ویرانِشِ پی در پی شکلها را میبینی؟
من رقص مرگش میخواندم
و تو
دست افشانیِ نو شدن؛
جادوی مرگزادی.
صدایت میخواندم هنوز:
"اینجا بیا!
کنار این روزنِ بیرنگ
باچشمهایی به رنگ تماشا
با تماشایی به آهنگ امروز."
فرزادگلی - امروزنامه
--------------------------------------------
--------------------------------------------
حکایت و درنگ امروز
امان از این منطق! میخواهیم به هر شکلی که شده ته و توی یک چیز را دربیاوریم. هر جا میرویم پیش از ما ذهنمان رفته است. داستان را گفته، نتیجه را گرفته و حالا برگشته پیش ما که برویم. در طول مسیر هم میخواهد برایمان توضیح دهد. تحلیل کند و نظرش را بدهد. مثل زمانی که میخواهی فیلم نگاه کنی و دوستت که قبلاً فیلم را دیده میخواهد جلو جلو برایت برداشتهای خودش را بگوید.
در واژهها گم شدهایم. اسمها و نامها چنان بر ما چیره شدهاند که رهایی از آنها ناممکن میآید. یکبار رفته بودیم اصفهان گردی. رسیدیم به عالیقاپو. یکی پرسید این عمارت چندطبقه است؟ گفتم دوطبقه. یکی دیگر گفت سه طبقه و هرکسی عددی گفت. واقعیت چیست؟ عالیقاپو از هر طرفی تعداد طبقاتش متفاوت است. از هر سمت که نگاه کنی چیز متفاوتی میبینی. اینجاست که ما اسیر اعداد میشویم. در یک بازی گیر میافتیم که رهایی از آن فقط در حالتی امکان دارد که فقط به عالیقاپو بنگریم و همه طبقات را با هم ببینیم. در یک کلیت در یک واحد پیوسته. نه در تکثر طبقاتی.
همین اتفاق به شکل دیگری در مسجد شیخ لطفالله میافتد. وارد مسجد که میشوی تابی میخوری، از جهان پیشین خارج میشوی و به دنیای جدیدی پا میگذاری. جهت قبله را از دست میدهی. وارد یک فضای بزرگ گرد میشوی که تو را در خودش میچرخاند تا با همه آن کاشیکاریها و خوشنویسیها و گل و اسلیمیها یکی شوی. ولی بعد آن ذهن بازیگوش هرجایی سر میرسد که شنیدهای قبله در این مسجد متفاوت است؟ و پای منطق را پیش میکشد و ما هم با ظاهر منطقی میخواهیم دلیل و برهانی پیدا کنیم و غافلیم از اینکه معمار میخواسته به ما بگوید قبله همه جاست. چه اینطرف، چه آن طرف. دنبالش نگرد. اینجا عقل معنایی ندارد. قبله در محیط دوار تو را میچرخاند و تو هم فارغ از این بازیها باید با آن بچرخی.
زمانی ما به درک واقعی از یک چیز، یک جا یا یک نفر میرسیم که جدای از هر اسم، کلمه و عدد به آن نگاه کنیم. مهم نیست طرف چهکاره است، یا چندطبقه است یا قبله کدام طرف است. قبله در جهت گستردگی نگاه ماست به پیرامون.
سیامک تراکمه زاده