از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

می‏‌گویی وقت طلاست

-می‏‌گویی وقت طلاست-

می‏‌گویی وقت طلاست

سخت می‏گیری‌‏اش

                               در مشت

دانه‏‌های ریز آناتِ امروزت

می‌‏ریزند از میان انگشتانت.

می‏‌گویی بیهودست

ردّی می‌‏شوی بر ساحلی

میان دو موج...

کجاست آن شاهدِ زمان

تا آنات را یک به یک

به زندگی‏‌شان بسپارد؟

 

 فرزادگلی-امروزنامه