«جدا کنید!
نور را از تاریکی،
پلشت را از پاک»
میلرزد تنم از این بانگ
چه شوم دستور پیغمبرانهای!
چه فراخ سپهری!
برای خودشیفتگیام
چه خونهای روشنی که نمیچکد!
از این تیغِ تاریک.
چه را جدا کنم امروز؟
که هیچ نمیبینم
جز نورهای سختشده از اندیشههای سخت
و نورها که رواناند
در پِی نورها.
فرزاد گلی-امروزنامه