نکند که پیر شوم اینجا
و بپوسند
همه امکانهای ارجمندم
بر طاقچههای نمایش و فراموشی
نکند که نگشایم
بغچههای دلها و دلیلها را
و جانهای نازیستهشان
بپلاسند در پلاس تردیدها ...
صراحت تابناک امروز که دمید
جانم را رها میکنم
از نگاهبانی چیزها و رابطهها،
فقدانها و نایافتهها
جانشان را رها میکنم
تا زندگی کنند
در من
و با من
بیوسواسِ داشتنشان
بیوسواسِ نداشتنشان
تن میدهم
به زمینهی بیرنگ اکنون.
فرزاد گلی - امروزنامه