از خود،برای خود، خودی بهتر ساختن

از تن‌آگاهی تا تن منسجم

-از تن‌آگاهی تا تن منسجم-

برای کنجکاوی نسبت به خودمان نیاز داریم بدانیم که ما تن‌مان را نمی‌شناسیم، و نیز فرآیندهای مادی و انرژیایی و حتی، برنامه‌های احساسی‌مان را که در پاسخ به دریافتهای‌مان از دنیا و افکار و روابط مان فعال می‌شوند هم نمی‌شناسیم. تمام جهان اطراف ما و روابط و افکارمان در قالب برنامه‌های توزیع انرژی در بدن‌مان( یا همان احساسهایی که دارد) تصویر می‌شوند. وقتی که به انفجار بزرگ و کهکشان‌ها فکر می‌کنید یا به دعوایی که امروز با همکارتان کرده‌اید یا به سیر بیماریتان در آینده، هر کدام از اینها احساس‌ها و هیجانهایی را در شما برمی‌انگیزانند که خود باعث می‌شوند که احساس شگفتی یا خشم یا ترس و اندوه در شما برانگیخته شود... این احساس‌ها هستند که به آن فکرها و تجربه ها معنا میدهند و جهت‌گیری شما نسبت به آن موضوع‌ها را تعیین می‌کنند. این برنامه که شدت و توزیع انرژی بدن را کنترل می‌کند ما را برای رفتار با محیط و دیگران آماده می‌کند و تجربه‌های ما را معنادار می‌کند.
به عنوان مثال وقتی که عصبانی می‌شویم انرژی در کمربند سینه و شانه و دست‌ها و البته گلو و صورت به ویژه فک‌ها جمع می‌شود، یا اضطراب را درشکم و سینه احساس می‌کنیم.

انرژی احساس‌ها در همه لایه‌های سطحی و عمقی و احشایی بدن حرکت می‌کند. تن‌آگاهی یعنی گسترش مهربانانه و کنجکاوانه توجه به این احساس‌ها و حال‌های بدن. ما بد و خوب نمی‌کنیم. ما همه داوری‌ها درباره این احساس‌ها را که مثلاً غم بد است و شادی خوب است یا ترس شرم‌آور است و خشم مایه قدرت یا شرم است و یا اضطراب فاجعه است، رها می‌کنیم و آنها را بدون داوری در آغوش می‌گیریم، چون این احساس‌ها در واقع سامانه‌های جان ما هستند. خشم جان ماست که در بخشی از بدن گیر افتاده و غم هم جان ماست که در عمق بدن فرو رفته است. به فکر‌های همراه با آنها بها ندهید و ازظاهر تهدیدکننده و ترسناک بعضی از احساس‌ها نترسید. آنها پاره‌های جان شما هستند. پس آنها را با کنجکاوی در تن‌تان کشف کنید و با مهربانی در آغوش بگیرید تا این پاره‌های جان‌تان از لنگرگاه‌های‌شان در بدن آزاد شوند و به یک جان یکپارچه، یک تن منسجم بدل شوند.

برنامه بهی - دکتر فرزاد گلی