یا "خوب و بد"؟
در آموزشِ سطوحِ اولیه، قدرتِ انتزاع ذهن هنوز رشد نکرده است. پس مجبوریم بگوییم که این "بد" است و آن "خوب" است. اما هنوز ذهن، درکی از "خوبی" و "بدی"، به عنوان ارزش ندارد. یعنی خوبی و بدی به مصادیقشان چسبیدهاند و بنابراین باید گفت که این مصادیق بد است و آن مصادیق خوب است.
اما در مسیر یک روانِ بالغتر، قدرتِ انتزاع رشد میکند و دیگر ردیابیش بر اساس اشیاء و مصادیق نیست. بر اساسِ ارزشهاست.
یعنی این فرد میتواند، ارزش را از "چیزها" بیرون بکشد و جدا سازد و میتواند همزمان بخشهایی از یک آدم یا یک موقعیت یا یک ابژه را جذب و بخشهایی از آن را دفع کند، بدون اینکه به نظر یک کارِ پارادوکس بیاید.
به طور مثال وقتی میگویم "این آدم خوب است"، آیا میتوانم به جای تصویری از او به ارزشهایش روی کنم و بفهمم طالب و خواهان کدام یک از ارزشهای او هستم؟
وقتی که ذهنِ ما یک ستینگ تصویری دارد، به نظر یک پاراردوکس میآید که ما هم این را "میخواهیم" و هم "نمیخواهیم". هم میخواهیم سر به تنش نباشد و هم دوستش داریم. هم میخواهیم به او احترام بگذاریم و هم از او منزجریم. چرا؟! برای اینکه هنوز تنظیمات ما تصویری است. اما وقتی که تنظیمات بر اساس ارزش باشد، دیگر پارادوکسی نخواهد بود. وقتی که جهتگیریِ ارزشمدارانه پیدا میکنیم، به راحتی میتوانیم نه تنها در یک فرد، بلکه حتی در یک عمل یا یک رویداد، همزمان وجوه مختلف را جذب یا دفع کنیم.
اگر یاد بگیریم روایتمان را با "و" مفصلبندی کنیم، راحت میتوانیم اینها را کنار هم داشته باشیم. به جای اینکه بگوییم «از بوی جورابش بدم می آید "اما" لبخندش را دوست دارم» بگوییم: «از بوی جورابش بدم میآید "و" لبخندش را دوست دارم». یعنی با "و" میتوانیم هر دو خصوصیتش را در یک روایت و با هم بپذیریم.
با برداشت از مضمون سخنان دکتر فرزادگلی - عاطفه برزین