دست بجنبان!
تا که نریزد
بارش آنات امروز
برخاک فراموشی
دست تهی دار!
تا هربار
چند جرعهای را
نگاه داری
در کف اکنون
بنوشانیاش به هشیاریات.
فرزاد گلی – امروزنامه
------------------------------------------------------
------------------------------------------------------
درنگ امروز
در زندگی همه چیز با هم جور نمی شود، به دست آوردن هر چیز هزینهای دارد و به قیمت از دست رفتن چیز دیگری است. هنگام جوانی علم، تجربه، ثروت، آگاهی و رفاه کمتر است و فرد با تلاش و صرف عمر و زمان در راه کسب علم، تجربه، ثروت، آگاهی و رفاه عمر و جوانی را پشت سر میگذارد. در ابتدا سطح سلامت و توان بیشتر است، با گذشت زمان و به دست آوردن داراییهای دیگر، سلامت کاهش و نیرو رو به ضعف میگذارد. در شروع زندگی در جوار کسانی هستیم که دوستشان داریم و بعد فاصلهها و دوریها و از دست رفتنها آغاز میگردد.
مولانا میگوید:
آن یکی خر داشت، پالانش نبود
یافت پالان، گرگ خر را در ربود
کوزه بودش، آب مینامد به دست
آب را چون یافت، خود کوزه شکست
اگر از فرصت و زمان محدود در اختیار گذاشته شده برای عملکرد موثر و کسب رضایت از زندگی استفاده نشود و منتظر بمانیم تا همه چیزها باهم جمع شود و آنگاه از زندگی رضایت داشته باشیم، امری محال است.
زندگی رسیدن به یک نقطه نیست بلکه یک مسیر است. زندگی یک فرآیند و بودن و حضور در همین لحظاتی است که دارند میگذرند. نباید به انتظار نشست تا همه خواستهها و کر و فرها جور شود و آنگاه از زندگی لذت برد و رضایت داشت. در تعامل و تعادل با همه خوبیها و بدیها، زشتیها و زیباییها، سلامت و بیماری، فراوانی و کاستی، غم و شادی، موفقیت و شکست، دارایی و از دست دادن و همه مفاهیم متضاد دیگر که در زندگی با آنها روبرو هستیم؛ باید به زندگی معنا داد، آن را به طور موثری ساخت و از آن بهره مند شد.
زندگی فرصتی است برای بودن در لحظهها، میدانی است برای مهر و ساختن و آفرینش درحوزه محدودی از زمان.
مهران عزیزی