از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

سایه‌هایی با من است

-سایه‌هایی با من است-

سایه‌هایی با من است
و ابرهایی که از سرزمین‌هایی دور می‌آیند
می‌گویم چرا؟
کاش،
نباید
چنین،
چنان
نکرد،
می‌کرد...
و چون وردی جادویی
سایه‌ها را جان می‌دهم.
جان عزیز
می‌مانْد با من
اگر که فهم می‌کردم
دردِ من از چیزی گذشته گسیل نمی‌شود
دردم از امروزست
درد من از نسبت دردناکی‌ست
تا با خودم دارم
از آن ابرها
که جاودانه فرامی‌خوانم
از آن‌چه می‌گذارم
تا بسازند سایه‌ها.
فرزاد گلی – امروز‌نامه
---------------------------------------------
---------------------------------------------
 
درنگ امروز
فراموشی یک دفاع خام و ناکارآمد است که جز به طور گذرا، در بحران‌ها حاصلی برای ما ندارد. اگر هم آن چیز مورد نظر را فراموش کنیم باز زیستانرژی سرگردان آن - با اینکه از موضوع ‌اش که همان حال و جای از دست رفته است جدا شده است- همینطور در تن‌مان می‌چرخد و حال‌مان را به دلایل معلوم و نامعلوم خراب می‌کند. پس فراموشی دردی را دوا نمی‌کند، فقط اضطراب‌ها و بی‌قراری‌هایی می‌سازد که نمی‌فهمیم از کجا داریم می‌خوریم. ما فراموشی را به هیچ وجه توصیه نمی‌کنیم.
خیلی از مراجعان من، که دیگر از این ماشین جهنم خسته شده‌اند، پیش می‌آیند و می‌گویند که می‌خواهند هیپنوتیزم شوند تا بتوانند همه بلاهایی را که سرشان آمده فراموش کنند...، وقتی که از من می‌شنوند که این کار نه چندان شدنی است واگر هم تا حدودی شدنی باشد تازه حالشان را در دراز مدت خراب‌تر می‌کند، اغلب عمیقا سرخورده می‌شوند. چون به نظر آنها اگر رخدادهای تلخ فراموش نشوند، مجبور می‌شوند که همینطور آن‌ها را به یاد بیاورند و مدام از مرور درد و عذابی که خودشان و دیگری در ذهنشان می‌دهند عذاب بکشند.
بی‌هیچ حاشیه‌ای بهتر است بگویم که فراموشی نه، اما چرخش توجه آری.
برنامه بهی - دکتر فرزاد گلی