متاسفانه تن هم مثل هوا معمولاً دیده نمیشود و بهراحتی فراموش میشود. فراموش میکنیم که اگر تنِ ما جای بهتری شود، دنیا راحتتر و درکِ ما نیز از از دنیا واقعیتر میشود. وقتی که درباره «تن» و «بهبودی و حالِ خوش تن» میگویم، منظورم این نیست که برای داشتنِ این حالتِ یکپارچه و هماهنگ، باید هیچ بیماری و معلولیتی نداشته باشیم. یا این که کاملاً از شکل بدنمان راضی باشیم. این کیفیت، کیفیتی است که بر اثر پذیرش و هماهنگی با کل ِ تنمان پدید میآید. پس یک فرد میتواند بیمار باشد یا خیلی زیبا نباشد، یا تن او معلولیتی داشته باشد، ولی این هماهنگی و پذیرش و یکپارچگی را داشته باشد. یا برعکس، کاملاً تندرست و زیبا باشد، ولی ناهماهنگ باشد و تنِ او جای راحتی برای زیستش و حضورش نباشد.
پس بیایید قدری همه موضوعاتِ جهان را رها کنیم و بیاییم جایی که همهی جهان در آن، به شادی و اندوه، و به آرامش یا اضطراب تبدیل میشود. قدری جهان را رها کنیم و به تنمان بپردازیم.
از دوره سفر در وطن - دکتر فرزاد گلی