از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

چه بهتر که نماز کنی

-چه بهتر که نماز کنی-

چه بهتر که نماز کنی
پنج گاهِ آفتاب امروز را
ولو به دمی
پنج ستون
تا آوار نشود بر سرت
خیال و زمان.
فرزاد گلی - امروز‌نامه
---------------------------
---------------------------
درنگ امروز
عربی، زبانی سرشار از تصاویره. یکی از تصاویر ریشه‌ی ثلاثی‌ مجرد عبد «عَ بَ د» اینه‌ که‌: «آن که راه را هموار می‌کند. این مفهوم‌ عبدالله رو برام زیبا و‌ الهام‌بخش می‌کنه.
الله رو‌ نمیشه شناخت و‌ هر درک‌ و‌ تصوری که من بتونم از خدا پیدا‌کنم، فقط نمایانگر عالیترین سطح‌ رشد روانی خود منه و نقطه‌ای‌ست که‌ من به شکل ویژه‌ای خودمو در پیوند با نیروی برتر و‌ عالم وجود احساس می‌کنم و‌ در این‌احساس ‌پیوند از همیشه یکپارچه‌تر و‌ جمع و‌جورترم و‌ می‌تونم‌ امورم رو‌ بسپارم و با حفظ تن‌آگاهی و احساس ایمنی، رها و‌ سبکبار در زمان‌حال، کار و‌ تلاش و زندگی کنم. وقتی عبدالله هستم‌ یعنی دارم راه رو‌ بر مهر و خیر و یکپارچگی در درون‌ و‌ بیرون‌ هموار می‌کنه.
در مقابل شیطان می‌تونه نماد ذهن باشه که خودشو‌ در مقابل هستی می‌بینه و یا در اندوه و حسرت گذشته است و یا در ترس و‌ طمع به آینده. وقتی در سطح‌ ذهن به‌ سر می‌برم و اختیارم رو‌ خودم‌ به دست‌ می‌گیرم و با دید و بینش محدود خودم در تناوب بین گذشته‌ و‌ آینده در ترس و‌ طمع و جنگ و‌ گریز به دام‌ ترس و‌ شوم‌گویی و‌ سرزنش می‌افتم، می‌شم‌ «عبدشیطان» یعنی راه رو‌ بر شر به معنی پراکندگی در درون‌ و‌ بیرون هموار می‌کنم.
در تکمیل این موضوع تصویر دیگه‌ی الهام‌بخش برام برگرفته از منسک از ریشه‌ی «نَ  سَ ک َ» ست که یکی از تصاویرش اینه که: «جامه رو‌ شست و‌ پاک ‌کرد.» اینو هم خیلی دوست دارم.
مشتاقم در این رمضان که با بهار همراه شده، با اجرای منسک روزه در مراقبت از این‌ میدان‌ کار جامه‌ی تن‌ و‌ ذهنم رو «که‌ جدا از تنم‌ نیست»، در یه نظم‌ و‌ قرار جدید روزانه و‌ فرآیند عادت‌زدایی بشویم‌ و‌ از زنگ غفلت و‌ عادات خودکار پاک کنم. به گمان من‌ هر عهدی که‌ در رمضان برای حفظ  بهشیاری و‌ افزایش بیداری و‌ حضور با خودمون ببندیم، ‌پاسخگویی به‌ نیازهای بنیادین وجودمونه و نزدیکی به سطوح بالاتر روان که‌ در پیوند با هستی و‌ خدا قرار دارن و عبادت محسوب می‌شن و‌ از گرفتن روزه تا هر میثاقی که موافق سلامت باشه رو‌ می‌تونه شامل بشه.
نوشین خورشیدیان