هزار دروازه است اینجا
به هزاران سرزمینِ جان
چه نور گنگی دارد امروز!
کتابخانه من
به کدامین جهانم میخوانی
ای روح خردمندِ اکنون؟
فرزاد گلی – امروزنامه
--------------------------------------------
--------------------------------------------
درنگ امروز
يارم ز خرابات درآمد سرمست
مانند لب خويش مِی لعل بدست/
گفتم صنما من از تو كِی خواهم رست؟
گفتا نرهد هر آنكه در ما پيوست/
******
غره مشو كه مركب مردان مرد را
در سنگلاخ باديه پِیها بريدهاند/
نومید هم مباش كه رندان جرعهنوش
ناگه به يك ترانه به منزل رسيدهاند/
شیخ احمد جام