امشب پیالهای بده
از آن تنگ شادیام
از آن شراب کهنۀ
از مرگ برآمده
از معنا رهیده
دیگر کهیر نمیزنم از گُلهای زندگی
و مویهای به یاد ندارم دیگر هرگز
مرگم را بخشیدهام امروز
به شادمانیای بیدلیل.
فرزاد گلی-امروزنامه
امشب پیالهای بده
از آن تنگ شادیام
از آن شراب کهنۀ
از مرگ برآمده
از معنا رهیده
دیگر کهیر نمیزنم از گُلهای زندگی
و مویهای به یاد ندارم دیگر هرگز
مرگم را بخشیدهام امروز
به شادمانیای بیدلیل.
فرزاد گلی-امروزنامه