وانهادن کابوس دیشب
به همان دره های دور ینگِ خیال
آب و آینه را سلام دادن
و طرح لبخندی انداختن
در تن
بی که نویدِ چیزی باشد
چند دانه مویز صدایم میزند؛
توشۀ راه امروزم
فرزاد گلی-امروزنامه
وانهادن کابوس دیشب
به همان دره های دور ینگِ خیال
آب و آینه را سلام دادن
و طرح لبخندی انداختن
در تن
بی که نویدِ چیزی باشد
چند دانه مویز صدایم میزند؛
توشۀ راه امروزم
فرزاد گلی-امروزنامه