بر طبق یکی از دقیقترین تعاریف سیستمی؛ به پردازش مستمر تفاوت میان امکان و واقعیت، « معنا » میگوییم.
منظور از امکان، انتظاراتی است که ما داریم و این انتظارات کار مغز انسان است. مثلا صبح که از خانه بیرون میرویم انتظار داریم که ماشینمان مثل همیشه روشن شود، بتوانیم رانندگی کنیم، درِ محل کارمان مثل همیشه باز باشد و ... . مغز ما همیشه پر از انتظار است.
زمانی که ادراکات ما از واقعیت با انتظاراتمان نخواند، ما برای معناسازی تقلا میکنیم. این معناسازی فقط در حوزه انسانی است ومعناسازی برای هستی و زندگی مفهومی ندارد. چرا که برای هستی، تفاوتی میان واقعیت و امکان وجود ندارد. معنا را منِ انسان میسازم و به آن نیاز دارم، درست مثل خانهای که ما انسانها میسازیم تا بتوانیم در آن زندگی کنیم و از باد و باران و ... در امان باشیم.
بنابراین همانطور که سعی میکنیم خانهمان را هرچه زیباتر بسازیم، باید سعی کنیم که معناهایمان را نیز هرچه زیباتر بسازیم، با پنجرههایی بزرگ رو به واقعیت ...
برگرفته از وبینارهای دوره فشرده بهی - دکتر فرزاد گلی